- 2571
- 1000
- 1000
- 1000
درعا
«هاجر پورواجد» زندگینامه و خاطرات شهید مدافع حرم، حسن غفاری، را در کتاب «درعا» به رشتهی تحریر درآوردهاست.
حسن غفاری در سال 1394 و در منطقهی درعا در سوریه، به شهادت رسید.
حسن غفاری در سال 1394 و در منطقهی درعا در سوریه، به شهادت رسید.
از ایرانصدا بشنوید
دربارهی کتاب
«حسن غفاری» متولد سال 1361 و منطقهی شهرری تهران است. هاجر پورواجد کتاب درعا را با یادآوری خاطرات کودکی حسن آغاز میکند. پسرکی که روحیهی مذهبی و میهندوستی از همان کودکی در او نمودار بود. این مدافع حرم در 24سالگی ازدواج کرد. از او دو فرزند با نامهای مهلا و علی به یادگار مانده است.
حسن غفاری با هدف پشتیبانی از مردم بیگناه سوریه، به جبهههای حق علیه باطل در این کشور شتافت و در سال 1394 در منطقهی درعا به درجهی رفیع شهادت نایل شد.
در بخشی از کتاب درعا میخوانیم:
حسن رفت اول راهنمایی. مدرسهی صدوق ثبتنامش کردم. کارنامهی آن سال را که گرفت، کمکم زمزمه میکرد که دوچرخه میخوام. پدرش هم شرط کرد که اگر کارنامهی امسالت هم خوب باشه، برات دوچرخه میخرم. کارنامهی دوم راهنماییاش را که گرفت، پدرش به قول خود وفا کرد و برایش دوچرخه خرید. صبح که از خواب بیدار میشد، صبحانه میخورد و میرفت توی کوچه یکی دو ساعتی دوچرخهسواری میکرد. بچههایی را که دوچرخه نداشتند، صدایشان میکرد و ازشان میخواست که سوار شوند. بعضیها غرور داشتند و قبول نمیکردند. مدتی نگذشته بود که گفت:
بابا، دوچرخه را پس بده.
باباش پرسید:
چرا پسش بدم؟! مگه دوستش نداری؟! مگه به خاطرش دو سال صبر نکردی؟!
...
* کتاب:
درعا: خاطرات شهید مدافع حرم حسن غفاری؛
مؤلف: هاجر پورواجد؛
زبان: فارسی؛
سال چاپ: 1400؛
ناشر: صریر (وابسته به بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس)؛
تعداد صفحات: 176.
«حسن غفاری» متولد سال 1361 و منطقهی شهرری تهران است. هاجر پورواجد کتاب درعا را با یادآوری خاطرات کودکی حسن آغاز میکند. پسرکی که روحیهی مذهبی و میهندوستی از همان کودکی در او نمودار بود. این مدافع حرم در 24سالگی ازدواج کرد. از او دو فرزند با نامهای مهلا و علی به یادگار مانده است.
حسن غفاری با هدف پشتیبانی از مردم بیگناه سوریه، به جبهههای حق علیه باطل در این کشور شتافت و در سال 1394 در منطقهی درعا به درجهی رفیع شهادت نایل شد.
در بخشی از کتاب درعا میخوانیم:
حسن رفت اول راهنمایی. مدرسهی صدوق ثبتنامش کردم. کارنامهی آن سال را که گرفت، کمکم زمزمه میکرد که دوچرخه میخوام. پدرش هم شرط کرد که اگر کارنامهی امسالت هم خوب باشه، برات دوچرخه میخرم. کارنامهی دوم راهنماییاش را که گرفت، پدرش به قول خود وفا کرد و برایش دوچرخه خرید. صبح که از خواب بیدار میشد، صبحانه میخورد و میرفت توی کوچه یکی دو ساعتی دوچرخهسواری میکرد. بچههایی را که دوچرخه نداشتند، صدایشان میکرد و ازشان میخواست که سوار شوند. بعضیها غرور داشتند و قبول نمیکردند. مدتی نگذشته بود که گفت:
بابا، دوچرخه را پس بده.
باباش پرسید:
چرا پسش بدم؟! مگه دوستش نداری؟! مگه به خاطرش دو سال صبر نکردی؟!
...
* کتاب:
درعا: خاطرات شهید مدافع حرم حسن غفاری؛
مؤلف: هاجر پورواجد؛
زبان: فارسی؛
سال چاپ: 1400؛
ناشر: صریر (وابسته به بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس)؛
تعداد صفحات: 176.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان