- 17496
- 1000
- 1000
- 1000
گاو چاه و عفریته
آن هنگام که حاج مصیّب از سفر تجارتی کاظمین بازگشت، شهرآشوب عطای خردسال را برداشت و گریخت. تنها کسی که از راز صندوقچه و علت فرار شهرآشوب خبر داشت، حمود بود که خود او نیز به تحریک آن زن فتنه گر، دستش به قتل بیگُم آلوده بود.
از ایرانصدا بشنوید
آن هنگام که حاج مصیّب از سفر تجارتی کاظمین بازگشت، شهرآشوب عطای خردسال را برداشت و گریخت. تنها کسی که از راز صندوقچه و علت فرار شهرآشوب (که افشا شدن راز صندوقچه داروغه بود) خبر داشت، حمود (عرب ایرانی تبار) بود که خود او نیز به تحریک آن زن فتنه گر دستش به قتل بیگُم آلوده بود. وسایل سفر مرضیه و عقوب اللّقا را آماده کرد و خود برای گرفتن انتقام از شهرآشوب به دنبالش رفت تا این که پس از 15 سال در رشت آن زن دیو سیرت را پیدا کرد. وقتی عطا و حمود درگیر شدند و زدوخورد میان آنها در یکی از اتاق ها به اوج رسید، شهرآشوب از صحنه گریخت. عطا و حمود نیز پس از آگاهی از غیبت او، دست از مجادله برداشتند و عطا که از خباثت بی بی مطلع شده بود، به اتفاق حمود و زنش، هما، به سوی تهران عازم شدند.
شهرآشوب نیز به وسیله دلیجان زن ثروتمندی به نام طوبا عازم تهران شد و به دعوت زن موقتاً در خانه او سکنی گزید. پس از مدتی شهرآشوب را در نزدیکی خانه مصیّب ساکن دیدیم در حالی که او جنایت هولناک دیگری را مرتکب شد و در همان حال خبر تجسس داروغه و زنی به نام طوبا که جواهراتش به سرقت رفته بود، به گوش او رسید. وی برای رویارویی احتمالی با داروغه و طوبا که دوست مهماندار او بود، به صحنه سازی کرد و خود را به بیماری زد.
*حسینقلی مستعان (متولد 1283، تهران - درگذشت 15 اسفند 1361) مترجم و داستان نویس ایرانی ست. گلاب آدینه فرزند اوست.
حسینقلی مستعان در سال 1283، در تهران دیده به جهان گشود. پس از اتمام دورهٔ دبیرستان در دارالفنون، مدتی در مدرسهٔ علوم سیاسی به تحصیل پرداخت. کار روزنامه نویسی را از آغاز قرن (هجری شمسی) و از 17 سالگی به عنوان روزنامه نگار و عکاس در روزنامهٔ نیمه رسمی «ایران» آغاز کرد؛ و چون به کار روزنامه نگاری علاقهٔ زیادی داشت، خیلی زود به سردبیری آن روزنامه رسید.در سال 1328 رئیس شورای نویسندگان رادیو شد و به ریاست رادیو نیز منصوب شد. بیشتر نوشته های او در «مجله رادیو» داستانهای پندآموز اجتماعی بود که با یک نتیجهگیری اخلاقی پایان می یافت. او نثری روان و ساده و تخیلی قوی داشت و در شخصیتپردازی بسیار ماهر بود. غلامحسین مستعان نزدیک به هزار داستان کوتاه و 200 کتاب نوشته است و به مرد هزار داستان شهرت دارد. او مدتی هم به کار نمایشنامهنویسی مشغول شد و در دهه 30 و 40 نمایشنامههای زیادی برای رادیو نوشت. و سرانجام در اسفندماه 1361 درگذشت. همچنین وی پدر بازیگر مشهور سینما و تئاتر، خانم گلاب آدینه است. مستعان قصه نویسی را از سال 1314 در مجلهٔ «مهرگان» شروع کرد. وی در روز 15 اسفند 1361 درگذشت.
اسامی مستعار وی عبارتند از: حبیب، انوشه، ح. م. و حمید حمید.
آثار
رابعه (داستان تاریخی)
قصهٔ رسوائی
قصهٔ انسانیت
پشیمان (داستان)
آفرین (داستان)
آفت (داستان عاشقانه) (دههٔ 40)
افسانه (داستان)
ارمغان زندگی
شیرین (داستان)
عشق مقدس (داستان)
پلهٔ اول (داستان)
نوری
بهشت روی زمین
شهرآشوب (داستان عاشقانه) (دهه 30)
دلخسته
آتش به جان شمع فتد (1342)
مثل خدا که مال همه است
از شمع پرس قصه (1335) (رمان)
ترجمه ها
بینوایان، اثر ویکتور هوگو، در دو مجلد از انتشارات جاویدان
* به علت قدیمی بودن این کتاب گویا ،در برخی قسمت ها کشیدگی صدا وجود دارد و کیفیت نامناسب صوتی ، که از شنوندگان و مخاطبان عزیز پوزش می طلبیم.
شهرآشوب نیز به وسیله دلیجان زن ثروتمندی به نام طوبا عازم تهران شد و به دعوت زن موقتاً در خانه او سکنی گزید. پس از مدتی شهرآشوب را در نزدیکی خانه مصیّب ساکن دیدیم در حالی که او جنایت هولناک دیگری را مرتکب شد و در همان حال خبر تجسس داروغه و زنی به نام طوبا که جواهراتش به سرقت رفته بود، به گوش او رسید. وی برای رویارویی احتمالی با داروغه و طوبا که دوست مهماندار او بود، به صحنه سازی کرد و خود را به بیماری زد.
*حسینقلی مستعان (متولد 1283، تهران - درگذشت 15 اسفند 1361) مترجم و داستان نویس ایرانی ست. گلاب آدینه فرزند اوست.
حسینقلی مستعان در سال 1283، در تهران دیده به جهان گشود. پس از اتمام دورهٔ دبیرستان در دارالفنون، مدتی در مدرسهٔ علوم سیاسی به تحصیل پرداخت. کار روزنامه نویسی را از آغاز قرن (هجری شمسی) و از 17 سالگی به عنوان روزنامه نگار و عکاس در روزنامهٔ نیمه رسمی «ایران» آغاز کرد؛ و چون به کار روزنامه نگاری علاقهٔ زیادی داشت، خیلی زود به سردبیری آن روزنامه رسید.در سال 1328 رئیس شورای نویسندگان رادیو شد و به ریاست رادیو نیز منصوب شد. بیشتر نوشته های او در «مجله رادیو» داستانهای پندآموز اجتماعی بود که با یک نتیجهگیری اخلاقی پایان می یافت. او نثری روان و ساده و تخیلی قوی داشت و در شخصیتپردازی بسیار ماهر بود. غلامحسین مستعان نزدیک به هزار داستان کوتاه و 200 کتاب نوشته است و به مرد هزار داستان شهرت دارد. او مدتی هم به کار نمایشنامهنویسی مشغول شد و در دهه 30 و 40 نمایشنامههای زیادی برای رادیو نوشت. و سرانجام در اسفندماه 1361 درگذشت. همچنین وی پدر بازیگر مشهور سینما و تئاتر، خانم گلاب آدینه است. مستعان قصه نویسی را از سال 1314 در مجلهٔ «مهرگان» شروع کرد. وی در روز 15 اسفند 1361 درگذشت.
اسامی مستعار وی عبارتند از: حبیب، انوشه، ح. م. و حمید حمید.
آثار
رابعه (داستان تاریخی)
قصهٔ رسوائی
قصهٔ انسانیت
پشیمان (داستان)
آفرین (داستان)
آفت (داستان عاشقانه) (دههٔ 40)
افسانه (داستان)
ارمغان زندگی
شیرین (داستان)
عشق مقدس (داستان)
پلهٔ اول (داستان)
نوری
بهشت روی زمین
شهرآشوب (داستان عاشقانه) (دهه 30)
دلخسته
آتش به جان شمع فتد (1342)
مثل خدا که مال همه است
از شمع پرس قصه (1335) (رمان)
ترجمه ها
بینوایان، اثر ویکتور هوگو، در دو مجلد از انتشارات جاویدان
* به علت قدیمی بودن این کتاب گویا ،در برخی قسمت ها کشیدگی صدا وجود دارد و کیفیت نامناسب صوتی ، که از شنوندگان و مخاطبان عزیز پوزش می طلبیم.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
آسیب ها
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان