- 25447
- 1000
- 1000
- 1000
افسانههای هفت پیکر
این کتاب گویا روایتی است داستانی از قصههای منظومهی «هفت پیکر»، اثر بیبدیل شاعر پرآوازهی پارسیگوی، «حکیم نظامی گنجهای».
از ایرانصدا بشنوید
«هفتپیکر» یا «بهرامنامه» یا «هفتگنبد»، چهارمین منظومهی نظامی از نظر ترتیب زمانی و یکی از دو شاهکار او (همراه با خسرو و شیرین) از لحاظ کیفیت است. نظامی چهارمین منظومهی خود، هفتپیکر، را تقریباً در سال 593 قمری به پایان رساند.
آغاز و نیز انجام منظومه گویای این نکته است که نظامی آن را به خواهش «علاءالدین کرپ ارسلان»، از پادشاهان سلجوقی، سروده است. این منظومه را نظامی به روزگار پیری ساخته است. تجربهی سالیان و تفکر والای نظامی، فهم و تحلیل قوانین و ضوابط جامعهی بشری و تعمیم نتایج حاصل از آن را برای او امکانپذیر کرده است.
این منظومه را از نظر ساختار کلی و روال داستانی میتوان به دو بخش متمایز تقسیم کرد:
بخش اول و آخر کتاب که دربارهی رویدادهای مربوط به «بهرام پنجم ساسانی» از ولادت تا مرگ رازگونهی او، که برپایه روایتی تاریخگونه است. نظامی قهرمان اول اثر خود (بهرام) را فرمانروایی دانا، هوشیار، خردمند، جوانمرد و دادگستر، پرحرارت و خوشبین تصویر میکند. برای نمایان کردن همهی جهات شخصیت بهرام، برخی تمثالهای کمکی متضاد با او را نیز در منظومه میآورد. یکی از این تمثالها، «یزدگرد»، پادشاه ساسانی و پدر بهرام گور، است. این فرمانروا در افسانههای مشرقزمین در سیمای فرمانروایی ستمگر و ظالم تجسم یافته است.
بخش دیگر، بخش میانی اثر است که مرکب از هفت حکایت یا اپیزود از زبان هفت همسر او و از زمرهی حکایات عبرتانگیزی است که دختران پادشاهان هفت اقلیم (مطابق تقسیم قدما) برای بهرام نقل میکنند. بهرام پس از آگاهییافتن از خبر مرگ پدر، بر تخت پادشاهی مینشیند و فرمان میدهد مهندسی زبردست و ماهر به نام «شیده» هفت کوشک و گنبد باشکوه بسازد و آنگاه هر یک از دختران پادشاه هفت اقلیم را در یکی از آن کاخها جای میدهد و هر روز هفته در یکی از آن گنبدها به نشاط و شادی میپردازد و دختر پادشاه برای بهرام داستانی میسراید.
برای سرودن هفت پیکر، نظامی «بحر خفیف ممتد مسدس مخبون» مقطع را برگزیده است. هفتپیکر از نظر شکل و شیوهی هنری منظومهای است که براساس مایه و محتوایی پیچیده سروده شده است. این منظومه آمیزهای از جنبهی حماسی و غنایی است، بدین معنی که بخش هفت گنبد روح غنایی و تخیل رمانتیک دارد؛ ولی بخش تاریخگونه، اگرچه سعی شاعر بر ترسیم چهرهای حماسی برای بهرام بوده، آمیزهای از جنبهی حماسی و عناصر غنایی است.
هفتپیکر از گذشته، یکی از مضمونهای اصلی نگارگریهای ایرانی–هندی بوده است.
* مجالس داستانی جلد پنجم عبارتاند از:
مجلس اول: خلاصهی قصهی «نشستن بهرام روز پنجشنبه در گنبد صندلی(سیاره مشتری) و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم ششم (دختر خاقان چین: یغماناز)» (این بخش روایت ساده و خلاصهای است از افسانهی گنبد صندلی رنگ که برای مخاطبان عام تنظیم شده است).
مجلس دوم، سوم و چهارم: شرح و تفسیر بیتبهبیت قصهی «گنبد صندلی» است (در این فصول مخاطبان علاقهمند و متخصص حوزهی ادبیات فارسی از شرح و تفسیر جزءبهجزء ابیات بهرهمند میشوند).
مجلس پنجم: خلاصهی قصهی «نشستن بهرام روز آدینه در گنبد سپید(سیاره زهره) و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم هفتم(شاهدخت پارسی: همای)» (این بخش روایت ساده و خلاصهای است از افسانهی گنبد سپیدرنگ که برای مخاطبان عام تنظیم شده است.)
مجلس ششم و هفتم: شرح و تفسیر بیتبهبیت قصهی «گنبد سپید» است (در این فصول مخاطبان علاقهمند و متخصص حوزهی ادبیات فارسی از شرح و تفسیر جزء به جزء ابیات بهرهمند میشوند).
* دربارهی نظامی گنجهای:
«الیاس بن یوسف نظامی گنجهای» شاعر داستانسرای سدهی ششم ایران، بزرگترین داستانسرای منظومههای حماسی-عاشقانه به زبان پارسی است.
نظامی بین سالهای 530 تا 540 هجری در «گنجه» (واقع در جمهوری آذربایجان کنونی) متولد شد و برخی اصل او را از عراق، نواحی قم و تفرش میدانند (پدرش یوسف به گنجه آمد و نظامی در آنجا متولد شد). هرچند که او از زادگاه خود خشنود نبود، اما تمام عمر خود را در گنجه سپری کرد.
از اشارههای موجود در خسرو و شیرین دانسته میشود که اولین همسر او، کنیزکی بهنام «آفاق» بود که بهعنوان هدیه برایش فرستاده بودند. این همسر نظامی، زمانی که نظامی سرودن خسرو و شیرین را به پایان رساند و پسرشان (محمد) هفت سال بیشتر نداشت، از دنیا رفت.
نظامی در علوم عقلی، بهویژه در فلسفه، منطق، ریاضیات و نجوم، سرآمد بود و در علوم نقلی نیز همانند قرآن، فقه، احادیث مهارت کامل داشت. از همینرو او را حکیم دانستهاند.
دوران زندگی نظامی با دورهی حکومت اتابکان آذربایجان و موصل و شروانشاهان همزمان بود. تعلق خاطر نظامی به تصوف، زندگانی وی را بیشتر با زهد و عزلت همراه کرد و این امر او را از وابستگی به دربارهای سلاطین دور داشت.
مهمترین اثر نظامی «پنج گنج» یا «خمسه» است که دربردارندهی پنج مثنوی است که به ترتیب تألیف عبارتاند از: مخزن الاسرار، خسرو و شیرین، لیلی و مجنون، اسکندرنامه (مشتمل بر اقبالنامه و شرفنامه) و هفت پیکر.
نظامی از شاعرانی است که باید او را در شمار ارکان شعر فارسی و از استادان مسلّم این زبان دانست. وی از آن سخنگویانی است که، مانند فردوسی و سعدی، توانست به ایجاد و تکمیل سبک و روشی خاص دست یابد. اگرچه داستانسرایی در زبان فارسی به وسیلهی نظامی شروع نشد، لیکن تنها شاعری که تا پایان قرن ششم توانست شعر تمثیلی را به حدّ اعلای تکامل برساند، نظامی است.
وی در انتخاب واژگان مناسب و ایجاد ترکیبات تازه، ابداع معانی و مضامین نو و دلپسند، تصویر جزئیات با نیروی تخیل، دقت در وصف مناظر و توصیف طبیعت و اشخاص، و به کار بردن تشبیهات و استعارات مطبوع و نو، در شمار کسانی است که بعد از خود نظیری نداشته است.
وی همهی عمر را به جز سفر کوتاهی که به دعوت قزل ارسلان (581-587) به یکی از نواحی نزدیک گنجه کرد، در وطن خود باقی ماند؛ تا اینکه در سال 602 هجری در همین شهر در سن 63 سالگی درگذشت و به خاک سپرده شد.
***
* «دکتر امیراسماعیل آذر» (متولد 18 آذر 1323، اصفهان) استاد ادبیات فارسی و مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی (واحد علوم و تحقیقات تهران) و مدیرعامل مؤسسه فرهنگی هنری فرهنگیان است. او در تلویزیون نیز مجری و کارشناس برنامههای ادبی است. وی همچنین عضو کمیسیون هنر شورای عالی انقلاب فرهنگی، مدیر گروههای ادبیات فارسی سازمان فرهنگی اکو، عضو کمیتهی نامگذاری ثبت احوال، عضو کمیسیونهای علمی نهاد کتابخانههای عمومی کشور و عضو هیئتمدیرهی انجمن ادبیات تطبیقی است.
دکتر آذر در روایت خود از هفت پیکر، با استناد به نسخههای گوناگون و نیز منابع مختلف ادبی، این منظومهی حماسی و غنایی را در قالب روایت داستانی جذاب و شورانگیز بازگو میکند. درحقیقت این کتاب گویا اقتباسی است شنیداری به تحلیل و تفسیر این استاد زبان و ادبیات فارسی که رنگ و لعابی دیگرگونه به این اثر بخشیده است.
آغاز و نیز انجام منظومه گویای این نکته است که نظامی آن را به خواهش «علاءالدین کرپ ارسلان»، از پادشاهان سلجوقی، سروده است. این منظومه را نظامی به روزگار پیری ساخته است. تجربهی سالیان و تفکر والای نظامی، فهم و تحلیل قوانین و ضوابط جامعهی بشری و تعمیم نتایج حاصل از آن را برای او امکانپذیر کرده است.
این منظومه را از نظر ساختار کلی و روال داستانی میتوان به دو بخش متمایز تقسیم کرد:
بخش اول و آخر کتاب که دربارهی رویدادهای مربوط به «بهرام پنجم ساسانی» از ولادت تا مرگ رازگونهی او، که برپایه روایتی تاریخگونه است. نظامی قهرمان اول اثر خود (بهرام) را فرمانروایی دانا، هوشیار، خردمند، جوانمرد و دادگستر، پرحرارت و خوشبین تصویر میکند. برای نمایان کردن همهی جهات شخصیت بهرام، برخی تمثالهای کمکی متضاد با او را نیز در منظومه میآورد. یکی از این تمثالها، «یزدگرد»، پادشاه ساسانی و پدر بهرام گور، است. این فرمانروا در افسانههای مشرقزمین در سیمای فرمانروایی ستمگر و ظالم تجسم یافته است.
بخش دیگر، بخش میانی اثر است که مرکب از هفت حکایت یا اپیزود از زبان هفت همسر او و از زمرهی حکایات عبرتانگیزی است که دختران پادشاهان هفت اقلیم (مطابق تقسیم قدما) برای بهرام نقل میکنند. بهرام پس از آگاهییافتن از خبر مرگ پدر، بر تخت پادشاهی مینشیند و فرمان میدهد مهندسی زبردست و ماهر به نام «شیده» هفت کوشک و گنبد باشکوه بسازد و آنگاه هر یک از دختران پادشاه هفت اقلیم را در یکی از آن کاخها جای میدهد و هر روز هفته در یکی از آن گنبدها به نشاط و شادی میپردازد و دختر پادشاه برای بهرام داستانی میسراید.
برای سرودن هفت پیکر، نظامی «بحر خفیف ممتد مسدس مخبون» مقطع را برگزیده است. هفتپیکر از نظر شکل و شیوهی هنری منظومهای است که براساس مایه و محتوایی پیچیده سروده شده است. این منظومه آمیزهای از جنبهی حماسی و غنایی است، بدین معنی که بخش هفت گنبد روح غنایی و تخیل رمانتیک دارد؛ ولی بخش تاریخگونه، اگرچه سعی شاعر بر ترسیم چهرهای حماسی برای بهرام بوده، آمیزهای از جنبهی حماسی و عناصر غنایی است.
هفتپیکر از گذشته، یکی از مضمونهای اصلی نگارگریهای ایرانی–هندی بوده است.
* مجالس داستانی جلد پنجم عبارتاند از:
مجلس اول: خلاصهی قصهی «نشستن بهرام روز پنجشنبه در گنبد صندلی(سیاره مشتری) و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم ششم (دختر خاقان چین: یغماناز)» (این بخش روایت ساده و خلاصهای است از افسانهی گنبد صندلی رنگ که برای مخاطبان عام تنظیم شده است).
مجلس دوم، سوم و چهارم: شرح و تفسیر بیتبهبیت قصهی «گنبد صندلی» است (در این فصول مخاطبان علاقهمند و متخصص حوزهی ادبیات فارسی از شرح و تفسیر جزءبهجزء ابیات بهرهمند میشوند).
مجلس پنجم: خلاصهی قصهی «نشستن بهرام روز آدینه در گنبد سپید(سیاره زهره) و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم هفتم(شاهدخت پارسی: همای)» (این بخش روایت ساده و خلاصهای است از افسانهی گنبد سپیدرنگ که برای مخاطبان عام تنظیم شده است.)
مجلس ششم و هفتم: شرح و تفسیر بیتبهبیت قصهی «گنبد سپید» است (در این فصول مخاطبان علاقهمند و متخصص حوزهی ادبیات فارسی از شرح و تفسیر جزء به جزء ابیات بهرهمند میشوند).
* دربارهی نظامی گنجهای:
«الیاس بن یوسف نظامی گنجهای» شاعر داستانسرای سدهی ششم ایران، بزرگترین داستانسرای منظومههای حماسی-عاشقانه به زبان پارسی است.
نظامی بین سالهای 530 تا 540 هجری در «گنجه» (واقع در جمهوری آذربایجان کنونی) متولد شد و برخی اصل او را از عراق، نواحی قم و تفرش میدانند (پدرش یوسف به گنجه آمد و نظامی در آنجا متولد شد). هرچند که او از زادگاه خود خشنود نبود، اما تمام عمر خود را در گنجه سپری کرد.
از اشارههای موجود در خسرو و شیرین دانسته میشود که اولین همسر او، کنیزکی بهنام «آفاق» بود که بهعنوان هدیه برایش فرستاده بودند. این همسر نظامی، زمانی که نظامی سرودن خسرو و شیرین را به پایان رساند و پسرشان (محمد) هفت سال بیشتر نداشت، از دنیا رفت.
نظامی در علوم عقلی، بهویژه در فلسفه، منطق، ریاضیات و نجوم، سرآمد بود و در علوم نقلی نیز همانند قرآن، فقه، احادیث مهارت کامل داشت. از همینرو او را حکیم دانستهاند.
دوران زندگی نظامی با دورهی حکومت اتابکان آذربایجان و موصل و شروانشاهان همزمان بود. تعلق خاطر نظامی به تصوف، زندگانی وی را بیشتر با زهد و عزلت همراه کرد و این امر او را از وابستگی به دربارهای سلاطین دور داشت.
مهمترین اثر نظامی «پنج گنج» یا «خمسه» است که دربردارندهی پنج مثنوی است که به ترتیب تألیف عبارتاند از: مخزن الاسرار، خسرو و شیرین، لیلی و مجنون، اسکندرنامه (مشتمل بر اقبالنامه و شرفنامه) و هفت پیکر.
نظامی از شاعرانی است که باید او را در شمار ارکان شعر فارسی و از استادان مسلّم این زبان دانست. وی از آن سخنگویانی است که، مانند فردوسی و سعدی، توانست به ایجاد و تکمیل سبک و روشی خاص دست یابد. اگرچه داستانسرایی در زبان فارسی به وسیلهی نظامی شروع نشد، لیکن تنها شاعری که تا پایان قرن ششم توانست شعر تمثیلی را به حدّ اعلای تکامل برساند، نظامی است.
وی در انتخاب واژگان مناسب و ایجاد ترکیبات تازه، ابداع معانی و مضامین نو و دلپسند، تصویر جزئیات با نیروی تخیل، دقت در وصف مناظر و توصیف طبیعت و اشخاص، و به کار بردن تشبیهات و استعارات مطبوع و نو، در شمار کسانی است که بعد از خود نظیری نداشته است.
وی همهی عمر را به جز سفر کوتاهی که به دعوت قزل ارسلان (581-587) به یکی از نواحی نزدیک گنجه کرد، در وطن خود باقی ماند؛ تا اینکه در سال 602 هجری در همین شهر در سن 63 سالگی درگذشت و به خاک سپرده شد.
***
* «دکتر امیراسماعیل آذر» (متولد 18 آذر 1323، اصفهان) استاد ادبیات فارسی و مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی (واحد علوم و تحقیقات تهران) و مدیرعامل مؤسسه فرهنگی هنری فرهنگیان است. او در تلویزیون نیز مجری و کارشناس برنامههای ادبی است. وی همچنین عضو کمیسیون هنر شورای عالی انقلاب فرهنگی، مدیر گروههای ادبیات فارسی سازمان فرهنگی اکو، عضو کمیتهی نامگذاری ثبت احوال، عضو کمیسیونهای علمی نهاد کتابخانههای عمومی کشور و عضو هیئتمدیرهی انجمن ادبیات تطبیقی است.
دکتر آذر در روایت خود از هفت پیکر، با استناد به نسخههای گوناگون و نیز منابع مختلف ادبی، این منظومهی حماسی و غنایی را در قالب روایت داستانی جذاب و شورانگیز بازگو میکند. درحقیقت این کتاب گویا اقتباسی است شنیداری به تحلیل و تفسیر این استاد زبان و ادبیات فارسی که رنگ و لعابی دیگرگونه به این اثر بخشیده است.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
آسیب ها
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
-
-
-
-
-
-
-
تصاویر
از همین نویسنده
از همین گوینده
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
بوستان سعدی، باب نهم در توبه و راه صواب و باب دهم در مناجات و ختم کتاب
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان