«خدیجه آزادپور» ووشوکار ایرانی است که مدال طلای قهرمانی جهان و بازیهای آسیایی را کسب کردهاست. وی در قهرمانی جهان 2009 تورنتو، اولین زن ایرانی بود که قهرمان جهان شد و در بازیهای آسیایی 2010 گوانگجو اولین زن ایرانی بود که نشان طلا گرفت.
از ایرانصدا بشنوید
«خدیجه آزادپور» ووشوکار تیم ملی که پیش از اعزام به رقابتهای آسیایی افتخاراتی همچون قهرمانی و نایبقهرمانی در رقابتهای جهانی را در کارنامهاش ثبت کرده بود، در گوانگجو دست به کار بزرگی زد.
او با کسب نشان طلای وزن منهای 60 کیلوگرم، به نخستین بانوی ایرانی در تاریخ رقابتهای آسیایی تبدیل شد که از این رقابتها نشان طلا گرفتهاست.
پیش از او «پروانه تهرانی»، عضو تیم ملی تکواندوی بانوان، در رقابتهای آسیایی 2002 بوسان با کسب نشان برنز نخستین نشان تاریخ ورزش بانوان ایران از رقابتهای آسیایی را به دست آورده بود.
او پس از این رقابتها در کانون توجه رسانهها قرار گرفت، اما یک مصدومیت از ناحیهی پا و بهدنبال آن یک عمل جراحی سنگین روی پایش، غیبت طولانیمدت وی را در رقابتهای مختلف رقم زد.
*در بخشی از کتاب آمده است:
«شاید ما آدما، خودمون خواستیم دنیا بیاییم، خواستیم بیاییم، باشیم تا زندگیمون رو تو حافظهی هستی ثبت کنیم.
شاید اومدیم افسانه بسازیم، افسانههایی که با وجود هرکدوم از ما شکل میگیره، معنادار میشه و حقیقت پیدا میکنه. هر آدمی هم رنگ و بو و حالوهوای خاص خودش رو داره، درست مثل رنگهای مدادرنگی... از من میپرسید، میگم هر آدمی قابلیتِ قهرمان شدن داره. قهرمانی واقعی؛ درست مثل فیلمها...
قهرمانِ لبخند به زندگی، قهرمانِ امید، قهرمانِ زندگیِ خودت بودن، درواقع قهرمانی برای تمام فصول...
منم باید میاومدم تا قهرمان زندگی خودم باشم! قهرمان خلق افسانهی شخصی خودم.»
* این کتاب اختصاصاً برای پایگاه کتاب گویای ایرانصدا نوشته شدهاست.
او با کسب نشان طلای وزن منهای 60 کیلوگرم، به نخستین بانوی ایرانی در تاریخ رقابتهای آسیایی تبدیل شد که از این رقابتها نشان طلا گرفتهاست.
پیش از او «پروانه تهرانی»، عضو تیم ملی تکواندوی بانوان، در رقابتهای آسیایی 2002 بوسان با کسب نشان برنز نخستین نشان تاریخ ورزش بانوان ایران از رقابتهای آسیایی را به دست آورده بود.
او پس از این رقابتها در کانون توجه رسانهها قرار گرفت، اما یک مصدومیت از ناحیهی پا و بهدنبال آن یک عمل جراحی سنگین روی پایش، غیبت طولانیمدت وی را در رقابتهای مختلف رقم زد.
*در بخشی از کتاب آمده است:
«شاید ما آدما، خودمون خواستیم دنیا بیاییم، خواستیم بیاییم، باشیم تا زندگیمون رو تو حافظهی هستی ثبت کنیم.
شاید اومدیم افسانه بسازیم، افسانههایی که با وجود هرکدوم از ما شکل میگیره، معنادار میشه و حقیقت پیدا میکنه. هر آدمی هم رنگ و بو و حالوهوای خاص خودش رو داره، درست مثل رنگهای مدادرنگی... از من میپرسید، میگم هر آدمی قابلیتِ قهرمان شدن داره. قهرمانی واقعی؛ درست مثل فیلمها...
قهرمانِ لبخند به زندگی، قهرمانِ امید، قهرمانِ زندگیِ خودت بودن، درواقع قهرمانی برای تمام فصول...
منم باید میاومدم تا قهرمان زندگی خودم باشم! قهرمان خلق افسانهی شخصی خودم.»
* این کتاب اختصاصاً برای پایگاه کتاب گویای ایرانصدا نوشته شدهاست.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان