- 62002
- 1000
- 1000
- 1000
شاهنامه فردوسی تحریر عربی - جلد 1
شاهنامهی فردوسی، بزرگترین و برجستهترین سرودهی حماسی جهان است که سرایش آن دستاوردِ دستکم سی سال کارِ پیوستهی این سخنسرای نامدار ایرانی است.
از ایرانصدا بشنوید
دربارهی شاهنامه فردوسی
شاهنامه، اثر حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی، حماسهای منظوم است که برحسب دستنوشتههای موجود، دربرگیرندهی نزدیک به 50٬000 بیت تا نزدیک به 61٬000 بیت و یکی از بزرگترین و برجستهترین سرودههای حماسی جهان است که سرایش آن دستاوردِ دستکم سی سال کارِ پیوستهی این سخنسرای نامدار ایرانی است.
موضوع این شاهکار ادبی، افسانهها و تاریخ ایران از آغاز تا حملهی عربها به ایران در سدهی هفتم میلادی است (شاهنامه از سه بخش اسطورهای، پهلوانی و تاریخی تشکیل شدهاست) که در چهار دودمان پادشاهیِ پیشدادیان، کیانیان، اشکانیان و ساسانیان گنجانده میشود.
شاهنامه بر وزن «فَعولُن فعولن فعولن فَعَلْ»، در بحرِ مُتَقارِبِ مثمَّنِ محذوف، نگاشته شدهاست.
هنگامی که زبان دانش و ادبیات در ایران زبان عربی بود، فردوسی، با سرودن شاهنامه با ویژگیهای هدفمندی که داشت، زبان فارسی را زنده و پایدار کرد. یکی از بنمایههای مهمی که فردوسی برای سرودن شاهنامه از آن استفاده کرد، شاهنامهی ابومنصوری بود. شاهنامه نفوذ بسیاری در جهتگیری فرهنگ فارسی و نیز بازتابهای شکوهمندی در ادبیات جهان داشتهاست و شاعران بزرگی مانند گوته و ویکتور هوگو از آن به نیکی یاد کردهاند.
شاهنامه بزرگترین کتاب به زبان فارسی است که در همهجای جهان موردتوجه قرار گرفته و به بسیاری از زبانهای جهان برگردان شدهاست. نخستین بار در سال 601 خورشیدی، «بُنداری اصفهانی» شاهنامه را به زبان عربی برگرداند و پس از آن برگردانهای دیگری از این اثر، ازجمله برگردانِ «ژول مُل» به فرانسوی انجام گرفت.
فردوسی هنگامی شاهنامه را سرود که زبان پارسی دچار آشفتگی بود و او از ماندگار شدن این آشفتگی و افزونی آن جلوگیری کرد. فردوسی در سرودن شاهنامه بیشتر از فارسی سره بهره برده و شمار واژههای عربی در شاهنامه تنها 865 واژه است.
دوم اسفندماه 1388، پایان هزارهی سرایش شاهنامه بود. جشن جهانی هزارهی شاهنامه، با بودن نمایندهی 192 کشور وابسته به یونسکو در پاریس، با همکاری بنیاد فردوسی برگزار شد. همچنین، آیین بزرگداشت هزارهی شاهنامه در کشورهای گوناگون بهمناسبت ثبت آن در یونسکو ازجمله آلمان برگزار شد. اکنون کهنترین شاهنامهی دستنویس موجود، شاهنامهی فلورانس (614 هجری) است.
***
دربارهی شاهنامهی فردوسی تحریر عربی
این کتاب، ترجمه فارسی «الشاهنامه اثر قوامالدین بنداری اصفهانی» است که در قرن ششم و هفتم هجری میزیست. بنداری در این کتاب که از روی شاهنامهی فردوسی فراهم کرده، سلیقهی خاص خود را بین ترجمه و تلخیص به کار بردهاست. او قصد داشت شاهنامه را مجرد از توصیفات شاعرانه به خواننده عرضه کند.
دربارهی نویسنده تحریر عربی
قوامالدین فتح بن علی بن محمد اصفهانی بُنْداری، (سده 7ق/13م)، مترجم شاهنامهی فردوسی به عربی و مورّخ ایرانی قرن هفتم است. بنداری آثار خود را به عربی مینوشت و شهرت اصلی او بهسبب تلخیص و تهذیب کتاب «زُبدَه النُصرَه و نُخبَه العُصره»، در تاریخ سلجوقیان، تألیف عمادالدین اصفهانی است که پس از زدودن کتاب از برخی آرایشهای ادبی، آن را در 623 به شرفالدین عیسی بن العادل ایوبی، الملک المعظَّم، هدیه کرد.
به گفتهی خودش، تاریخ صلاحالدین ایوبی به نام البرق الشامی تألیف عمادالدین اصفهانی را تلخیص کرده، و بر تاریخ بغدادِ خطیب بغدادی نیز ذیلی نگاشته است (نسخهی دستنویس مؤلف مورخ 639 در کتابخانهی ملی پاریس، بخش عربی، ش 6152 موجود است). با آنکه وی کتاب نسبتاً مشهوری دربارهی سلجوقیان تدارک دیده و شاهنامه را به عربی برگردانده است، باز زندگینامهاش مورد توجه نویسندگان کهن قرار نگرفته و آگاهیهایی که از احوال او باقی مانده و در کتابها پراکنده است، بیشتر همان یافتههایی است که عزام در مقدمهی الشاهنامه آورده است.
بنداری در اثنای ترجمه، گاه به بهانهای به احوال خود نیز اشاره کرده، ازجمله در اخبار قباد آورده است: «فتح بن علی (خود او) گوید: شیخ من تاجالدین محفوظ... این داستان را از قول مشایخ این ناحیه (اردستان در نزدیکی اصفهان) برایم روایت کرد؛ او (تاجالدین) نسبش به این دهقان (پدر همسر قباد) میرسید.» این روایت تنها در نسخهی کوپریلی آمدهاست.
از این روایت میتوان استنباط کرد که او در اصفهان پرورش یافته، و علم اندوخته است؛ اما 586ق/1190م که زرکلی و جلیلی به عنوان تاریخ ولادت او ذکر کردهاند، معلوم نیست که از کجا به دست آمدهاست. دربارهی او دیگر هیچ نمیدانیم، تا 620ق/1223م که به شام وارد شد و - بنا بر روایت خود او - به خدمت سلطان ملک معظم عیسی پسر ملک عادل ایوبی درآمد و کتاب شاهنامهی فردوسی را به او ارمغان داد، اما شاه از او خواست که کتاب را برای او به عربی ترجمه کند.
وی شاهنامه فردوسی را به عربی برگردانید و در 624 به الملک المعظّم تقدیم کرد (چاپ عبدالوهاب عزّام، قاهره 1350).
از زندگی او، که ظاهراً در شام و عراق گذشته است، اطلاع دیگری نداریم.
تاریخ وفات وی نیز نامعلوم است.
***
دربارهی مترجم عربی
عبدالمحمد آیتی متولی سال 1305 در بروجرد است و مدرک دانشگاهی کارشناسی علوم معقول و منقول دارد.
وی ابتدا در این شهر به مکتبخانهی سنتی آغاباجی رفت، ولی والدینش او را به دبستان اعتضاد ـ که قدیمیترین مدرسهی مدرن در بروجرد بود ـ فرستادند.
آیتی در سال 1320 وارد دبیرستان شد و در سالهای آخر، به تحصیل علوم حوزوی علاقهمند شد و به مدرسهی علمیهی نوربخش رفت و چند سالی در آنجا علوم اسلامی را فراگرفت.
وی در سال 1325 وارد دانشکدهی معقول و منقول دانشگاه تهران شد و پس از به پایان بردن دورهی کارشناسی، به خدمت وزارت آموزش و پرورش درآمد و برای تدریس به بابل رفت.
او بیش از 30 سال در شهرستانها و تهران بهعنوان دبیر به تدریس پرداخت و در کنار تدریس، سردبیری ماهنامهی آموزش و پرورش را نیز بر عهده داشت و در دانشگاه فارابی و دانشگاه دماوند ادبیات فارسی و عربی تدریس کرد.
آیتی اولین بار در سال 1340 در «کتاب هفته» مطلبی با نام «باتلاق» نوشت و بهدنبال آن، رمان «کشتی شکسته» تاگور را ترجمه کرد و به بازار فرستاد.
وی از مترجمان بنام عربی به فارسی است و ترجمههای فارسی قرآن مجید، نهجالبلاغه و صحیفهی سجادیه را منتشر کردهاست.
آیتی عضو پیوستهی فرهنگستان زبان و ادب فارسی بود و در این شورا ریاست شورای علمی دانشنامهی تحقیقات ادبی را بر عهده داشت.
استاد عبدالحمید آیتی پژوهشگر، نویسنده و مترجم معاصر در حوزهی فلسفه، تاریخ و ادب فارسی و عربی، شهریور سال 1392 در 87سالگی دعوت حق را لبیک گفت.
برخی از آثار عبدالمحمد آیتی:
کشتی شکسته (ترجمه)
تحریر تاریخ وصّاف، 1344
آمرزش ابوالعلا معری (ترجمه)، 1347
دربارهٔ فلسفهٔ اسلامی: روش و تطبیق آن، نوشتهٔ ابراهیم بیومی مدکور، 1360، انتشارات امیرکبیر، بازنشر در 1387 توسط انتشارات نگاه
گزیده و شرح خمسه نظامی، 1355ـ1373
تاریخ ابنخلدون (العبر)، 1363ـ1371
شکوه قصیده، 1364
تاریخ دولت اسلامی در اندلس، محمّد عبداللّه عنان (ترجمه)، 1366ـ1371
قرآن مجید (ترجمه فارسی)، 1367
شکوه سعدی در غزل، 1369
شرح و ترجمه معلّقات سبع، 1371
الغارات در حوادث سالهای معدود خلافت علی(ع)، 1371
گنجور پنج گنج، 1374
شرح منظومه مانلی و پانزده قطعه دیگر، 1375
بسی رنج بردم، بازنویسیشده از فردوسی، 1376
قصه باربد و بیست قصه دیگر از شاهنامه، 1380
معجمالأدبا، یاقوت حموی (ترجمه)، 1381
داوری حیوانات نزد پادشاه پریان (ترجمه)، 1383
گزیده شرح مقامات حمیدی، 1383
در تمام طول شب، شرح چهار شعر بلند نیما، 1383
*کتاب:
شاهنامه فردوسی؛
مؤلف: فتحبنعلی بنداری؛
مترجم: عبدالمحمد آیتی؛
زبان: فارسی؛
سال چاپ: 1381؛
ناشر: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی؛
ویراستار: عبدالمحمد روحبخشان؛
تعداد صفحات: 676.
شاهنامه، اثر حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی، حماسهای منظوم است که برحسب دستنوشتههای موجود، دربرگیرندهی نزدیک به 50٬000 بیت تا نزدیک به 61٬000 بیت و یکی از بزرگترین و برجستهترین سرودههای حماسی جهان است که سرایش آن دستاوردِ دستکم سی سال کارِ پیوستهی این سخنسرای نامدار ایرانی است.
موضوع این شاهکار ادبی، افسانهها و تاریخ ایران از آغاز تا حملهی عربها به ایران در سدهی هفتم میلادی است (شاهنامه از سه بخش اسطورهای، پهلوانی و تاریخی تشکیل شدهاست) که در چهار دودمان پادشاهیِ پیشدادیان، کیانیان، اشکانیان و ساسانیان گنجانده میشود.
شاهنامه بر وزن «فَعولُن فعولن فعولن فَعَلْ»، در بحرِ مُتَقارِبِ مثمَّنِ محذوف، نگاشته شدهاست.
هنگامی که زبان دانش و ادبیات در ایران زبان عربی بود، فردوسی، با سرودن شاهنامه با ویژگیهای هدفمندی که داشت، زبان فارسی را زنده و پایدار کرد. یکی از بنمایههای مهمی که فردوسی برای سرودن شاهنامه از آن استفاده کرد، شاهنامهی ابومنصوری بود. شاهنامه نفوذ بسیاری در جهتگیری فرهنگ فارسی و نیز بازتابهای شکوهمندی در ادبیات جهان داشتهاست و شاعران بزرگی مانند گوته و ویکتور هوگو از آن به نیکی یاد کردهاند.
شاهنامه بزرگترین کتاب به زبان فارسی است که در همهجای جهان موردتوجه قرار گرفته و به بسیاری از زبانهای جهان برگردان شدهاست. نخستین بار در سال 601 خورشیدی، «بُنداری اصفهانی» شاهنامه را به زبان عربی برگرداند و پس از آن برگردانهای دیگری از این اثر، ازجمله برگردانِ «ژول مُل» به فرانسوی انجام گرفت.
فردوسی هنگامی شاهنامه را سرود که زبان پارسی دچار آشفتگی بود و او از ماندگار شدن این آشفتگی و افزونی آن جلوگیری کرد. فردوسی در سرودن شاهنامه بیشتر از فارسی سره بهره برده و شمار واژههای عربی در شاهنامه تنها 865 واژه است.
دوم اسفندماه 1388، پایان هزارهی سرایش شاهنامه بود. جشن جهانی هزارهی شاهنامه، با بودن نمایندهی 192 کشور وابسته به یونسکو در پاریس، با همکاری بنیاد فردوسی برگزار شد. همچنین، آیین بزرگداشت هزارهی شاهنامه در کشورهای گوناگون بهمناسبت ثبت آن در یونسکو ازجمله آلمان برگزار شد. اکنون کهنترین شاهنامهی دستنویس موجود، شاهنامهی فلورانس (614 هجری) است.
***
دربارهی شاهنامهی فردوسی تحریر عربی
این کتاب، ترجمه فارسی «الشاهنامه اثر قوامالدین بنداری اصفهانی» است که در قرن ششم و هفتم هجری میزیست. بنداری در این کتاب که از روی شاهنامهی فردوسی فراهم کرده، سلیقهی خاص خود را بین ترجمه و تلخیص به کار بردهاست. او قصد داشت شاهنامه را مجرد از توصیفات شاعرانه به خواننده عرضه کند.
دربارهی نویسنده تحریر عربی
قوامالدین فتح بن علی بن محمد اصفهانی بُنْداری، (سده 7ق/13م)، مترجم شاهنامهی فردوسی به عربی و مورّخ ایرانی قرن هفتم است. بنداری آثار خود را به عربی مینوشت و شهرت اصلی او بهسبب تلخیص و تهذیب کتاب «زُبدَه النُصرَه و نُخبَه العُصره»، در تاریخ سلجوقیان، تألیف عمادالدین اصفهانی است که پس از زدودن کتاب از برخی آرایشهای ادبی، آن را در 623 به شرفالدین عیسی بن العادل ایوبی، الملک المعظَّم، هدیه کرد.
به گفتهی خودش، تاریخ صلاحالدین ایوبی به نام البرق الشامی تألیف عمادالدین اصفهانی را تلخیص کرده، و بر تاریخ بغدادِ خطیب بغدادی نیز ذیلی نگاشته است (نسخهی دستنویس مؤلف مورخ 639 در کتابخانهی ملی پاریس، بخش عربی، ش 6152 موجود است). با آنکه وی کتاب نسبتاً مشهوری دربارهی سلجوقیان تدارک دیده و شاهنامه را به عربی برگردانده است، باز زندگینامهاش مورد توجه نویسندگان کهن قرار نگرفته و آگاهیهایی که از احوال او باقی مانده و در کتابها پراکنده است، بیشتر همان یافتههایی است که عزام در مقدمهی الشاهنامه آورده است.
بنداری در اثنای ترجمه، گاه به بهانهای به احوال خود نیز اشاره کرده، ازجمله در اخبار قباد آورده است: «فتح بن علی (خود او) گوید: شیخ من تاجالدین محفوظ... این داستان را از قول مشایخ این ناحیه (اردستان در نزدیکی اصفهان) برایم روایت کرد؛ او (تاجالدین) نسبش به این دهقان (پدر همسر قباد) میرسید.» این روایت تنها در نسخهی کوپریلی آمدهاست.
از این روایت میتوان استنباط کرد که او در اصفهان پرورش یافته، و علم اندوخته است؛ اما 586ق/1190م که زرکلی و جلیلی به عنوان تاریخ ولادت او ذکر کردهاند، معلوم نیست که از کجا به دست آمدهاست. دربارهی او دیگر هیچ نمیدانیم، تا 620ق/1223م که به شام وارد شد و - بنا بر روایت خود او - به خدمت سلطان ملک معظم عیسی پسر ملک عادل ایوبی درآمد و کتاب شاهنامهی فردوسی را به او ارمغان داد، اما شاه از او خواست که کتاب را برای او به عربی ترجمه کند.
وی شاهنامه فردوسی را به عربی برگردانید و در 624 به الملک المعظّم تقدیم کرد (چاپ عبدالوهاب عزّام، قاهره 1350).
از زندگی او، که ظاهراً در شام و عراق گذشته است، اطلاع دیگری نداریم.
تاریخ وفات وی نیز نامعلوم است.
***
دربارهی مترجم عربی
عبدالمحمد آیتی متولی سال 1305 در بروجرد است و مدرک دانشگاهی کارشناسی علوم معقول و منقول دارد.
وی ابتدا در این شهر به مکتبخانهی سنتی آغاباجی رفت، ولی والدینش او را به دبستان اعتضاد ـ که قدیمیترین مدرسهی مدرن در بروجرد بود ـ فرستادند.
آیتی در سال 1320 وارد دبیرستان شد و در سالهای آخر، به تحصیل علوم حوزوی علاقهمند شد و به مدرسهی علمیهی نوربخش رفت و چند سالی در آنجا علوم اسلامی را فراگرفت.
وی در سال 1325 وارد دانشکدهی معقول و منقول دانشگاه تهران شد و پس از به پایان بردن دورهی کارشناسی، به خدمت وزارت آموزش و پرورش درآمد و برای تدریس به بابل رفت.
او بیش از 30 سال در شهرستانها و تهران بهعنوان دبیر به تدریس پرداخت و در کنار تدریس، سردبیری ماهنامهی آموزش و پرورش را نیز بر عهده داشت و در دانشگاه فارابی و دانشگاه دماوند ادبیات فارسی و عربی تدریس کرد.
آیتی اولین بار در سال 1340 در «کتاب هفته» مطلبی با نام «باتلاق» نوشت و بهدنبال آن، رمان «کشتی شکسته» تاگور را ترجمه کرد و به بازار فرستاد.
وی از مترجمان بنام عربی به فارسی است و ترجمههای فارسی قرآن مجید، نهجالبلاغه و صحیفهی سجادیه را منتشر کردهاست.
آیتی عضو پیوستهی فرهنگستان زبان و ادب فارسی بود و در این شورا ریاست شورای علمی دانشنامهی تحقیقات ادبی را بر عهده داشت.
استاد عبدالحمید آیتی پژوهشگر، نویسنده و مترجم معاصر در حوزهی فلسفه، تاریخ و ادب فارسی و عربی، شهریور سال 1392 در 87سالگی دعوت حق را لبیک گفت.
برخی از آثار عبدالمحمد آیتی:
کشتی شکسته (ترجمه)
تحریر تاریخ وصّاف، 1344
آمرزش ابوالعلا معری (ترجمه)، 1347
دربارهٔ فلسفهٔ اسلامی: روش و تطبیق آن، نوشتهٔ ابراهیم بیومی مدکور، 1360، انتشارات امیرکبیر، بازنشر در 1387 توسط انتشارات نگاه
گزیده و شرح خمسه نظامی، 1355ـ1373
تاریخ ابنخلدون (العبر)، 1363ـ1371
شکوه قصیده، 1364
تاریخ دولت اسلامی در اندلس، محمّد عبداللّه عنان (ترجمه)، 1366ـ1371
قرآن مجید (ترجمه فارسی)، 1367
شکوه سعدی در غزل، 1369
شرح و ترجمه معلّقات سبع، 1371
الغارات در حوادث سالهای معدود خلافت علی(ع)، 1371
گنجور پنج گنج، 1374
شرح منظومه مانلی و پانزده قطعه دیگر، 1375
بسی رنج بردم، بازنویسیشده از فردوسی، 1376
قصه باربد و بیست قصه دیگر از شاهنامه، 1380
معجمالأدبا، یاقوت حموی (ترجمه)، 1381
داوری حیوانات نزد پادشاه پریان (ترجمه)، 1383
گزیده شرح مقامات حمیدی، 1383
در تمام طول شب، شرح چهار شعر بلند نیما، 1383
*کتاب:
شاهنامه فردوسی؛
مؤلف: فتحبنعلی بنداری؛
مترجم: عبدالمحمد آیتی؛
زبان: فارسی؛
سال چاپ: 1381؛
ناشر: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی؛
ویراستار: عبدالمحمد روحبخشان؛
تعداد صفحات: 676.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
تصاویر
از همین نویسنده
از همین گوینده
-
-
-
-
-
-
-
-
آیا انسانوارهها خوابِ گوسفندهای الکتریکی میبینند؟
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان