- 4356
- 1000
- 1000
- 1000
ارمغانی برای مادر
شمسالدین در نوجوانی برای یادگیری طب به یونان رفته و پس از سالها به ایران بازگشته است و مادر و خالهاش برای استقبال از او به بندرگاه میروند...
از ایرانصدا بشنوید
شمسالدین که پس از سالها از یونان به ایران بازگشته است، در بندرگاه با مادر و خاله اش روبهرو میشود. در سویی دیگر حاکم شهر برای شکار به جنگل میرود که از اسب به زمین می افتد و سر و گردنش آسیب میبیند. طبیب از درمان حاکم عاجز است و به حاکم میگوید طبیبی جوان و حاذق از یونان به ایران آمده و شاید بتواند حاکم را معالجه کند.
شمس الدین را نزد حاکم میبرند و او بابت هزینه درمان، زمینهایی را که حاکم از خانواده و همسایگانشان به زور گرفته است، طلب میکند. حاکم قباله زمینها را به او میدهد و شمس الدین او را درمان میکند؛ اما حاکم پس از معالجه قباله ها را از او پس میگیرد.
پس از مدتی حاکم دوباره به درد گردن دچار میشود و سربازانش را پیِ شمس الدین میفرستند. این بار حاکم و وزیر بر آن میشوند تا شمس الدین را در شهر نگه دارند و او را راضی کنند تا حاکم را درمان کند...
شمس الدین را نزد حاکم میبرند و او بابت هزینه درمان، زمینهایی را که حاکم از خانواده و همسایگانشان به زور گرفته است، طلب میکند. حاکم قباله زمینها را به او میدهد و شمس الدین او را درمان میکند؛ اما حاکم پس از معالجه قباله ها را از او پس میگیرد.
پس از مدتی حاکم دوباره به درد گردن دچار میشود و سربازانش را پیِ شمس الدین میفرستند. این بار حاکم و وزیر بر آن میشوند تا شمس الدین را در شهر نگه دارند و او را راضی کنند تا حاکم را درمان کند...
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
-
-
نظری ثبت نشده است