- 19868
- 1000
- 1000
- 1000
حدیث مردان
پهلوانی به نام اسد، تجسم کمال و جوانمردی و ایمان، از سوی شاه شجاع مظفری به حکومت دارالامان کرمان برگزیده شد تا ریشههای ظلم و فسادی که اعمال ناشایست مخدوم شاه، والده شاه شجاع، و دار و دسته ی طرارش را بخشکاند و خشکاند.
از ایرانصدا بشنوید
اسد شهر را از خبث ناپاکان تطهیر کرد. در دارالامان کرمان، پاکان قد برافراشتند و ریشه گرفتند و شکوفه دادند.
اما، خبیثان مرفه و آسوده، به سردمداری مخدوم شاه، به دسیسه نشستند و...
یکی از این طراران، به نام قطبالدین، که از ملازمان مخدوم شاه بود و همه اموال تاراج کرده اش بین فقرا و محرومان تقسیم شده بود، نقشهای برای نگونساری مردان پاک شهر ریخت، تا روز موعود کشتی، اوباش و اشرار بر سر نیکمردان شهر آوار شوند و آشوب و بلوا برپا کنند.
***
ابوالفوارس جلالالدین شاه شجاع از سلاطین آل مظفر و مشهورترین فرد از این خاندان است. وی در 22 جمادیالثانی 733هجری قمری در یزد متولد شد. وی از جانب مادر به سلاطین قراختایی کرمان، نسب برمی کشید و نظر به همین نسب به رغم برادر بزرگترش به ولایتعهدی پدر منصوب شد. در دوره فرمانروایی پدرش مبارزالدین محمد، مأموریتهایی به وی واگذار شد که از جمله امارت کرمان در 754قمری بود. وی همچنین در فتح شیراز در زمان پدرش که منجر به برافتادن سلاطین آل اینجو شد، نقشی عمده داشت.
امیر مبارزالدین محمد مظفر، بانی سلسلهٔ آل مظفر و پدر شاه شجاع، چنان که در دیوان حافظ و دیگر منابع مشهود است، بسیار تندخو و زودخشم بود و در عقوبت دادن، سرعت و خشونت داشت. وی در بازگشت از سفر جنگی آذربایجان بر دو پسرش شاه شجاع و شاه محمود و خواهرزاده اش شاه سلطان خشم گرفت و دو پسر را به کوری و خواهرزاده را به کشتن بیم داد. پس آن سه تن، سحرگاهی در اصفهان، امیر محمد را فروگرفتند. شاه شجاع، بر اسب برنشست و بر سرش به نشان سلطنت، چتر گرفتند و امیرمحمد را به قلعه طبرک فرستادند و در آنجا کور ساختند.
شاه شجاع پس از فروگرفتن پدر، در سال 759سال قمری به پادشاهی رسید. او حکومت اصفهان و ابرقو را به برادر خود قطب الدین شاه محمود و کرمان را به برادر دیگرش سلطان عمادالدین احمد سپرد و خواجه قوامالدین محمد بن علی صاحبعیار را به وزارت خود برگزید. اما پس از چندی نشانههای سرکشی از قوامالدین به ظهور پیوست و به دستور شاه شجاع کشته شد و خواجه جلالالدین تورانشاه به وزارت رسید.
شاه شجاع بر خلاف پدرش تعصب مذهبی زیادی نداشت. وی گاهی اشعاری نیز میسرود. حافظ ابرو نویسندهٔ زبدة التواریخ نقل میکند که امیر مبارزالدین در امر به معروف و نهی از منکر بسیار جدی بود تا جایی که به طعنه محتسب نامیده میشد. وی 53 سال عمر و 27 سال پادشاهی کرد. بنا به وصیتش، پیکرش را در پای کوه چهل مقام یا چهل دختران به خاک سپردند. کریم خان زند سنگی بر مزار شاه شجاع نهاد که اکنون برجای است.
اما، خبیثان مرفه و آسوده، به سردمداری مخدوم شاه، به دسیسه نشستند و...
یکی از این طراران، به نام قطبالدین، که از ملازمان مخدوم شاه بود و همه اموال تاراج کرده اش بین فقرا و محرومان تقسیم شده بود، نقشهای برای نگونساری مردان پاک شهر ریخت، تا روز موعود کشتی، اوباش و اشرار بر سر نیکمردان شهر آوار شوند و آشوب و بلوا برپا کنند.
***
ابوالفوارس جلالالدین شاه شجاع از سلاطین آل مظفر و مشهورترین فرد از این خاندان است. وی در 22 جمادیالثانی 733هجری قمری در یزد متولد شد. وی از جانب مادر به سلاطین قراختایی کرمان، نسب برمی کشید و نظر به همین نسب به رغم برادر بزرگترش به ولایتعهدی پدر منصوب شد. در دوره فرمانروایی پدرش مبارزالدین محمد، مأموریتهایی به وی واگذار شد که از جمله امارت کرمان در 754قمری بود. وی همچنین در فتح شیراز در زمان پدرش که منجر به برافتادن سلاطین آل اینجو شد، نقشی عمده داشت.
امیر مبارزالدین محمد مظفر، بانی سلسلهٔ آل مظفر و پدر شاه شجاع، چنان که در دیوان حافظ و دیگر منابع مشهود است، بسیار تندخو و زودخشم بود و در عقوبت دادن، سرعت و خشونت داشت. وی در بازگشت از سفر جنگی آذربایجان بر دو پسرش شاه شجاع و شاه محمود و خواهرزاده اش شاه سلطان خشم گرفت و دو پسر را به کوری و خواهرزاده را به کشتن بیم داد. پس آن سه تن، سحرگاهی در اصفهان، امیر محمد را فروگرفتند. شاه شجاع، بر اسب برنشست و بر سرش به نشان سلطنت، چتر گرفتند و امیرمحمد را به قلعه طبرک فرستادند و در آنجا کور ساختند.
شاه شجاع پس از فروگرفتن پدر، در سال 759سال قمری به پادشاهی رسید. او حکومت اصفهان و ابرقو را به برادر خود قطب الدین شاه محمود و کرمان را به برادر دیگرش سلطان عمادالدین احمد سپرد و خواجه قوامالدین محمد بن علی صاحبعیار را به وزارت خود برگزید. اما پس از چندی نشانههای سرکشی از قوامالدین به ظهور پیوست و به دستور شاه شجاع کشته شد و خواجه جلالالدین تورانشاه به وزارت رسید.
شاه شجاع بر خلاف پدرش تعصب مذهبی زیادی نداشت. وی گاهی اشعاری نیز میسرود. حافظ ابرو نویسندهٔ زبدة التواریخ نقل میکند که امیر مبارزالدین در امر به معروف و نهی از منکر بسیار جدی بود تا جایی که به طعنه محتسب نامیده میشد. وی 53 سال عمر و 27 سال پادشاهی کرد. بنا به وصیتش، پیکرش را در پای کوه چهل مقام یا چهل دختران به خاک سپردند. کریم خان زند سنگی بر مزار شاه شجاع نهاد که اکنون برجای است.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان