منو
تاریخ

تاریخ

  • 16 قطعه
  • 266 دقیقه مدت کتاب
  • 12430 دریافت شده
نویسنده: الزا مورانته
کارگردان: صدرالدین شجره
قالب: نمایشی
دسته‌بندی: رمان و داستان
این رمان روایت زندگی یک معلم زن است که شوهرش مُرده و پسر نوجوانش نیز جنگ را همانند زمین بازی خود درنظر می‌گیرد. سربازی آلمانی که در مسیر رفتن به شمال آفریقا است، با زن مواجه می‌شود و همین اتفاق، زندگی این زن را برای همیشه تغییر می‌دهد.

از ایرانصدا بشنوید

یک فارغ‌التحصیل رشته‌‌ی تاریخ به نام «چزاره آیلو» از طرف روزنامه‌ای در ایتالیا استخدام می‌شود تا یک گاه‌شمار تاریخی برای چاپ روزنامه تنظیم کند که در آن، از سال 1900 تا 1967 -که زمان حاضر داستان است- مهم‌ترین اتفاقات را با ذکر تاریخ وقوع قید کند.
چزاره کار خود را آغاز می‌کند و در مدت کمی با استقبال خوانندگان روبه‌رو می‌‌شود. چزاره از طرف دبیر تحریریه تشویق می‌شود و کارش را ادامه می‌‌دهد.
در این میان، پیرمردی به نام «آنتونیو گریبالدی» سرزده نزد چزاره می‌رود و با سؤالاتی عجیب چزاره را عصبانی می‌کند و مهارت‌ها و توانایی‌ها و یادداشت‌های او را زیر سؤال می‌برد؛ اما منظور خود را صریح و روشن بیان نمی‌کند. او چزاره را برای شام به خانه‌‌ی خودش دعوت می‌کند تا بیشتر و بهتر با هم حرف بزنند.
چزاره به خانه‌‌ی مرد می‌رود و آنتونیو یادداشت‌هایی رمان‌‌گونه را که حاصل شنیده‌های او از زنی به نام «آیدا راموندو» است، به چزاره می‌دهد تا با بُعد دیگری از تاریخ آشنا شود.
شبانگاه همان روز چزاره دچار بی‌خوابی می‌‌شود و به سراغ یادداشت‌های آنتونیو می‌رود و از خلال یادداشت‌ها از زندگی آیدا، شوهر درگذشته‌اش، شرایط حاکم بر خانواده‌اش و تجاوز یک سرباز آلمانی به او آگاه می‌شود....

*درباره‌‌ی داستان:
کتاب «تاریخ» یا «داستان زندگی یک زن»، رمانی نوشته‌ی «الزا مورانته» است که نخستین‌‌بار در سال 1974 منتشر شد. این رمان حدود سی سال بعد از زمانی نوشته شد که الزا مورانته و «آلبرتو موراویا»، یک سال را پنهانی در روستاهای دوردست کوه‌های جنوب رم گذراندند. مورانته در طول این مدت، شاهد همه‌‌ی تأثیرات جنگ بود و تصمیم گرفت تا تشریحی از تأثیر تاریخ یا رویدادهای بزرگ سیاسی که توسط ثروتمندان و قدرتمندان و جاه‌طلبان به وقوع می‌پیوندند، بنویسد.
انتشار کتاب تاریخ / داستان زندگی یک زن، خواب از چشم مارکسیست‌‌‌ـ‌‌‌‌لنینیست‌ها ربود و نویسنده به سوء‌استفاده از دردمندی و رنج شهروندان متهم شد.
در رمان «تاریخ» نگاه الزا مورانته به جنگ از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. تصاویری که از جنگ و نکات منفی‌اش ارائه می‌دهد، هنوز هم در دنیای کنونی، اعتبار دارد و بسیار عبرت‌‌‌آموز است‌. خشونت‌ها و درگیری‌های قومی‌، سیاسی و مذهبی در برخی نقاط دنیا همچون افغانستان‌، عراق‌، پاکستان و بسیاری نقاط دیگر هنوز وجود دارند‌. بنابراین شاید پیام ضدّ جنگ مورانته در رمان «تاریخ»، امروز برای ما بیش از هر زمان دیگری مهم باشد.

*درباره‌‌ی نویسنده:
«الزا مورانته» یا «السا مورانته»(زاده‌‌ی 18 اوت 1912، رم – درگذشته‌‌ی 25 نوامبر 1985، رم) نویسنده مشهور ایتالیایی که به عقیده‌‌ی منتقدان یکی از مهم‌ترین نویسندگان بعد از جنگ جهانی دوم در ایتالیاست.
او در رم متولد شد و دختر نامشروع معلمی یهودی و یک کارمند پست بود که در خانه‌‌ی پدرخوانده‌اش، «آگوستو مورانته»، مربی پرورشگاه بازپروری، بزرگ شد.
در پایان تحصیلات متوسطه خانواده را ترک و زندگی مستقلی را آغاز کرد. ابتدا وارد دانشگاه ادبیات شد، ولی پس از چندی به‌‌علتِ فقر مادی تحصیل را ترک کرد.
طی سال‌های 1939 و 1941 علاوه بر تدریس خصوصی با مجله‌‌ی هفتگی «Oggi» همکاری داشت و در سال 1941 به عقد «آلبرتو موراویا» در آمد. در همین سال نخستین نوشته‌‌ی او به نام «بازی پنهان» به چاپ رسید. تشویش و اضطراب‌های شخصی و خانوادگی، او را در 1938 به نوشتن خاطرات روزانه واداشت که پس از مرگش در سال 1990 انتشار یافتند.
در سال 1943 نوشتن «نیرنگ و افسون» را آغاز کرد که برای همراهی همسرِ ضدّ فاشیست خود در تبعید ناچار شد آن را نیمه‌‌کاره رها کند. در این زمان او شروع به ترجمه‌‌ی دفترچه‌‌ی خاطرات «کاترین منسفیلد» کرد که بازتاب تأثیرپذیری از او در نوشته‌های بعدی مورانته به چشم می‌خورد. او با تمام نیرو از زاد و ولد گریزان بود؛ هرچند سال‌ها بعد بر این فرصت از دست‌‌رفته اشک حسرت بارید.
در سال 1957 «جزیره آرتور» را به چاپ سپرد که با استقبال کم‌‌نظیری روبه‌‌رو شد و در همان سال «جایزه‌‌ی استرگا» را نصیب او ساخت. همراه موراویا و «پیر پائولو پازولینی» سفری به غرب و شرق داشت. در سال 1962 برای همیشه از موراویا جدا شد و سال‌های آزگار با تهدید پیری زودرس دست و پنجه نرم کرد.
در 1974 سومین رمان او «تاریخ یا داستان زندگی یک زن» منتشر شد که استقبال عمومی بی‌‌سابقه‌ای به همراه داشت و ده‌ها هزار نسخه آن در همان سال اول به فروش رسید.
در 1967 آخرین رمان خود، «Aracoeli»، را آغاز کرد که در سال 1982 آماده‌‌ی انتشار شد. در همان سال به دنبال آسیب‌های روحی جراحات جسمانی روانه‌‌ی بیمارستان شد و در سال بعد در اقدام به خودکشی ناکام ماند. وی به دنبال عمل جراحی ناموفقی در 25 نوامبر 1985 در بیمارستانی در رم در گذشت. در نظرسنجی که روزنامه‌‌ی گاردین از صد نویسنده از 54 کشور دنیا صورت داد، «تاریخ» به عنوان یکی از صد اثر داستانی برتر تمام دوران‌ها شناخته شد.
آثار او که به زبان فارسی ترجمه شده‌، عبارت‌اند از: «بانو آمالیا»، «شال اندلسی» و «تاریخ».

* کتاب:
History (1974)

*فیلم:
La storia (1986)

امتیاز

کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان

5

محتوا و داستان

5

آسیب ها

فصل ها

مشخصات کتاب گویا

سایر مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

  • به نظرمن که داستان و روایت کتاب جالب بود. یکم جیغ و فریاد ها فقط بلند بود. تاثیر گذار و غمگین بود. در مجموع دوست داشتم.
  • لطفا این کتاب رو به صورت روایی هم اجرا کنید تا ما هم بتونیم گوش کنیم چون متاسفانه کتابهای نمایشی جز صدای خنده بلند مردان و گریه و زاری زنان و جیغ و فریاد هر دو گروه چیزی دیگری برای اجرا ارائه نمیدن
  • بهتر نیست از داستان های کوتاه استفاده کنید؟
  • فقط صدای این جیغ وفریادها وتوبعضی از کتابهای دیگتونصدای موسیقی غیرمرتبط با داستان بسیارتند وعجیب راک وغیر‌‌‌...که هیچ ربطی ونداره چندبارهم کامنت گذاشتم اما گویا کسی نمخونه🤔🤔🤔
  • اون خانم نقش آیدا رو با تمام وجود اجرا کردن این سبک‌ایشون هست .
  • واقعا صدای جیغ و فریادهای غیر عادی آزار دهنده است
  • داستان فوقالعاده ای بود
  • در کل موضوع کتاب خیلی عالیه ولی در انتخاب راوی آیدا کلا اشتباه کردیدآخه خیلی عصبی و بدصدا هستن این خانم
  • داستان بسیار زیبایی بود اجرا هم عالی بود هر چند جیغ‌های آیدا واقعا گوش خراش بود اما پیشنهاد میکنم حتما گوش کنید(ر_قاین)
  • چقدر صدا گذاری آزار دهنده بود
  • صدای تایپ واقعا اذیت کنندس
  • پسر آیدا چقد رو مخ بود دلم میخاد بزنم ....
  • وای خانم مهین نثری چقدر داد میزنن...
  • خانم نثری ممنونم ازتون که هر نمایشی از شما گوش دادم کیف کردم. مرسی از اقای اقاخانی که مثل همیشه عالی بودن. از همگی گروه ممنونم. قدر همتون رو میدونم
  • چقدر اجراها عالی بود،تمام دردها و غصه ها و اضطراب و افسردگی آیدا رو توی داستان حس کردم ، داستان زیبا و اجراها عالی،هرچند که داستان غمگین بود.
  • صدای تایپ خیلی بده واقعا
  • صدای نفس ها و خر خر گلوی آقای آقاخانی خیلی رو اعصابه
  • ای بابا ما فقط صدای جیغ و فریاد شنیدیم پرده گوشم پاره شد😱
  • پیشنهاد میکنم
  • راوی آیدا که هنوزچهل سالش نشده خیلی برای این نقش پیرن و متاسفانه همیشه نقش پر سر وصدا را به ایشون میدن به نظرات کاربرا اهمیت نمیدین ونقش های پر جیغ وداد رو دارن.محترم.

تصاویر

کتاب گویا