- 16113
- 1000
- 1000
- 1000
عباس دست طلا
حاج عباسعلی باقری در سن 35 سالگی به جبهه میرود بلکه بتواند به سهم خود کمکی برای همرزمانش باشد. او که تعمیرکار ماشین است، ماشینهایی را که نیاز به راهاندازی دارند تعمیر و صافکاری میکند. او در جنگ، پسرش حسین را از دست میدهد....
از ایرانصدا بشنوید
عباس با شنیدن خبرهای آشفته از جنگ تصمیم میگیرد به جبهه برود. جدایی از همسر و چهار فرزند کوچکش بسیار سخت است، اما این را وظیفهی خود میداند. او به همراه چند تن از دوستانش به کرمانشاه و از آنجا به اهواز میروند. بعد از مشکلات فراوان و نبودن ابزار، بالاخره عباس و دوستانش میتوانند ماشینهای ازکارافتاده را راه بیاندازند و همه را متعجب کنند. عباس سال ها به این کار ادامه می دهد تا جایی که خودش نیروی لازم را به جبهه اعزام میکند؛ نیروهایی که همه در کار تعمیر ماشین ماهر هستند.
در این سالها اتفاقات زیادی رخ میدهد که یکی از آن ها شهادت حسین، فرزند دوم عباس، است که برای رفتن به جبهه سرازپا نمیشناسد. بعد از شهادت حسین، عباس همچنان به کار خود در جبهه ادامه می دهد.
بعد از جنگ و رحلت امام، عباس در کار بازسازی صحن و ضریح امام باز هم دوستان قدیمی اش را یاری می کند.
زندگی عباسعلی باقری، آنچنان که پدرش مرحوم حسن باقری آرزو میکرد، از کودکی با کار و تلاش و زحمت قرین می شود، چه در زمان جنگ که مغازه ی صد متریش را در تعمیرگاه روشن یا گاراژ غفوری شمارهی 1 با تعدای کارگر، رها میکند و به جبهه می رود و شبانه روز کار می کند، چه امروز که در سرتاسر این زندگینامه، همه جا، سخن از کار و تلاش و امید به خداست.
در این کتاب، سخن بعد از کلام خدا با کار آغاز می شود و با کار هم به پایان می رسد. حاصل سخن این مرد کار، حکایت مردانگی ها و شب بیداریها و کار شبانهروزی اوست که وقتی می شنوی، باورش برایت دشوار است؛ کارهایی را که او به همراه گروهش به انجام رسانده، لحظهای ذهن را رها نمیسازد و از خود می پرسی که مگر ممکن است انسانی تا این حد کار کند؟
در این سالها اتفاقات زیادی رخ میدهد که یکی از آن ها شهادت حسین، فرزند دوم عباس، است که برای رفتن به جبهه سرازپا نمیشناسد. بعد از شهادت حسین، عباس همچنان به کار خود در جبهه ادامه می دهد.
بعد از جنگ و رحلت امام، عباس در کار بازسازی صحن و ضریح امام باز هم دوستان قدیمی اش را یاری می کند.
زندگی عباسعلی باقری، آنچنان که پدرش مرحوم حسن باقری آرزو میکرد، از کودکی با کار و تلاش و زحمت قرین می شود، چه در زمان جنگ که مغازه ی صد متریش را در تعمیرگاه روشن یا گاراژ غفوری شمارهی 1 با تعدای کارگر، رها میکند و به جبهه می رود و شبانه روز کار می کند، چه امروز که در سرتاسر این زندگینامه، همه جا، سخن از کار و تلاش و امید به خداست.
در این کتاب، سخن بعد از کلام خدا با کار آغاز می شود و با کار هم به پایان می رسد. حاصل سخن این مرد کار، حکایت مردانگی ها و شب بیداریها و کار شبانهروزی اوست که وقتی می شنوی، باورش برایت دشوار است؛ کارهایی را که او به همراه گروهش به انجام رسانده، لحظهای ذهن را رها نمیسازد و از خود می پرسی که مگر ممکن است انسانی تا این حد کار کند؟
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان