- 10277
- 1000
- 1000
- 1000
امام علی (ع) - خلافت عثمان بن عفان
خلیفه دوم به ضرب خنجر ضاربی گرفتار و محتضر مرگ شد. به وصیت وی شورایی شش نفره کار انتخاب خلیفه سوم را به عهده گرفتند و نتیجه گفتوگو به انتخاب عثمان منجر شد، انتخاب مردی از بنی امیه که زمینه را برای برخی از عقده گشاییهای آنان فراهم می کرد.
از ایرانصدا بشنوید
خلیفه دوم به ضرب خنجر یک ضارب گرفتار بستر شد و همه -حتی خود او- از ادامه زندگی وی ناامید شدند. در ساعتهای بیماری خلیفه به جای تعیین جانشین به شش نفر مأموریت داد تا بعد از دفن پیکر او گرد هم بنشینند تا از میان خود یک نفر را برای خلافت انتخاب کنند. به وصیت خلیفه دوم شورایی شش نفره کار انتخاب خلیفه سوم را به عهده گرفت و نتیجه گفتوگو در این شورا به انتخاب عثمان، پسر عفان، منجر شد. بنی امیه برای رسیدن به حکومت، قدرت و ثروت اشتیاق فراوان داشتند. آنها درصدد فرصتی بودند تا سروری و آقایی عرب را از میان بنی هاشم بیرون ببرند و از آن خود کنند. انتخاب مردی از بنیامیه به عنوان خلیفه سوم زمینه را برای برخی از عقده گشاییهای این عده فراهم کرد.
نیمهی اول خلافت عثمان به خوبی پیش رفت. در این مدت دولت نیز پایدار بود، ولی با شروع سال 31 هجری آشوبها و تحرکات گروههای مخالف نمایان شد و شدت گرفت که تا پایان دورهاش و دورهٔ خلفای راشدین ادامه یافت. دلیلش این بود که عثمان برای بعضی نزدیکان و اقوام خود منصب فرماندار استان در نظر گرفته بود که اعتراضها و شکایتهایی از ستم نزدیکانش در پی داشت و ستمدیدگان خواستار برکناری آنها شدند. بعضی دیگر هم از اشرافیگری که در مدینه رایج شده بود شکایت داشتند. عثمان به بنیامیه که قوم و خویشش بودند، بیش از حد امتیاز میداد؛ به طوری که نفوذ آنان روی وی سبب شد که با صحابهی پیامبر مانند ابوذر غفاری، عبدالله بن مسعود و عمار یاسر بدرفتاری کند. این موضوع و مسائل دیگر خشم مردم در مناطق مختلف حکومت اسلامی را برانگیخت. بعد از اینکه مروان بن حکم، عموزادهی عثمان، به عنوان مشاور وی انتخاب شد، بر وی تسلط یافت. این امر باعث اعتراض بسیاری از صحابهی پیامبر، به خصوص اعضای شورای انتخاب عثمان، گردید. بسیاری از آنان به عثمان اعتراض و حمایت خود را از وی قطع کردند.
گروهی معترض و پریشان از چند سوی سرزمین اسلامی راهی مدینه شدند. در میان این گروهها مردانی که از مصر آمده بودند، تعدادشان از همه بیشتر و فریادشان رساتر بود. محمد، پسر ابوبکر، با این گروه همراه و همقدم شده بود. او که در دامان مولا علی (ع) پرورش پیدا کرده بود، مصریان را به طرفداری از آن حضرت تشویق می کرد.
معترضان مصری پس از پادرمیانی حضرت علی (ع)، دست از اعتراض و فریاد برداشتند و راهی سرزمین خودشان شدند. اما در راه با شخصی مواجه شدند که فرمان قتل تعدادی از بزرگان مصری را برای امیر مصر میبرد. پیدا کردن این فرمان محرمانه معترضان را خشمگین کرد و آنها را برای بار دیگر به مدینه بازگرداند.
گفتوگوها و چاره جوییها بدون نتیجه باقی ماند. فریادها هر لحظه بیشتر اوج می گرفت و خشونت ها هر لحظه بیشتر میشد. عثمان به سبب اینکه نمیخواست شأن خود را به عنوان خلیفه کم کند، با درخواستهای مبنی بر کنارهگیری از خلافت مخالفت میکرد. شورشیان خانهی عثمان را محاصره کردند و سرانجام، عثمان توسط شورشیانی که از کوفه، مصر و بصره به مدینه آمده بودند، کشته شد.
نیمهی اول خلافت عثمان به خوبی پیش رفت. در این مدت دولت نیز پایدار بود، ولی با شروع سال 31 هجری آشوبها و تحرکات گروههای مخالف نمایان شد و شدت گرفت که تا پایان دورهاش و دورهٔ خلفای راشدین ادامه یافت. دلیلش این بود که عثمان برای بعضی نزدیکان و اقوام خود منصب فرماندار استان در نظر گرفته بود که اعتراضها و شکایتهایی از ستم نزدیکانش در پی داشت و ستمدیدگان خواستار برکناری آنها شدند. بعضی دیگر هم از اشرافیگری که در مدینه رایج شده بود شکایت داشتند. عثمان به بنیامیه که قوم و خویشش بودند، بیش از حد امتیاز میداد؛ به طوری که نفوذ آنان روی وی سبب شد که با صحابهی پیامبر مانند ابوذر غفاری، عبدالله بن مسعود و عمار یاسر بدرفتاری کند. این موضوع و مسائل دیگر خشم مردم در مناطق مختلف حکومت اسلامی را برانگیخت. بعد از اینکه مروان بن حکم، عموزادهی عثمان، به عنوان مشاور وی انتخاب شد، بر وی تسلط یافت. این امر باعث اعتراض بسیاری از صحابهی پیامبر، به خصوص اعضای شورای انتخاب عثمان، گردید. بسیاری از آنان به عثمان اعتراض و حمایت خود را از وی قطع کردند.
گروهی معترض و پریشان از چند سوی سرزمین اسلامی راهی مدینه شدند. در میان این گروهها مردانی که از مصر آمده بودند، تعدادشان از همه بیشتر و فریادشان رساتر بود. محمد، پسر ابوبکر، با این گروه همراه و همقدم شده بود. او که در دامان مولا علی (ع) پرورش پیدا کرده بود، مصریان را به طرفداری از آن حضرت تشویق می کرد.
معترضان مصری پس از پادرمیانی حضرت علی (ع)، دست از اعتراض و فریاد برداشتند و راهی سرزمین خودشان شدند. اما در راه با شخصی مواجه شدند که فرمان قتل تعدادی از بزرگان مصری را برای امیر مصر میبرد. پیدا کردن این فرمان محرمانه معترضان را خشمگین کرد و آنها را برای بار دیگر به مدینه بازگرداند.
گفتوگوها و چاره جوییها بدون نتیجه باقی ماند. فریادها هر لحظه بیشتر اوج می گرفت و خشونت ها هر لحظه بیشتر میشد. عثمان به سبب اینکه نمیخواست شأن خود را به عنوان خلیفه کم کند، با درخواستهای مبنی بر کنارهگیری از خلافت مخالفت میکرد. شورشیان خانهی عثمان را محاصره کردند و سرانجام، عثمان توسط شورشیانی که از کوفه، مصر و بصره به مدینه آمده بودند، کشته شد.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان