- 26283
- 1000
- 1000
- 1000
قطار ارواح
هرشب ساعت 11، قطاری از ایستگاه نفرین‌شده «فال وول» می‌گذرد که سالها پیش به خاطر مرگ سوزن‌بان از ریل خارج شده و همه سرنشینانش کشته شده‌اند.
از ایرانصدا بشنوید
در یک شب بارانی «تدی» سرش را از پنجره قطار بیرون می‌آورد و باد کلاهش را می‌برد و او مجبور میشود که ترمز قطار را بکشد. این کار او باعث میشود که بقیه مسافرها به قطار بعدی نرسند و به ایستگاه «فال وول» که همان نزدیکی است، بروند. مدیر ایستگاه مردی است به نام «سائول هاتکینز»، که به مسافرها توصیه می کند هرچه زودتر ایستگاه را ترک کنند، چون هر شب سر ساعت 11 قطار ارواح از آنجا رد میشود؛ اما هیچ یک از مسافرها راضی نیستند که در هوای بارانی چند مایل پیاده تا جای اقامت بعدی بروند. سائول ایستگاه را ترک می‌کند و تدی هم شربت خواب‌آوری به یکی از مسافرهای پیر که از تاریکی و ایستگاه می‌ترسد، می‌خوراند.
همه آماده خوابیدن می‌شوند که سائول در حالی که نیمه جان است، جلوی در ظاهر میشود و آخرین کلماتش را درباره قطار ارواح می‌گوید و می‌میرد و مسافرهای در راه‌مانده جسد او را به جایگاه بلیت‌فروشی می‌برند. پس از چند لحظه سرو‌کله جولیا و برادر و پزشک معالجش پیدا میشود. برادر و پزشک او ادعا می‌کنند که جولیا دیوانه است و فکر می کند که قطار ارواح را دیده است. پزشک با شنیدن خبر مرگ سائول می‌خواهد از مرگ او مطمئن شود و به باجه بلیت فروشی می‌رود و متوجه می شود که جسد سائول ناپدید شده است. همه مسافرها به شدت دچار ترس می‌شوند، اما با وجود خانم بورنی که داروی خواب خورده است، نمی توانند ایستگاه را ترک کنند. در همین حال سر و کله یک روح سرگردان پیدا میشود و تدی یک اسلحه به یکی از مردان می‌دهد تا در صورت لزوم از آن استفاده کند. ناگهان صدای سوت قطاری شنیده می شود و تدی که اعتقادی به قطار ارواح ندارد، تصمیم می‌گیرد برای دیدن آن به بیرون برود. اما درها قفل شده و به دلیل جنون آنی که به جولیا دست می‌دهد، تدی نمی تواند قطار ارواح را ببیند. در این حین برق‌ها قطع میشود و مسافران دچار ترس شدیدی می‌شوند.
در ایران در سال 1376 تله تئاتر زیبا و به یادماندنی "قطار ارواح "کاری از رضا کرم رضائی از تلویزیون پخش شد و هنرمندانی چون :پرویز پور حسینی – علی عمرانی – فریبا متخصص – بهزاد خداویسی – شهره سلطانی – منظر لشکری – حبیب اسماعیلی – شهلا میر بختیار – اسماعیل شنگله – عزت الله مهرآوران – قاسم پاکرو در آن به ایفای نقش پرداختند، همچنین دو فیلم به همین نام در سالهای (1937) و (1937)ساخته شد.
همه آماده خوابیدن می‌شوند که سائول در حالی که نیمه جان است، جلوی در ظاهر میشود و آخرین کلماتش را درباره قطار ارواح می‌گوید و می‌میرد و مسافرهای در راه‌مانده جسد او را به جایگاه بلیت‌فروشی می‌برند. پس از چند لحظه سرو‌کله جولیا و برادر و پزشک معالجش پیدا میشود. برادر و پزشک او ادعا می‌کنند که جولیا دیوانه است و فکر می کند که قطار ارواح را دیده است. پزشک با شنیدن خبر مرگ سائول می‌خواهد از مرگ او مطمئن شود و به باجه بلیت فروشی می‌رود و متوجه می شود که جسد سائول ناپدید شده است. همه مسافرها به شدت دچار ترس می‌شوند، اما با وجود خانم بورنی که داروی خواب خورده است، نمی توانند ایستگاه را ترک کنند. در همین حال سر و کله یک روح سرگردان پیدا میشود و تدی یک اسلحه به یکی از مردان می‌دهد تا در صورت لزوم از آن استفاده کند. ناگهان صدای سوت قطاری شنیده می شود و تدی که اعتقادی به قطار ارواح ندارد، تصمیم می‌گیرد برای دیدن آن به بیرون برود. اما درها قفل شده و به دلیل جنون آنی که به جولیا دست می‌دهد، تدی نمی تواند قطار ارواح را ببیند. در این حین برق‌ها قطع میشود و مسافران دچار ترس شدیدی می‌شوند.
در ایران در سال 1376 تله تئاتر زیبا و به یادماندنی "قطار ارواح "کاری از رضا کرم رضائی از تلویزیون پخش شد و هنرمندانی چون :پرویز پور حسینی – علی عمرانی – فریبا متخصص – بهزاد خداویسی – شهره سلطانی – منظر لشکری – حبیب اسماعیلی – شهلا میر بختیار – اسماعیل شنگله – عزت الله مهرآوران – قاسم پاکرو در آن به ایفای نقش پرداختند، همچنین دو فیلم به همین نام در سالهای (1937) و (1937)ساخته شد.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
آسیب ها
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
-
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان