- 4732
- 1000
- 1000
- 1000
پاسگاه چنار رادار
در زمان حکومت پهلوی، اهالی یک روستا تصمیم می گیرند علیه رژیم قیام کنند. آنها با شعارنویسی روی دیوار کارِ خود را آغاز می کنند؛ این ماجرا موجب می شود تا پای سروان رستمی از پاسگاه چنار رادار به ماجرا کشیده شود تا اینکه ...
از ایرانصدا بشنوید
سروان رستمی و استوار اکبری در پاسگاه روستا مشغول خدمت هستند که متوجه می شوند روی دیوارهای روستا شعارهایی علیه حکومت نوشته شده است. آنها در پیگیری این موضوع به چندین نفر شک می کنند و مظنونان را زیر نظر می گیرند تا اینکه، در یک گشت زنی شبانه، احسان و کریم را (که هر دو دانش آموز هستند) دستگیر می کنند، اما سروان رستمی آنها را آزاد می کند.
از طرف دیگر استوار اکبری به سروان اطلاع می دهد که «رضا روشنی» فردی است تبعیدی که به سبب مخالفت با رژیم در شیراز، به روستای چنار رادار تبعید شده است و باید او را زیر نظر داشته باشیم. آنها رضا را دستگیر می کنند، اما به سبب نداشتن هیچ مدرکی، او را آزاد می کنند.
به سروان رستمی نامه ای می رسد با این مضمون که باید رضا را به صورت مخفیانه بکشد و تنها کسی که می تواند به او کمک کند، کسی نیست جز خود سروان رستمی چرا که ...
از طرف دیگر استوار اکبری به سروان اطلاع می دهد که «رضا روشنی» فردی است تبعیدی که به سبب مخالفت با رژیم در شیراز، به روستای چنار رادار تبعید شده است و باید او را زیر نظر داشته باشیم. آنها رضا را دستگیر می کنند، اما به سبب نداشتن هیچ مدرکی، او را آزاد می کنند.
به سروان رستمی نامه ای می رسد با این مضمون که باید رضا را به صورت مخفیانه بکشد و تنها کسی که می تواند به او کمک کند، کسی نیست جز خود سروان رستمی چرا که ...
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
نظری ثبت نشده است