- 18828
- 1000
- 1000
- 1000
بسیار دور
این کتابِ گویا، دربردارندهی سه داستان کوتاه از «ملکهی سرزمین داستانهای کوتاه ادبیات جهان» (آلیس مونرو) است.
از ایرانصدا بشنوید
«آلیس آن مونرو» 10 ژوئیه 1931 در کانادا به دنیا آمد. پدرش کشاورز و مادرش آموزگار بود. او نویسندگی را از نوجوانی آغاز کرد و نخستین داستانش به نام «ابعاد یک سایه» در سال 1950، زمانیکه هنوز دانشجوی دانشگاه «وسترن اونتاریو» بود، منتشر شد.
او تا پیش از انتخاب نویسندگی بهعنوان یک حرفه، مشاغلی چون پیشخدمتی و کتابداری را نیز تجربه کرده بود و حتی مدتی در مزارع تنباکو مشغول به کار بود.
با این حال، آلیس در سال 1951 دانشگاه را ترک کرد تا ازدواج کند. مونرو در سال 1963 به ویکتوریا نقل مکان کرد و کتابفروشی «کتاب مونرو» را راهاندازی کرد که هنوز مشغول به کار است.
مونرو، بهویژه در داستانهای اولیهاش، به مضامینی چون بلوغ و کنار آمدن با خانواده پرداخته است؛ اما با گذر سن، توجه او به میانسالی و تنهایی بیشتر شد.
زادگاه مونرو شهر کوچک وینگهام در ایالت اونتاریوی کاناداست و فضای داستانهایش هم غالباً شهرهای کوچک این ایالت است. داستانهایش معمولاً روندی آرام دارند، ولی حادثهای در زیر این سطح آرام جریان دارد که مونرو در طول داستان با ظرافت از آن رازگشایی میکند و در پایان، خواننده را شگفتزده برجا میگذارد.
وی درونمایهی داستانهای خود را از زندگی روزمرهی مردم انتخاب میکند و نگاه ویژهای به مسائل و جزئیات زندگی زنان دارد. آلیس اگرچه به مشکلات و دغدغههای دختران جوان علاقه دارد، در کتابهای اخیرش به مسائل زنان میانسال و سالمند توجه بیشتری نشان داده است.
خاطره در داستانهای مونرو نقش مهمی دارد. او شخصیتهایش را عمیقاً میشناسد و دربارهی زندگی آنها تأمل میکند و گفتوگوها را با مهارت به کار میگیرد. صداقت در بیان، زبان شفاف و روان و دقت در جزئیات، از ویژگیهای داستانهای اوست. منتقدان و نویسندگان، سبک ساده و بیپیرایه و پیرنگهای چند لایه و شخصیتهای ساده و گفتگوهای مناسبش را ستودهاند.
آلیس مونرو را یکی از تواناترین نویسندگان داستان کوتاه امروز میدانند. البته خودش میگوید هرگز قصد نداشته که صرفاً نویسندهی داستان کوتاه باشد، بلکه فکر میکرده مثل همه رمان خواهد نوشت؛ ولی حالا دیگر میداند نگاهش به مسائل برای نوشتن رمان مناسب نیست.
این نویسندهی کانادایی معاصر در سال 2013 جایزهی نوبل ادبیات را دریافت کرد. آکادمی سوئد مونرو را «استاد داستان کوتاه معاصر» توصیف کرده است. بسیاری از منتقدان ادبی آثار مونرو را با «آنتوان چخوف» مقایسه میکنند.
از مجموعهی آثار او میتوان به اینها اشاره کرد: رؤیای مادرم، میخواستم چیزی بهت بگم، فرار، دستمایهها، دورنمای کاسل راک، خوشبختی در راه است، زندگی عزیز، آموندسن، ایستگاه برهوت، بهترین داستانهای من، پاییز داغ، پیشروی عشق، جان شیرین و شش داستان دیگر، چطور با شوهرم آشنا شدم و ...
*کتاب:
Hateship, Friendship, Courtship, Loveship, Marriage ,2001
Too Much Happiness ,2009
او تا پیش از انتخاب نویسندگی بهعنوان یک حرفه، مشاغلی چون پیشخدمتی و کتابداری را نیز تجربه کرده بود و حتی مدتی در مزارع تنباکو مشغول به کار بود.
با این حال، آلیس در سال 1951 دانشگاه را ترک کرد تا ازدواج کند. مونرو در سال 1963 به ویکتوریا نقل مکان کرد و کتابفروشی «کتاب مونرو» را راهاندازی کرد که هنوز مشغول به کار است.
مونرو، بهویژه در داستانهای اولیهاش، به مضامینی چون بلوغ و کنار آمدن با خانواده پرداخته است؛ اما با گذر سن، توجه او به میانسالی و تنهایی بیشتر شد.
زادگاه مونرو شهر کوچک وینگهام در ایالت اونتاریوی کاناداست و فضای داستانهایش هم غالباً شهرهای کوچک این ایالت است. داستانهایش معمولاً روندی آرام دارند، ولی حادثهای در زیر این سطح آرام جریان دارد که مونرو در طول داستان با ظرافت از آن رازگشایی میکند و در پایان، خواننده را شگفتزده برجا میگذارد.
وی درونمایهی داستانهای خود را از زندگی روزمرهی مردم انتخاب میکند و نگاه ویژهای به مسائل و جزئیات زندگی زنان دارد. آلیس اگرچه به مشکلات و دغدغههای دختران جوان علاقه دارد، در کتابهای اخیرش به مسائل زنان میانسال و سالمند توجه بیشتری نشان داده است.
خاطره در داستانهای مونرو نقش مهمی دارد. او شخصیتهایش را عمیقاً میشناسد و دربارهی زندگی آنها تأمل میکند و گفتوگوها را با مهارت به کار میگیرد. صداقت در بیان، زبان شفاف و روان و دقت در جزئیات، از ویژگیهای داستانهای اوست. منتقدان و نویسندگان، سبک ساده و بیپیرایه و پیرنگهای چند لایه و شخصیتهای ساده و گفتگوهای مناسبش را ستودهاند.
آلیس مونرو را یکی از تواناترین نویسندگان داستان کوتاه امروز میدانند. البته خودش میگوید هرگز قصد نداشته که صرفاً نویسندهی داستان کوتاه باشد، بلکه فکر میکرده مثل همه رمان خواهد نوشت؛ ولی حالا دیگر میداند نگاهش به مسائل برای نوشتن رمان مناسب نیست.
این نویسندهی کانادایی معاصر در سال 2013 جایزهی نوبل ادبیات را دریافت کرد. آکادمی سوئد مونرو را «استاد داستان کوتاه معاصر» توصیف کرده است. بسیاری از منتقدان ادبی آثار مونرو را با «آنتوان چخوف» مقایسه میکنند.
از مجموعهی آثار او میتوان به اینها اشاره کرد: رؤیای مادرم، میخواستم چیزی بهت بگم، فرار، دستمایهها، دورنمای کاسل راک، خوشبختی در راه است، زندگی عزیز، آموندسن، ایستگاه برهوت، بهترین داستانهای من، پاییز داغ، پیشروی عشق، جان شیرین و شش داستان دیگر، چطور با شوهرم آشنا شدم و ...
*کتاب:
Hateship, Friendship, Courtship, Loveship, Marriage ,2001
Too Much Happiness ,2009
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
تصاویر
از همین نویسنده
از همین گوینده
-
بهداری رزمی دفاع مقدس «تاریخ شفاهی دفاع مقدس: به روایت نصرالله فتحیان»
-
-
-
-
-
-
-
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان