- 16570
- 1000
- 1000
- 1000
سیرالملوک - جلد دوم
کتاب سیرالملوک که به سیاستنامه نیز مشهور است، اثری است از خواجه نظامالملک طوسی که در باب کشورداری و ادارهی امور مملکتی نوشته شدهاست.
از ایرانصدا بشنوید
دربارهی کتاب
سیرالملوک یا سیاستنامه کتابی است از خواجه نظامالملک طوسی. او نگارش این اثر را به دستور ملکشاه سلجوقی آغاز کرد و در آن با زبانی ساده و خالی از تصنع، درباب آیین فرمانروایی و کشورداری، سیاست و اخلاقمداری صحبت کردهاست. این کتاب شامل پند و اندرزها، حکایتهایی از پادشاهان قدیم و شیوهی کشورداری آنان و نقلقولهایی از قرآن مجید و همچنین آیات، روایات و احادیث است.
تجاربی که خواجه نظامالملک در سالیان ممتد وزارت فراهم آورده بود، در کتابِ سیاستنامه جمع شدهاست و امروزه یکی از بهترین آثار نثر فارسی در قرن پنجم هجری شمرده میشود. در تاریخ اندیشهی سیاسی و سیاستنامهنویسی، سیاستنامه، اثری بیهمتا در آیین کشورداری و فرمانروایی است که ایرانزمین به خود دیده و از این منظر ادامهی «خوتاینامگ»ها در تداوم بخشیدن به اندیشهی سیاسیِ ایرانشهری است:
«هیچ پادشاهی و خداوندِ فرمانی را از داشتن و دانستن این کتاب چاره نیست، خاصّه در این روزگار که هرچند بیشتر خوانند ایشان را در کارهای دینی و دنیاوی بیداری بیشتر افزایند و در احوال دوست و دشمن دیدارشان بهتر درافتد و روش کارها و راه تدبیرهای صواب بر ایشان گشاده شود.»
درباره ی نویسنده
ابوالحسن علی بن اسحاق بن عباس طوسی، مکنّی به ابوعلی مقلب به «سیدالوزراء و قوامالدین» و مشهور به «خواجه نظامالملک طوسی»، دانشمند و نویسندهی قرن پنجم و وزیر نامدار دورهی سلجوقی است.
وی در روز جمعه 21 ذیالقعده سال 408 هجری در شهر نوقان طوس خراسان (بخشی از مشهد فعلی) دیده به جهان گشود. از آنجا که دانشاندوزیاش در شهر طوس (توس) بود، طوسی خوانده میشد.
خواجه نظامالملک در کودکی بههمراه پدر قرآن را ختم کرد. وی در همان سنین و در شهرهای طوس و نیشابور به تحصیل علوم پرداخت و در این خلال، برای تحصیل دانش به مرو سفر کرد و توفیق زیارت عارف بزرگ ابوسعید ابوالخیر در میمهی نیشابور نصیبش گردید. از آنجاییکه پدرش از یاران محمود سبکتکین (غزنوی) بهشمار میآمد، بهعلت وضعیت نامناسب مالی، خواجه نظامالملک هنگامیکه 21 سال داشت، به غزنه رفت و در خدمت ابوعلی ابنشاذان وزیر آلب ارسلان درآمد تا بهعنوان کاتب نزد وی خدمت کند. ابنشاذان بههنگام وفاتش به خواجه وصیت کرد که بهخدمت سلطان آلب ارسلان درآید و او نیز چنین کرد. آلب ارسلان خواجه را هنگامیکه 32 سال داشت به وزارت خویش برگزید و تمام کارهای مملکتی را به وی سپرد و سلطان هیچ امری را بدون مشورت وی انجام نمیداد. او در عهد وزارت خود، خدمات فرهنگی بسیار عظیمی را انجام داد که تا آن موقع در تاریخ سابقه نداشتهاست. وی علاوه بر رتقوفتق امور مملکتی و حل مشکلات عدیدهی اجتماعی و اخلاقی و دیگر مسائل مملکتی، دست به ایجاد مدارسی زد که در تاریخ بهنام وی به مدارس نظامیه مشهور است. مهمترین آنها عبارتاند از: نظامیه بغداد، موصل، نیشابور، بلخ، هرات، مرو، آمل، گرگان، بصره، شیراز و اصفهان.
نظامالملک بهمدت بیست سال در نظامیهی نیشابور به تدریس اشتغال داشت و شاگردانی همچون امام محمد غزالی تربیت کرد. از بزرگترین دانشگاههایی که خواجه تأسیس کرد، نظامیهی بغداد بود که در آن زمان بیش از ششهزار دانشجو داشت و درطول تاریخ، استادان برجستهای همچون امام محمد غزالی، سعدی شیرازی، ابواسحاق شیرازی و غیره در آن به تحصیل و تدریس اشتغال داشتند. وی علاوه بر ساختن دانشگاه، خدمات فراوان دیگری همچون آبانبار، گرمابه، بازار و بیمارستانها را به جهانیان عرضه کرد و قرن پنجم را مبدل به شکوفاترین قرن فرهنگی اسلام ساخت.
وی سرانجام در 10 رمضان 485 هنگامی که با اردوی شاهی از اصفهان به بغداد میرفت، در نزدیکی «صحنه» در کرمانشاه بهدست کسی که رخت صوفیان را پوشیده بود، با ضرب کارد بر سینه و رگش زخمی شد و یک روز پس از آن درگذشت و در بنای دارالبطیخ در محلهی احمدآباد اصفهان و در کوچهای بهنام خواجه نظامالملک مدفون گشت.
نظامالملک بیشتر بهعنوان یک مدیر اجرایی موفق معروف است تا یک اندیشمند اقتصادی. اما هوش و دارایت مدیریتی او باعث گسترش زیرساختها و توسعهی اقتصادی امپراتوری اسلامی گشت. در حالی که مالیاتهای مناسبی از مردم دریافت میکرد، جادهها نیز بهموازات آن ساخته میشد. برای همین تعجبآور نیست که هم آلپ و هم ملک سلجوقیان از راهنماییها و ذکاوت این محقق بزرگ بهرهمند میشدند. خلیفهی عباسی القائم او را به لقب «راضی امیرالمؤمنین» ملقب کرد؛ لقبی که تا پیش از آن به هیچ وزیری اطلاق نشده بود و ملکشاه سلجوقی هم او را بهدلیل مواجههی موفقیتآمیز با مشکلات مختلف و سختیهایی که به پادشاه وارد میآمد، با لقب «اتابک» خطاب نمود؛ اما با حسادت برخی اطرافیان شاه، در واپسین سالهای پادشاهی ملکشاه میان او و خواجه اختلافاتی پیش آمد که سرانجام به کنار گذاشتن او از وزیری شد.
مشهورترین کتاب خواجه «سیاستنامه» است و مؤلف آن بهعنوان نخستین نمایندهی بزرگ سیاستنامهنویسی در دوران اسلامی بهشمار میرود. نظامالملک فیلسوف سیاسی نبوده و مانند افلاطون و ارسطو و فارابی و ابنسینا و عامری فقط اصول نظری سیاست را بیان نکرده؛ بلکه اندیشههای او در سیاستنامه مأخوذ از تجربههای عملی خود او در سیاست و نیز برخی از اصولِ سیاست و حکومت اسلامی (بهویژه بر پایهی فقه شافعی و اصول عقاید اشعری) بوده است. اهمیت کتاب سیاستنامه به اندازهای است که اصول اساسی اعلامشده در این کتاب، هنوز هم راهنمای ملتها و حکام در مسائل داخلی و ارتباطات با دیگر کشورهاست. از دیگر کتابهای وی میتوان به دستورالوزراء (وصایای خواجه نظامالملک) و سفرنامه اشاره کرد.
سیرالملوک یا سیاستنامه کتابی است از خواجه نظامالملک طوسی. او نگارش این اثر را به دستور ملکشاه سلجوقی آغاز کرد و در آن با زبانی ساده و خالی از تصنع، درباب آیین فرمانروایی و کشورداری، سیاست و اخلاقمداری صحبت کردهاست. این کتاب شامل پند و اندرزها، حکایتهایی از پادشاهان قدیم و شیوهی کشورداری آنان و نقلقولهایی از قرآن مجید و همچنین آیات، روایات و احادیث است.
تجاربی که خواجه نظامالملک در سالیان ممتد وزارت فراهم آورده بود، در کتابِ سیاستنامه جمع شدهاست و امروزه یکی از بهترین آثار نثر فارسی در قرن پنجم هجری شمرده میشود. در تاریخ اندیشهی سیاسی و سیاستنامهنویسی، سیاستنامه، اثری بیهمتا در آیین کشورداری و فرمانروایی است که ایرانزمین به خود دیده و از این منظر ادامهی «خوتاینامگ»ها در تداوم بخشیدن به اندیشهی سیاسیِ ایرانشهری است:
«هیچ پادشاهی و خداوندِ فرمانی را از داشتن و دانستن این کتاب چاره نیست، خاصّه در این روزگار که هرچند بیشتر خوانند ایشان را در کارهای دینی و دنیاوی بیداری بیشتر افزایند و در احوال دوست و دشمن دیدارشان بهتر درافتد و روش کارها و راه تدبیرهای صواب بر ایشان گشاده شود.»
درباره ی نویسنده
ابوالحسن علی بن اسحاق بن عباس طوسی، مکنّی به ابوعلی مقلب به «سیدالوزراء و قوامالدین» و مشهور به «خواجه نظامالملک طوسی»، دانشمند و نویسندهی قرن پنجم و وزیر نامدار دورهی سلجوقی است.
وی در روز جمعه 21 ذیالقعده سال 408 هجری در شهر نوقان طوس خراسان (بخشی از مشهد فعلی) دیده به جهان گشود. از آنجا که دانشاندوزیاش در شهر طوس (توس) بود، طوسی خوانده میشد.
خواجه نظامالملک در کودکی بههمراه پدر قرآن را ختم کرد. وی در همان سنین و در شهرهای طوس و نیشابور به تحصیل علوم پرداخت و در این خلال، برای تحصیل دانش به مرو سفر کرد و توفیق زیارت عارف بزرگ ابوسعید ابوالخیر در میمهی نیشابور نصیبش گردید. از آنجاییکه پدرش از یاران محمود سبکتکین (غزنوی) بهشمار میآمد، بهعلت وضعیت نامناسب مالی، خواجه نظامالملک هنگامیکه 21 سال داشت، به غزنه رفت و در خدمت ابوعلی ابنشاذان وزیر آلب ارسلان درآمد تا بهعنوان کاتب نزد وی خدمت کند. ابنشاذان بههنگام وفاتش به خواجه وصیت کرد که بهخدمت سلطان آلب ارسلان درآید و او نیز چنین کرد. آلب ارسلان خواجه را هنگامیکه 32 سال داشت به وزارت خویش برگزید و تمام کارهای مملکتی را به وی سپرد و سلطان هیچ امری را بدون مشورت وی انجام نمیداد. او در عهد وزارت خود، خدمات فرهنگی بسیار عظیمی را انجام داد که تا آن موقع در تاریخ سابقه نداشتهاست. وی علاوه بر رتقوفتق امور مملکتی و حل مشکلات عدیدهی اجتماعی و اخلاقی و دیگر مسائل مملکتی، دست به ایجاد مدارسی زد که در تاریخ بهنام وی به مدارس نظامیه مشهور است. مهمترین آنها عبارتاند از: نظامیه بغداد، موصل، نیشابور، بلخ، هرات، مرو، آمل، گرگان، بصره، شیراز و اصفهان.
نظامالملک بهمدت بیست سال در نظامیهی نیشابور به تدریس اشتغال داشت و شاگردانی همچون امام محمد غزالی تربیت کرد. از بزرگترین دانشگاههایی که خواجه تأسیس کرد، نظامیهی بغداد بود که در آن زمان بیش از ششهزار دانشجو داشت و درطول تاریخ، استادان برجستهای همچون امام محمد غزالی، سعدی شیرازی، ابواسحاق شیرازی و غیره در آن به تحصیل و تدریس اشتغال داشتند. وی علاوه بر ساختن دانشگاه، خدمات فراوان دیگری همچون آبانبار، گرمابه، بازار و بیمارستانها را به جهانیان عرضه کرد و قرن پنجم را مبدل به شکوفاترین قرن فرهنگی اسلام ساخت.
وی سرانجام در 10 رمضان 485 هنگامی که با اردوی شاهی از اصفهان به بغداد میرفت، در نزدیکی «صحنه» در کرمانشاه بهدست کسی که رخت صوفیان را پوشیده بود، با ضرب کارد بر سینه و رگش زخمی شد و یک روز پس از آن درگذشت و در بنای دارالبطیخ در محلهی احمدآباد اصفهان و در کوچهای بهنام خواجه نظامالملک مدفون گشت.
نظامالملک بیشتر بهعنوان یک مدیر اجرایی موفق معروف است تا یک اندیشمند اقتصادی. اما هوش و دارایت مدیریتی او باعث گسترش زیرساختها و توسعهی اقتصادی امپراتوری اسلامی گشت. در حالی که مالیاتهای مناسبی از مردم دریافت میکرد، جادهها نیز بهموازات آن ساخته میشد. برای همین تعجبآور نیست که هم آلپ و هم ملک سلجوقیان از راهنماییها و ذکاوت این محقق بزرگ بهرهمند میشدند. خلیفهی عباسی القائم او را به لقب «راضی امیرالمؤمنین» ملقب کرد؛ لقبی که تا پیش از آن به هیچ وزیری اطلاق نشده بود و ملکشاه سلجوقی هم او را بهدلیل مواجههی موفقیتآمیز با مشکلات مختلف و سختیهایی که به پادشاه وارد میآمد، با لقب «اتابک» خطاب نمود؛ اما با حسادت برخی اطرافیان شاه، در واپسین سالهای پادشاهی ملکشاه میان او و خواجه اختلافاتی پیش آمد که سرانجام به کنار گذاشتن او از وزیری شد.
مشهورترین کتاب خواجه «سیاستنامه» است و مؤلف آن بهعنوان نخستین نمایندهی بزرگ سیاستنامهنویسی در دوران اسلامی بهشمار میرود. نظامالملک فیلسوف سیاسی نبوده و مانند افلاطون و ارسطو و فارابی و ابنسینا و عامری فقط اصول نظری سیاست را بیان نکرده؛ بلکه اندیشههای او در سیاستنامه مأخوذ از تجربههای عملی خود او در سیاست و نیز برخی از اصولِ سیاست و حکومت اسلامی (بهویژه بر پایهی فقه شافعی و اصول عقاید اشعری) بوده است. اهمیت کتاب سیاستنامه به اندازهای است که اصول اساسی اعلامشده در این کتاب، هنوز هم راهنمای ملتها و حکام در مسائل داخلی و ارتباطات با دیگر کشورهاست. از دیگر کتابهای وی میتوان به دستورالوزراء (وصایای خواجه نظامالملک) و سفرنامه اشاره کرد.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان