- 13970
- 1000
- 1000
- 1000
تاجر مگس
قنبر جوان ساده دلی است. او مدتهاست که نامزد پریچهر است و منتظر است که پدر و مادر پریچهر اجازه ازدواج را به آنها بدهند، اما پدر پریچهر برای سرگرفتن این ازدواج شرط گذاشته است.
از ایرانصدا بشنوید
قنبر جوان سادهدلی است. او مدتهاست که نامزد پریچهر است و منتظر است که پدر و مادر پریچهر اجازه ازدواج را به آنها بدهند، اما صفدر (پدر پریچهر) که در یک مسافرخانه شریک است، برای سرگرفتن این ازدواج شرط گذاشته؛ او به قنبر یک ماه مهلت داده تا کار پیدا کند و گرنه نامزدی را بههم می زند. در این بین گذر قنبر به یک کافه تریا میافتد و محمود (دوست قدیمیاش) را که ادعا می کند فیلمساز است، در آنجا میبیند. محمود به قنبر قول میدهد که نقش اصلی یکی از فیلمهایش را به او بدهد و قنبر که عاشق هنرپیشگی سینماست، از این بابت خوشحال میشود.
ازطرفی در مسافرخانه صفدر اتفاق عجیبی میافتد. مردی به نام «بهرامی» که ادعا میکند تاجر مگس است و حاضر است هر مگس زنده را 100 تومان بخرد، به آنجا وارد میشود. صفدر به این مسئله مشکوک میشود و تصمیم میگیرد موضوع را به کلانتری گزارش کند. پس از تحقیقات افسر کلانتری مشخص میشود که کار بهرامی اگرچه از نظر منطقی با عقل جور در نمیآید، اما از نظر قانونی خلاف نیست.
ازطرفی محمود و همدستش (فرامرز) قصد دارند با استفاده از سادهلوحی قنبر نقشهشان را عملی کنند. قنبر به مسافرخانه صفدر میرود و به او میگوید که هنرپیشه شده و قرار است که در یک فیلم بازی کند. صفدر به او پیشنهاد میدهد که در کنار بازیگری فیلم، به شکار مگس مشغول شود چراکه تجارت مگس میتواند از او یک آدم پولدار بسازد.
بهرامی به سراغ یکی از موسیقیدانهایی که قرار است به مدت 10 شب کنسرت داشته باشد، میرود و به ازای هر شب اجرا، از او تقاضای 50 هزارتومان پول میکند و به رهبر ارکستر هشدار میدهد که اگر درخواست او را رد کند، ممکن است اجرای او با افتضاح رو بهرو شود چرا که او میتواند با مگسهای سمجی که در اختیار دارد، کنسرت او را به هم بریزد.
ازطرفی در مسافرخانه صفدر اتفاق عجیبی میافتد. مردی به نام «بهرامی» که ادعا میکند تاجر مگس است و حاضر است هر مگس زنده را 100 تومان بخرد، به آنجا وارد میشود. صفدر به این مسئله مشکوک میشود و تصمیم میگیرد موضوع را به کلانتری گزارش کند. پس از تحقیقات افسر کلانتری مشخص میشود که کار بهرامی اگرچه از نظر منطقی با عقل جور در نمیآید، اما از نظر قانونی خلاف نیست.
ازطرفی محمود و همدستش (فرامرز) قصد دارند با استفاده از سادهلوحی قنبر نقشهشان را عملی کنند. قنبر به مسافرخانه صفدر میرود و به او میگوید که هنرپیشه شده و قرار است که در یک فیلم بازی کند. صفدر به او پیشنهاد میدهد که در کنار بازیگری فیلم، به شکار مگس مشغول شود چراکه تجارت مگس میتواند از او یک آدم پولدار بسازد.
بهرامی به سراغ یکی از موسیقیدانهایی که قرار است به مدت 10 شب کنسرت داشته باشد، میرود و به ازای هر شب اجرا، از او تقاضای 50 هزارتومان پول میکند و به رهبر ارکستر هشدار میدهد که اگر درخواست او را رد کند، ممکن است اجرای او با افتضاح رو بهرو شود چرا که او میتواند با مگسهای سمجی که در اختیار دارد، کنسرت او را به هم بریزد.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان