- 18800
- 1000
- 1000
- 1000
بچه عوضی
پسری 9 ساله، به نام والتر گم میشود و پلیس در پیداکردن آن و بازگردانش به خانواده، ناتوان است. به خاطر کمتوجهی پلیس به گمشدن پسر، «کریستین کالینز» ناامید و درمانده، از کشیش بریگلر کمک میگیرد.
از ایرانصدا بشنوید
خطابههای پرشور کشیش بریگلر درنهایت باعث میشود که پلیس پسربچهای را بهعنوان والتر جابزند و دربرابر دوربین خبرنگاران به کریستین تحویل بدهد. کریستین به ناچار موقتاً سکوت میکند؛ بهشرطی که بعداً به اعتراض او رسیدگی شود.
کریستین به سراغ معلم مدرسه و دندانپزشک والتر میرود و از آنها میخواهد تا در دادگاه شهادت بدهند.
پلیس که از فعالیتهای کریستین علیه خود احساس خطر کرده است، ترتیبی میدهد تا در نظر مردم او مادری بیمسئولیت -که حاضر به نگهداری از کودکش نیست- نشان داده شود.
سرانجام کریستین را به آسایشگاه روانی انتقال میدهند تا به این وسیله جلوی فعالیتهای او را بگیرند.
از سوی دیگر، نوجوانی به نام «سنفورد کلارک» به ادارهی پلیس میرود و نزد بازرس ایبارا، دستیار سربازرس جونز، اعتراف می کند که مدتهاست پسرخالهاش، گوردون، با دزدیدن کودکان و بردن آنها به مزرعهای متروک، آنها را می کشد.
در یکی از جلسه های بازجویی و در کمال تعجب، کلارک عکس والتر کالینز را در بین کودکان دزدیدهشده، میشناسد.
بازرس ایبارا که متوجه کوتاهی سربازرس جونز دربارهی پییگیری پرونده کودک ربایی میشود، تصمیم میگیرد خودش دستبهکار شود و پرده از راز این جنایت بردارد و پروندهی گمشدن والتر کالینز را از نو به جریان بندازد.
با پیداشدن بقایای اجساد کودکان در مزرعه، ایبارا اطمینان پیدا میکند که اعترافات کلارک برمبنای حقیقت است و این درحالی است که کریستین در آسایشگاه روانی تحت فشار قرار می گیرد تا به اشتباه در شناسایی کودکش اعتراف کند.
مقاومت زن بیچاره از یکسو و تلاشهای کشیش بریگلر از سوی دیگر، باعث می شود که زن از آسایشگاه خلاص شود؛ اما بهمحض خروج از آنجا متوجه تیتر روزنامهها میشود که خبر از کشتهشدن پسرش میدهند.
* بچه جایگزین یا بچه اشتباهی یا بچهی بدلی یا همزاد (به انگلیسی: Changeling) فیلمی جنایی_ درام آمریکایی به کارگردانی «کلینت ایستوود» و نویسندگی «جی.مایکل استرکزینسکی» درباره یک داستان واقعی در دهه 1920 میلادی است.
برخی از افتخارات این فیلم :
نامزد اسکار بهترین فیلم برداری
نامزد اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن
نامزد بافتای بهترین فیلم برداری
نامزد بافتای بهترین بازیگر نقش اول زن
نامزد بافتای بهترین فیلم نامه ی اورجینال
نامزد دریافت بهترین کارگردان از جشنواره فیلم کن
نامزد گلدن گلاب بهترین بازیگر نقش اول زن
فیلم براساس یک واقعیت تاریخی که در سال1920 رخ داده بود، بازسازی شده است. در ابتدا نقش کریستین کالینز برای «هیلاری سوآنک» و «ریز ویرسپون» تبلیغ شده بود، اما به صلاح دید کلینت ایستوود و تهیه کننده ی کار(ران هاوارد) «آنجلینا جولی» برای این نقش انتخاب شد؛ زیرا فکر می کردند چهره ی وی بیشتر با آن زمان سنخیت دارد.
جدا از این موضوع نقش آنجلینا جولی در فیلم به عنوان مادری که فرزندش را از دست داده و تا آخرین لحظه دست از تلاش و کوشش برای یافتن فرزندش بر نمی دارد واقعا خیره کننده و عالی بود، طوری که در مراسم اسکار، بافتا، گلدن گلاب آن سال نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر زن شد...
هم چنین بچه ی اشتباهی قصهی روان و خوبی دارد. فیلمنامه با دقت و وسواس خاصی نگارش شده است. شخصیتپردازیها عالی است. فیلم سرشار از کنشهای دراماتیک و سکانسهای تاثیرگذار با پرهیز از سانتیمانتالیسم و بازی با احساسات تماشاگر است. فضاسازی درخشان فیلم مخاطب را کاملاً به زمان قصه میبرد. طراحی صحنه و لباس فیلم که از جزئیترین نکته ها نیز غافل نمانده، به فضاسازی فیلم کمک میکند. آنجلینا جولی در نقش کریستینا بهترین بازی خود را ارائه میدهد. او نقشش را با تمام وجود بازی کرده به طوری که گاهی با یک نگاه، لبخند یا یک حرکت کوچک، به طور کامل حس خود را منتقل میکند. با توجه به نکته های ذکر شده، کلینت ایستوود با تجربه نیز در فیلم خود نمایی نکرده و از فرم و ساختار پیچیده اجتناب کرده و به سادگی هرچه بیشتر، به روایت و نمایش قصه فیلم پرداخته و همین موجب شده فیلم به لحاظ فرم و تکنیک در بالاترین سطح باشد.
منبع «cinemacenter.ir»
کریستین به سراغ معلم مدرسه و دندانپزشک والتر میرود و از آنها میخواهد تا در دادگاه شهادت بدهند.
پلیس که از فعالیتهای کریستین علیه خود احساس خطر کرده است، ترتیبی میدهد تا در نظر مردم او مادری بیمسئولیت -که حاضر به نگهداری از کودکش نیست- نشان داده شود.
سرانجام کریستین را به آسایشگاه روانی انتقال میدهند تا به این وسیله جلوی فعالیتهای او را بگیرند.
از سوی دیگر، نوجوانی به نام «سنفورد کلارک» به ادارهی پلیس میرود و نزد بازرس ایبارا، دستیار سربازرس جونز، اعتراف می کند که مدتهاست پسرخالهاش، گوردون، با دزدیدن کودکان و بردن آنها به مزرعهای متروک، آنها را می کشد.
در یکی از جلسه های بازجویی و در کمال تعجب، کلارک عکس والتر کالینز را در بین کودکان دزدیدهشده، میشناسد.
بازرس ایبارا که متوجه کوتاهی سربازرس جونز دربارهی پییگیری پرونده کودک ربایی میشود، تصمیم میگیرد خودش دستبهکار شود و پرده از راز این جنایت بردارد و پروندهی گمشدن والتر کالینز را از نو به جریان بندازد.
با پیداشدن بقایای اجساد کودکان در مزرعه، ایبارا اطمینان پیدا میکند که اعترافات کلارک برمبنای حقیقت است و این درحالی است که کریستین در آسایشگاه روانی تحت فشار قرار می گیرد تا به اشتباه در شناسایی کودکش اعتراف کند.
مقاومت زن بیچاره از یکسو و تلاشهای کشیش بریگلر از سوی دیگر، باعث می شود که زن از آسایشگاه خلاص شود؛ اما بهمحض خروج از آنجا متوجه تیتر روزنامهها میشود که خبر از کشتهشدن پسرش میدهند.
* بچه جایگزین یا بچه اشتباهی یا بچهی بدلی یا همزاد (به انگلیسی: Changeling) فیلمی جنایی_ درام آمریکایی به کارگردانی «کلینت ایستوود» و نویسندگی «جی.مایکل استرکزینسکی» درباره یک داستان واقعی در دهه 1920 میلادی است.
برخی از افتخارات این فیلم :
نامزد اسکار بهترین فیلم برداری
نامزد اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن
نامزد بافتای بهترین فیلم برداری
نامزد بافتای بهترین بازیگر نقش اول زن
نامزد بافتای بهترین فیلم نامه ی اورجینال
نامزد دریافت بهترین کارگردان از جشنواره فیلم کن
نامزد گلدن گلاب بهترین بازیگر نقش اول زن
فیلم براساس یک واقعیت تاریخی که در سال1920 رخ داده بود، بازسازی شده است. در ابتدا نقش کریستین کالینز برای «هیلاری سوآنک» و «ریز ویرسپون» تبلیغ شده بود، اما به صلاح دید کلینت ایستوود و تهیه کننده ی کار(ران هاوارد) «آنجلینا جولی» برای این نقش انتخاب شد؛ زیرا فکر می کردند چهره ی وی بیشتر با آن زمان سنخیت دارد.
جدا از این موضوع نقش آنجلینا جولی در فیلم به عنوان مادری که فرزندش را از دست داده و تا آخرین لحظه دست از تلاش و کوشش برای یافتن فرزندش بر نمی دارد واقعا خیره کننده و عالی بود، طوری که در مراسم اسکار، بافتا، گلدن گلاب آن سال نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر زن شد...
هم چنین بچه ی اشتباهی قصهی روان و خوبی دارد. فیلمنامه با دقت و وسواس خاصی نگارش شده است. شخصیتپردازیها عالی است. فیلم سرشار از کنشهای دراماتیک و سکانسهای تاثیرگذار با پرهیز از سانتیمانتالیسم و بازی با احساسات تماشاگر است. فضاسازی درخشان فیلم مخاطب را کاملاً به زمان قصه میبرد. طراحی صحنه و لباس فیلم که از جزئیترین نکته ها نیز غافل نمانده، به فضاسازی فیلم کمک میکند. آنجلینا جولی در نقش کریستینا بهترین بازی خود را ارائه میدهد. او نقشش را با تمام وجود بازی کرده به طوری که گاهی با یک نگاه، لبخند یا یک حرکت کوچک، به طور کامل حس خود را منتقل میکند. با توجه به نکته های ذکر شده، کلینت ایستوود با تجربه نیز در فیلم خود نمایی نکرده و از فرم و ساختار پیچیده اجتناب کرده و به سادگی هرچه بیشتر، به روایت و نمایش قصه فیلم پرداخته و همین موجب شده فیلم به لحاظ فرم و تکنیک در بالاترین سطح باشد.
منبع «cinemacenter.ir»
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان