- 5720
- 1000
- 1000
- 1000
مصلح آزادی
برشی از زندگی شهید نواب صفوی
از ایرانصدا بشنوید
سید مجتبی تهرانی معروف به «نواب صفوی»، در سال 1303 شمسی در خانوادهای روحانی و اصیل در خانه محقری در خانیآباد تهران قدم به عرصه وجود گذاشت. وی با علاقه و عشقی وصف ناشدنی به روحانیت و به قصد ادامه راه آبا و اجداد خود، در اواخر سال 1320، پس از طی تحصیلات ابتدایی و متوسطه، رهسپار حوزه علمیه نجف اشرف شد. او از طرف مادر به سادات دُرچه اصفهان منتسب و از طرف پدر میرلوحی است و عنوان «نواب صفوی» را از خاندان مادر به ارث برده است.
پدر او سید جواد میرلوحی، دانشمندی روحانی بود که دراثر فشار حکومت رضاخان، مجبور به ترک لباس روحانیت شد، اما از طریق تصدی وکالت دادگستری همچنان به داد مظلومان می رسید.
مرحوم سید جواد در سال 1314 یا 15، در پی مشاجره و درگیری لفظی با (داور) وزیر عدلیه ی رضاخان، غیرت علویاش به جوش آمد و یک سیلی نثار وی کرد که بر اثر آن سه سال به زندان افتاد.
شهید نواب صفوی، پس از ورود به نجف اشرف، بدون کوچکترین درنگی به فراگیری مقدمات مشغول شد و روابط تنگاتنگی با علمای دلسوز و بیدار و مبارز ازجمله صاحب کتاب جهانی و کمنظیر الغدیر، آیت الله علامه امینی (قدس سره) برقرار کرد.
نواب با کتابهای کسروی در نجف آشنا شد و موجی از احساسات مذهبی و دینی وجودش را فرا گرفت. کتابها را نزد علما برد و از آنها نظر خواست. همه حکم به «مهدورالدم» بودن نویسنده کتابها دادند.
سید در اواخر 1323، وارد تهران شد و بدون درنگ به خانه ی کسروی رفت و او را از گفتن و نوشتن سخنان توهینآمیز به اسلام و ائمه ی شیعه (علیهم السلام) و روحانیت برحذر داشت و وقتی مطمئن شد که وی اصلاحپذیر نیست، آماده اجرای حکم الهی شد.
نواب در هشتم اردیبهشت 1324، سر چهارراه حشمت الدوله به کسروی حمله کرد؛ ولی توسط پلیس دستگیر و زندانی شد.
بعد از آزادی از زندان، موجودیت فداییان اسلام را طی یک اعلامیه رسمی با جمله ی «هوالعزیز» و تیتر «شهید سیدمجتبی نواب صفوی، دین و انتقام» اعلام کرد و اعدام کسروی را پیگیری کرد....
پدر او سید جواد میرلوحی، دانشمندی روحانی بود که دراثر فشار حکومت رضاخان، مجبور به ترک لباس روحانیت شد، اما از طریق تصدی وکالت دادگستری همچنان به داد مظلومان می رسید.
مرحوم سید جواد در سال 1314 یا 15، در پی مشاجره و درگیری لفظی با (داور) وزیر عدلیه ی رضاخان، غیرت علویاش به جوش آمد و یک سیلی نثار وی کرد که بر اثر آن سه سال به زندان افتاد.
شهید نواب صفوی، پس از ورود به نجف اشرف، بدون کوچکترین درنگی به فراگیری مقدمات مشغول شد و روابط تنگاتنگی با علمای دلسوز و بیدار و مبارز ازجمله صاحب کتاب جهانی و کمنظیر الغدیر، آیت الله علامه امینی (قدس سره) برقرار کرد.
نواب با کتابهای کسروی در نجف آشنا شد و موجی از احساسات مذهبی و دینی وجودش را فرا گرفت. کتابها را نزد علما برد و از آنها نظر خواست. همه حکم به «مهدورالدم» بودن نویسنده کتابها دادند.
سید در اواخر 1323، وارد تهران شد و بدون درنگ به خانه ی کسروی رفت و او را از گفتن و نوشتن سخنان توهینآمیز به اسلام و ائمه ی شیعه (علیهم السلام) و روحانیت برحذر داشت و وقتی مطمئن شد که وی اصلاحپذیر نیست، آماده اجرای حکم الهی شد.
نواب در هشتم اردیبهشت 1324، سر چهارراه حشمت الدوله به کسروی حمله کرد؛ ولی توسط پلیس دستگیر و زندانی شد.
بعد از آزادی از زندان، موجودیت فداییان اسلام را طی یک اعلامیه رسمی با جمله ی «هوالعزیز» و تیتر «شهید سیدمجتبی نواب صفوی، دین و انتقام» اعلام کرد و اعدام کسروی را پیگیری کرد....
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
آسیب ها
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
کاربر مهمان