- 55964
- 1000
- 1000
- 1000
دو نجیب زاده ورونا
این کتاب گویا داستان درگیری و اختلافی است که میان عشق و دوستی پدید میآید.
از ایرانصدا بشنوید
«پروتئوس» و «والنتاین»، دو جنتلمن جوان از اهالی ورونا که سالها دوستان خوب و معتمد هم بودهاند، با مسافرت والنتاین به میلان و دربار امپراتور از هم جدا میشوند. پروتئوس که عاشق «ژولیای آسمانی» است در شهر باقی میماند تا شاید به کامدل برسد. پروتئوس نزدیک است که به کام دل خود برسد که بهوسیلهی پدرش که از ماجرا باخبر شده و معتقد است که برای مرد هیچ خوب نیست که در جوانی سیر و سفر نکند، بهدنبال والنتاین به میلان فرستاده میشود… .
* دربارهی کتاب:
«دو نجیبزادهی ورونایی» نمایشنامهای کمدی اثر «ویلیام شکسپیر» است که در حدود سالهای 1594 – 1592 نوشته شدهاست. داستان درگیری «پروتئوس-جولیا» نزدیکترین تطابق را با درگیریهای دو شخصیت «فلیکس - فلیسمنا» در رمان «دیانا انامورادا»، اثر عاشقانهی اسپانیایی نوشتهی «خورخه دو مونته مایر» در سال 1582 دارد. برای بقیهی نمایشنامه تطابق دیگری پیدا نشدهاست، اما رفاقت بین رقبا در مثلثهای عشقی در ادبیات رنسانس متداول بودهاست.
* دربارهی نویسنده:
«ویلیام شکسپیر» (William Shakespeare) در شهر «استراتفورد» انگلستان، در خانوادهای معمولی، چشم به جهان گشود. پدرش، «جان شکسپیر»، ازطریق شغل پوستفروشی امرار معاش میکرد. ویلیام شکسپیر به مدرسه رفت و در آنجا کمی زبان لاتین و یونانی آموخت، اما بهعلت مشکلات مالی خانواده، خیلی زود ناچار به ترک تحصیل و یافتن شغلی برای کمک به پدر شد. وی ابتدا شاگرد قصاب شهرشان شد، اما علاقهی او به ادبیات تا حدّی آشکار بود که هنگام کار در سلاخخانه، شعر میخواند و خطابه میگفت.
ویلیام شکسپیر تنها هجده سال داشت که دلباخته و عاشق «آن هاتاوی»، دختری 25ساله از اهالی دهکدهی مجاور، شد. آنها خیلی زود با یکدیگر ازدواج کردند و صاحب سه فرزند شدند. در همین ایام بود که بخش پرحادثه و سرنوشتساز زندگی ویلیام شکسپیر آغاز شد. او تحتتأثیر هنرنمایی هنرپیشگان سیار، بهتنهایی به لندن رفت تا بتواند با بازیگری، زندگی مرفهی را برای خانوادهی خود فراهم سازد.
ویلیام شکسپیر، بهمحض ورود به لندن، سراغ تماشاخانههای مختلف این شهر رفت، اما تنها شغلی که در ابتدا به وی سپردند حفاظت از اسبهای مشتریان بود. او با حوصله و صبر بسیار، پس از مدتی توانست به درون تماشاخانه نیز راه پیدا کند. تکمیل و ویرایش نمایشنامههای ناتمام، بازیگری و انجام وظایف مختلف دیگر در پشتصحنه تجارب مفیدی بودند که ویلیام شکسپیر در این برهه از زندگی کسب کرد. شبها که شکسپیر و دوستانش برای استراحت در میکدهای گرد هم میآمدند، او با لطیفهگویی، طنزپردازی و بیان جذاب، تمام شنوندگانش را مسحور خود میساخت.
اشعار و قطعات منظومی که شکسپیر میسرود، نام وی را بر سر زبانها انداخت. او در سال 1594، در نمایشنامهای کمدی که در قصر گرینویچ، در حضور «ملکه الیزابت اول» اجرا میشد بازی کرد. سه سال بعد، در سال 1597، شکسپیر نخستین کمدی خود را با عنوان «تلاش بیهودهی عشق»، در حضور ملکه نمایش داد. ملکه با مشاهدهی این کمدی، شیفتهی هنر ویلیام شکسپیر شد و پس از آن، از کارهای بعدی او حمایت کرد. مرگ الیزابت در سال 1603 لطمهای به موفقیت شکسپیر وارد نکرد، زیرا «جیمز اول» نیز همچون ملکه، به او مجوز رسمی نمایش را اعطا کرد.
ویلیام شکسپیر پس از کسب موفقیت مالی، توانست در مالکیت تماشاخانهی «کلوب» که اغلب نمایشهایش را در آن اجرا میکرد، سهیم شود. از بخت بد او، این تماشاخانه در سال 1613، در حین اجرای نمایشنامهی «هنری هشتم» آتش گرفت. ویلیام شکسپیر پس از این رخداد تصمیم به استراحت گرفت و با سرمایهی مالی هنگفتی که به دست آورده بود، به شهر خود بازگشت.
ویلیام شکسپیر در آوریل سال 1616، در 51سالگی، چشم از جهان فرو بست. دربارهی علت دقیق مرگ او اطلاعات چندان معتبری وجود ندارد. آرامگاه ویلیام شکسپیر در کلیسای شهر استراتفورد است.
از مهمترین آثار نمایشی شکسپیر میتوان به این نمایشنامهها اشاره کرد: هملت، مکبث، اتللو، و شاه لیر.
* کتاب:
The Two Gentlemen of Verona (1592-1594)
* دربارهی کتاب:
«دو نجیبزادهی ورونایی» نمایشنامهای کمدی اثر «ویلیام شکسپیر» است که در حدود سالهای 1594 – 1592 نوشته شدهاست. داستان درگیری «پروتئوس-جولیا» نزدیکترین تطابق را با درگیریهای دو شخصیت «فلیکس - فلیسمنا» در رمان «دیانا انامورادا»، اثر عاشقانهی اسپانیایی نوشتهی «خورخه دو مونته مایر» در سال 1582 دارد. برای بقیهی نمایشنامه تطابق دیگری پیدا نشدهاست، اما رفاقت بین رقبا در مثلثهای عشقی در ادبیات رنسانس متداول بودهاست.
* دربارهی نویسنده:
«ویلیام شکسپیر» (William Shakespeare) در شهر «استراتفورد» انگلستان، در خانوادهای معمولی، چشم به جهان گشود. پدرش، «جان شکسپیر»، ازطریق شغل پوستفروشی امرار معاش میکرد. ویلیام شکسپیر به مدرسه رفت و در آنجا کمی زبان لاتین و یونانی آموخت، اما بهعلت مشکلات مالی خانواده، خیلی زود ناچار به ترک تحصیل و یافتن شغلی برای کمک به پدر شد. وی ابتدا شاگرد قصاب شهرشان شد، اما علاقهی او به ادبیات تا حدّی آشکار بود که هنگام کار در سلاخخانه، شعر میخواند و خطابه میگفت.
ویلیام شکسپیر تنها هجده سال داشت که دلباخته و عاشق «آن هاتاوی»، دختری 25ساله از اهالی دهکدهی مجاور، شد. آنها خیلی زود با یکدیگر ازدواج کردند و صاحب سه فرزند شدند. در همین ایام بود که بخش پرحادثه و سرنوشتساز زندگی ویلیام شکسپیر آغاز شد. او تحتتأثیر هنرنمایی هنرپیشگان سیار، بهتنهایی به لندن رفت تا بتواند با بازیگری، زندگی مرفهی را برای خانوادهی خود فراهم سازد.
ویلیام شکسپیر، بهمحض ورود به لندن، سراغ تماشاخانههای مختلف این شهر رفت، اما تنها شغلی که در ابتدا به وی سپردند حفاظت از اسبهای مشتریان بود. او با حوصله و صبر بسیار، پس از مدتی توانست به درون تماشاخانه نیز راه پیدا کند. تکمیل و ویرایش نمایشنامههای ناتمام، بازیگری و انجام وظایف مختلف دیگر در پشتصحنه تجارب مفیدی بودند که ویلیام شکسپیر در این برهه از زندگی کسب کرد. شبها که شکسپیر و دوستانش برای استراحت در میکدهای گرد هم میآمدند، او با لطیفهگویی، طنزپردازی و بیان جذاب، تمام شنوندگانش را مسحور خود میساخت.
اشعار و قطعات منظومی که شکسپیر میسرود، نام وی را بر سر زبانها انداخت. او در سال 1594، در نمایشنامهای کمدی که در قصر گرینویچ، در حضور «ملکه الیزابت اول» اجرا میشد بازی کرد. سه سال بعد، در سال 1597، شکسپیر نخستین کمدی خود را با عنوان «تلاش بیهودهی عشق»، در حضور ملکه نمایش داد. ملکه با مشاهدهی این کمدی، شیفتهی هنر ویلیام شکسپیر شد و پس از آن، از کارهای بعدی او حمایت کرد. مرگ الیزابت در سال 1603 لطمهای به موفقیت شکسپیر وارد نکرد، زیرا «جیمز اول» نیز همچون ملکه، به او مجوز رسمی نمایش را اعطا کرد.
ویلیام شکسپیر پس از کسب موفقیت مالی، توانست در مالکیت تماشاخانهی «کلوب» که اغلب نمایشهایش را در آن اجرا میکرد، سهیم شود. از بخت بد او، این تماشاخانه در سال 1613، در حین اجرای نمایشنامهی «هنری هشتم» آتش گرفت. ویلیام شکسپیر پس از این رخداد تصمیم به استراحت گرفت و با سرمایهی مالی هنگفتی که به دست آورده بود، به شهر خود بازگشت.
ویلیام شکسپیر در آوریل سال 1616، در 51سالگی، چشم از جهان فرو بست. دربارهی علت دقیق مرگ او اطلاعات چندان معتبری وجود ندارد. آرامگاه ویلیام شکسپیر در کلیسای شهر استراتفورد است.
از مهمترین آثار نمایشی شکسپیر میتوان به این نمایشنامهها اشاره کرد: هملت، مکبث، اتللو، و شاه لیر.
* کتاب:
The Two Gentlemen of Verona (1592-1594)
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان