این کتاب که با تلاش و توجه خانوادهی شهید معظم و مدافع امنیت، حسن عشوری، به رشتهی تحریر در آمده است، مجموعهای مکتوب از مجاهدتهای آن شهید آسمانی است.
از ایرانصدا بشنوید
در غروب بیستوچهارمین روز از مرداد سال 1368 در بیمارستان رودسر کودکی در خانوادهی امیرعلی عشوری دیده به جهان گشود که ماجراهای شگرفی را در پس چهرهی معصومانهی خود پنهان نموده بود. پدر و مادر مشعوف از پسری ملکوتی که خداوند به ایشان عنایت نموده، نامش را حسن نهادند. پدر کارمند بود و قاعدتاً زمان زیادی در خانه حضور نداشت و پسر خردسال در غیاب خواهران که به مدرسه میرفتند، همدم و مونس مادر بود. مادر بزرگوارش حسن آقا را با خود به مجالس قرآنی و روضهی اهل بیت میبرد و همین شد که از کودکی ذائقهی حسن با انس به اهلبیت شکل گرفت و در مسیر آشنایی و ارادت به خاندان نبوت گام برداشت. کودک آرام و مؤدب خانوادهی عشوری در مسیر علمآموزی به مدرسه رفت و تحصیلات ابتدایی خود را دنبال نمود.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
تصاویر
از همین گوینده
-
آبی بی کران عشق ؛ براساس خاطرات کارکنان و همسران ناوگروه 75 نیروی دریایی ارتش
-
مخابرات «تاریخ شفاهی دفاع مقدس: روایت مهدی شیرانی نژاد»
-
-
-
-
-
-
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان