منو
شیوع

شیوع

  • 7 قطعه
  • 133 دقیقه مدت کتاب
  • 5876 دریافت شده
«ژرژ‌» پزشکی است که در زمان «پاندمی ابولا» به مأموریت فرستاده شده است؛ امّا از ترسِ جانش می‌گریزد. شش سال بعد، پاندمی کرونا باعث می‌شود دوباره به حرفه‌اش بازگردد؛ درحالی که زندگی‌اش با زندگی خواننده‌‌ و بازیگری آواره گره‌‌‌خورده است.

از ایرانصدا بشنوید

شیوع ویروس کرونا در یک منطقه‌‌‌ی پالایشگاهی همه‌‌ی شهر را به‌‌هم ریخته است. مهندسان و طبقه‌‌ی متوسط تصمیم به ترک شهر دارند. «نلی» و «تام» دو بازیگرند که در اتوبوس مهاجران هستند. دل‌‌سوزیِ نلی برای یکی از کارگران پالایشگاه که اجازه‌‌ی سوارشدن در اتوبوس مهندسان و طبقه‌‌ی متوسط را ندارد، موجب ابتلای تام به بیماری می‌‌شود. کسی نمی‌‌تواند جلوی شیوع بیماری را بگیرد. کارگران که بیشتر در معرض ویروس هستند، یکی‌‌یکی می‌‌میرند؛ کادر درمان مبتلا می‌‌شوند و در شهر فقط چهار پزشک زنده می‌مانند. نلی به فرار فکر می‌‌کند، اما زندگی‌اش با زندگی مردی دائم‌‌الخمر به نام «ژرژ» گره می‌‌خورد. زمانی که نظامِ بهداشت عمومی تصمیم به واکسیناسیون کارگران می‌‌‌گیرد، ژرژ به‌‌‌دنبالِ قاچاق واکسن است و ....

در این اقتباس، علاوه بر رعایت قواعد اقتباس شنیداری و تبدیل مختصات تصویر به مختصات شنیداری، مکان اثر به‌‌جای مالزی، شهر پالایشگاهی در ناکجاآباد است. زمان، معاصر است. اختلاف نژادی جایش را به اختلاف طبقاتی داده است. بیماری تیفوس هم این‌بار نشانه‌های کرونا را دارد و دیگر مختصات بیماری و مشکلات واکسن در آن معاصرسازی شده است.

درباره‌ی نویسنده:
«ژان-پل شارل ایمار سارتر» (Jean-Paul Charles Aymard Sartre)، نویسنده و منتقد ادبی اهل فرانسه، در 21ژوئن1905 در پاریس به دنیا آمد. پدرش افسر نیروی دریایی بود که در کودکی او درگذشت. او در دوران کودکی‌اش دراثرِ یک بیماری، بخشی از بینایی‌اش را از دست داد و تا آخر عمرش لکه‌ای سفید در چشمش دیده می‌شد.
سارتر در جوانی تحصیل در رشته‌ی فلسفه‌ را در مدرسه‌ی «سوپریور» آغاز کرد و با رتبه‌ی نخست از آن فارغ‌التحصیل شد. او در این دوران با «سیمون دوبووار» آشنا شد. سیمون، نویسنده و فمینیست فعّال آن زمان بود و آنها با یکدیگر رابطه‌ی دوستانه‌ای را آغاز کردند.
«ژان سارتر» در آن‌ سال‌ها کتاب طرح نظریه‌‌ی عواطف را منتشر کرد. او به کمک بورسیه‌ی تحصیلی به آلمان رفت و در برلین پژوهش‌های مربوط به رشته‌ی فلسفه را ادامه داد. سارتر در این دوران بیش‌ازپیش با «مارتین هایدگر» که از بزرگ‌ترین فلاسفه‌ی قرن بیستم است، آشنا شد.
او در سال 1964 برنده‌ی جایزه‌ی نوبل ادبی شد، ولی از دریافت آن خودداری کرد. «سارتر» سال‌های پایانی عمرش قدرت بینایی‌اش را از دست داد و در 15آوریل1980 در بیمارستانی در پاریس درگذشت.
مرگش بسیار تأسف‌برانگیز بود. حدود پنجاه‌هزار نفر در مراسم خاک‌سپاری‌اش حضور داشتند و یکی از روزنامه‌های موردعلاقه‌اش این‌چنین تیتر زد: «تمامی یک انسان، از تمامی انسان‌ها ساخته شده است و برابر کل آنها ارزش دارد و ارزش هریک از آن با او برابر است.»

کتاب:
Typhus
Jean-Paul Sartre
Publisher:‎ Seagull Books (July 15, 2010)

امتیاز

کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان

5

محتوا و داستان

5

فصل ها

مشخصات کتاب گویا

سایر مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

  • سلام من عاشق تیتراژ آغاز نمایشاتون هستم خیلی جالبه
  • واقعا این سایت ایران صدا و اپلیکیشنش عالیه این کتاب شیوع هم یکی از بهترین کارهاتونه عااااالییییی
  • من عاشق تیتراژ شروع داستان ها تون هستم
  • صدای راوی ها عالی ست..چقدر صداها دلنشین
  • من پرستارم وشنیدن این داستان منو برد به لحظات سخت دو سال پیش واینکه کسانی هستند درک درستی از اون روزها رو منتشر میکنن واقعا ستودنی ست..متشکرم از عوامل ایران صدا
  • عالی ممنون
  • بسیار عالی
  • خبلییییییییی خوبه. راویها عالی هستند. سپاس فراوان از زحماتتون. مینا
  • حتما گوش کنید .مینا
  • سلام ممنون از عوامل ایران صدا و خداقوت به عوامل این داستان . اگر ممکنه اصل داستان شیوعِ سارتر ، رو هم اگه کار رادیویی شده توی ایران صدا بگذارید باید خیلی نکات دیگه ای علاوه بر نکات داستان اقتباس شده اش به ما بیاموزه قطعا . ممنونم .اگه سعی بشه اصل اثرها رو هم بگذارید عالیه.
  • کاربر مهمان
    چجوري نويسنده در سال 1980 فوت کرده ولي در مورد کرونا نوشته؟؟؟
    این رمان از روی نسخه فیلم نامه اقتباس شده که در توضیحات و متن و پیشنهاد بیشتر میتوانید مطالعه بفرمایید
  • عالی بود دوستش داشتم
  • خوب بود
  • خیلی خوب بود هم داستان وهم صدای راوی و نام بردن از شهدای سلامت خیلی بجا بود و تاثیر گذار ..‌.‌
  • کتابی فوق‌العاده‌ زیبا و بسیار ارزشمند بود. هم از داستان لذت بردم و هم از یاد کردن کار درمان و فداکارانی که جان خود را برای سلامت مردم فردا کردند. یکی از این بزرگواران، دکتر مهتا بصیر، پزشک بسیار حاذق و گرانقدر فرزندان من بودند. خداوند سلامتی و دل خوش به مردم وسرزمینم عطا فرماید. ممنون ایرانصدا، مهرنوش زاهدی
  • عالی بود یکی از قشنگترین داستان‌های ایران صدا. وقتی اسم شهدای سلامت خودمون رو وسط یک داستان خارجی شنیدم اولش یکه خوردم اما بعد به این فکر آفرین گفتم. خدا همه شون رحمت کنه. ممنون از ایران صدا ( ر_قاین)
  • خیلی قشنگ بود اصلا دوست نداشتم تموم بشه.
  • یکی از بهترین تولیدات ایران‌صدا. اقتباسی منطقی، امروزی و هدف‌مند. نمونه‌ای از یک کار با ارزش و جسورانه.

تصاویر

از همین گوینده

کتاب گویا