- 5764
- 1000
- 1000
- 1000
قنات کور
«پری» و پدرش «ابراهیم» نزد «دکتر کامیار» چشم پزشک می روند. دکتر پس از معاینه پری از ابراهیم که خودش هم نابیناست، می خواهد که پری را به یک کلینیک چشم پزشکی با امکانات ویژه در شیراز ببرد، شاید با عمل جراحی پری بتواند بینایی اش را به دست آورد.
از ایرانصدا بشنوید
«پری» و پدرش «ابراهیم» نزد «دکتر کامیار» چشم پزشک می روند. دکتر پس از معاینه پری از ابراهیم که خودش هم نابیناست، می خواهد که پری را به یک کلینیک چشم پزشکی با امکانات ویژه در شیراز ببرد، شاید با عمل جراحی پری بتواند بخشی از بینایی اش را به دست آورد. ابراهیم برای تهیه هزینه این عمل، بار دیگر به شغل چاهکنی خود روی می آورد و با قنبر، همکار قدیمی اش، همراه می شود.
«شهباز»، یکی از مالکان آبادی، سال هاست در پی یک مقنّی است تا کار ناتمام «کَل ایوب»، پدر ابراهیم، را روی قنات به پایان برساند؛ ولی هیچ کس حاضر نیست روی آن قنات که کَل ایوب را قربانی خود کرده، کار کند. شهباز که در بین گفت وگوها فهمیده ابراهیم به پول نیاز دارد، به سراغ او رفته و پیشنهاد مبلغ بسیاری برای کار روی قنات به او می کند. ابراهیم که راه به جایی ندارد، قبول می کند. پری با شنیدن این داستان ناراحت می شود، ولی درنهایت ابراهیم او را متقاعد می کند و «طالب» پسر برادر خود را به همراهی «گلی»، مادر طالب، به شیراز می فرستد.
«شهباز»، یکی از مالکان آبادی، سال هاست در پی یک مقنّی است تا کار ناتمام «کَل ایوب»، پدر ابراهیم، را روی قنات به پایان برساند؛ ولی هیچ کس حاضر نیست روی آن قنات که کَل ایوب را قربانی خود کرده، کار کند. شهباز که در بین گفت وگوها فهمیده ابراهیم به پول نیاز دارد، به سراغ او رفته و پیشنهاد مبلغ بسیاری برای کار روی قنات به او می کند. ابراهیم که راه به جایی ندارد، قبول می کند. پری با شنیدن این داستان ناراحت می شود، ولی درنهایت ابراهیم او را متقاعد می کند و «طالب» پسر برادر خود را به همراهی «گلی»، مادر طالب، به شیراز می فرستد.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
کاربر مهمان
کاربر مهمان