- 9916
- 1000
- 1000
- 1000
مادر
«والنتین» دختر کوچکی است که خانوادهاش را در جنگ از دست داده است و خانوادهای روستایی او را به فرزندی پذیرفتهاند. این خانواده، سه فرزند دیگر هم دارند که برای عضو جدید دردسرهایی ایجاد میکنند، اما ....
از ایرانصدا بشنوید
جبههی جنگ از دهکدهی نیچیو دور بود. مردم دهکده نمیتوانستند صدای غرش توپها را بشنوند. نمیتوانستند هواپیماها را که آتش گرفته بودند، در آسمانها ببینند و شعلههای آتشی را که دشمنان در آن سرزمین برافروخته بودند، تماشا کنند. ساکنان شهرها به سوی نیچیو میگریختند و بهدنبال خود سورتمههای پرباری را میکشیدند که در زیر سنگینی چمدانها و وسایل خمیده بهنظر میرسید. بچههای کوچک که به دامن مادرهایشان آویخته بودند، به زحمت در میان برفها راه میرفتند. این بینواها هیچ وسیلهای برای گرمکردن خودشان نداشتند. آنها در خانهی دهقانانِ دهکدههای سر راه، خود را گرم میکردند و به راهشان ادامه میدادند....
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
-
-
فصل پاياني
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان