- 12997
- 1000
- 1000
- 1000
گرفتار
الوان به جرم قتل دستگیر شده و به همراه سرکار اکبری، سوار برتاکسی، به سمت زندان احمدآباد می روند که هواپیماهای عراقی بار دیگر آبادان را بمباران می کنند...
از ایرانصدا بشنوید
در بمباران، سرکار اکبری به شدت مجروح می شود. علت دستگیری الوان مشارکت او با خدر برای دزدی از منزل ناخداست که درنهایت به کشته شدن ناخدا می انجامد.
الوان به منزل می رود و همسرش (هانیه) و فرزندانش را به همراه آمو راهی ماهشهر می کند. بعد از آن به منزل خدر می رود. در منزل خدر کسی جز مادر پیرش نیست که از دست خدر نیز بسیار شاکی و نالان است و از وضعیتی که برای الوان پیش آمده نیز بسیار ناراحت است. الوان بی نتیجه از منزل خدر بیرون می آید و راهی منزلش می شود.
در منزل از فرط خستگی خوابش می برد و خواب می بیند که سرکار اکبری، با اسلحه ای در دست، بالای سرش ایستاده و او را تهدید به بردن می کند. در این میان ناگهان متوجه مادر خدر می شود که وسط خیابان ایستاده است. آنها به طرف مادر خدر می روند و او با حالی آشفته الوان را متهم به قتل ناخدا می کند، اما در همین حال انفجاری رخ می دهد و الوان از خواب می پرد و تصمیم می گیرد که خودش را معرفی کند تا از شرّ این کابوس رها شود.
الوان به منزل می رود و همسرش (هانیه) و فرزندانش را به همراه آمو راهی ماهشهر می کند. بعد از آن به منزل خدر می رود. در منزل خدر کسی جز مادر پیرش نیست که از دست خدر نیز بسیار شاکی و نالان است و از وضعیتی که برای الوان پیش آمده نیز بسیار ناراحت است. الوان بی نتیجه از منزل خدر بیرون می آید و راهی منزلش می شود.
در منزل از فرط خستگی خوابش می برد و خواب می بیند که سرکار اکبری، با اسلحه ای در دست، بالای سرش ایستاده و او را تهدید به بردن می کند. در این میان ناگهان متوجه مادر خدر می شود که وسط خیابان ایستاده است. آنها به طرف مادر خدر می روند و او با حالی آشفته الوان را متهم به قتل ناخدا می کند، اما در همین حال انفجاری رخ می دهد و الوان از خواب می پرد و تصمیم می گیرد که خودش را معرفی کند تا از شرّ این کابوس رها شود.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان