- 43488
- 1000
- 1000
- 1000
نخستین عشق
«نخستین عشق» یک کتاب ادبی است که «ایوان تورگنیف»، نویسندهی اهل روسیه، نوشته است. این رمان عشق بین یک دختر 21 ساله و یک پسر 16 ساله را بیان میکند و یکی از آثار مشهور ادبی جهان است.
از ایرانصدا بشنوید
داستان کتاب از این قرار است که چند دوست تصمیم میگیرند که داستان اولین عشقشان را تعریف کنند. «ولادیمیر پترویچ» جریان عشقش را میگوید. داستان از شانزدهسالگیاش آغاز میشود. در حین گشتوگذار در باغ به دختری برمیخورد که زندگی او را برای همیشه تغییر میدهد... .
دربارهی نویسنده:
«ایوان تورگینف / Ivan Turgenev» نویسنده و شاعر بزرگ روسی 9نوامبر1818 در روسیه به دنیا آمد. پدرش افسر ارتش و مادرش زنی مستبد و تندخو بود. کودکیاش در کنار پدر و مادر سپری شد. در سال 1833 به دانشگاه مسکو وارد شد و سال بعد به دانشگاه سن پترزبورگ منتقل گردید. درضمن تحصیل، شعر هم میسرود؛ «منظومهی پاراشا» از آثار شعری اوست که موردتوجه منتقدان قرار گرفت.
در 1838 به آلمان سفر کرد و سه سال در دانشگاه برلین فلسفه آموخت. سپس به رم سفر کرد و در سال 1841 به روسیه بازگشت. اول به کار اداری مشغول شد و پس از دو سال کار را رها کرد تا همهی وقتش را صرف ادبیات کند. ایوان تورگنیف بعد از مدتی از سرودن شعر دست کشید و به نویسندگی ادامه داد.
او داستان کوتاه «آندری کولوسف و سرگذشتهای یک شکارچی» را نوشت. رمانهای ایوان، آشیانهی نجبا، پدران و پسران، درد، رنگ استپها، سیلابهای بهاری، سرود پیروزی عشق، آسیه و نخستین عشق، آدم زیادی، در آستانهی فردا، رودن و زمین بکر از کتابهای اوست.
تورگنیف تا آخرین لحظهی زندگی دست از نوشتن برنداشت. تعداد بسیاری قصه و داستان کوتاه و داستانهای خیالانگیز و جادویی منتشر کرد. وی در سالهای آخر عمرش، بدون کانون خانوادگی و وطن بود و تنها با شهرت و افتخار زندگی میکرد. از 1881 اولین نشانههای بیماری سرطان در او ظاهر شد و سال آخر زندگی را در احتضاری دردناک گذراند؛ تا اینکه در 26اوت1883، در خانهاش نزدیک پاریس، در گذشت و جسدش را به پترزبورگ بردند و به خاک سپردند.
دربارهی نویسنده:
«ایوان تورگینف / Ivan Turgenev» نویسنده و شاعر بزرگ روسی 9نوامبر1818 در روسیه به دنیا آمد. پدرش افسر ارتش و مادرش زنی مستبد و تندخو بود. کودکیاش در کنار پدر و مادر سپری شد. در سال 1833 به دانشگاه مسکو وارد شد و سال بعد به دانشگاه سن پترزبورگ منتقل گردید. درضمن تحصیل، شعر هم میسرود؛ «منظومهی پاراشا» از آثار شعری اوست که موردتوجه منتقدان قرار گرفت.
در 1838 به آلمان سفر کرد و سه سال در دانشگاه برلین فلسفه آموخت. سپس به رم سفر کرد و در سال 1841 به روسیه بازگشت. اول به کار اداری مشغول شد و پس از دو سال کار را رها کرد تا همهی وقتش را صرف ادبیات کند. ایوان تورگنیف بعد از مدتی از سرودن شعر دست کشید و به نویسندگی ادامه داد.
او داستان کوتاه «آندری کولوسف و سرگذشتهای یک شکارچی» را نوشت. رمانهای ایوان، آشیانهی نجبا، پدران و پسران، درد، رنگ استپها، سیلابهای بهاری، سرود پیروزی عشق، آسیه و نخستین عشق، آدم زیادی، در آستانهی فردا، رودن و زمین بکر از کتابهای اوست.
تورگنیف تا آخرین لحظهی زندگی دست از نوشتن برنداشت. تعداد بسیاری قصه و داستان کوتاه و داستانهای خیالانگیز و جادویی منتشر کرد. وی در سالهای آخر عمرش، بدون کانون خانوادگی و وطن بود و تنها با شهرت و افتخار زندگی میکرد. از 1881 اولین نشانههای بیماری سرطان در او ظاهر شد و سال آخر زندگی را در احتضاری دردناک گذراند؛ تا اینکه در 26اوت1883، در خانهاش نزدیک پاریس، در گذشت و جسدش را به پترزبورگ بردند و به خاک سپردند.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
-
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان