- 16145
- 1000
- 1000
- 1000
سایت
در موشکباران دزفول منزل «بشیر»، فرمانده یکی از گردانهای رزمی، مورداصابت موشک قرار میگیرد و همسر و پسر او به شهادت میرسند. فرمانده بشیر را از منطقه به دزفول میبرد و ماجرا را برای او میگوید... .
از ایرانصدا بشنوید
بشیر که در تصورش هم پیشبینی چنین اتفاقی را نمیکرده، بر مزار آنها سوگند یاد میکند که تا نابودی سامانهی موشکی دشمن در منطقه به سراغ مزار آنها نخواهد آمد. فرمانده تیپ پیشنهاد بشیر و غفور را برای شناسایی سامانهی موشکی عراق قبول میکند و با همراهی حبیب، بیسیمچی گردان، راهی مناطق و تپههای اطراف میشوند تا جایگاه سامانه را پیدا کنند. فرمانده از آنها میخواهد که بههیچوجه با دشمن بعثی درگیر نشوند و اعلام میکند که خود در مقر منتظر پیام آنها میماند.
فرمانده در مقر نگران و منتظر پیام بشیر مانده است. در همین حال، حبیب با احمد (بیسیمچی تیپ) ارتباط برقرار میکند و از موفقیت گروه در شناسایی میگوید و ... .
فرمانده در مقر نگران و منتظر پیام بشیر مانده است. در همین حال، حبیب با احمد (بیسیمچی تیپ) ارتباط برقرار میکند و از موفقیت گروه در شناسایی میگوید و ... .
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
کاربر مهمان
کاربر مهمان