منو
رضای زهرا

رضای زهرا

  • 11 قطعه
  • 242 دقیقه مدت کتاب
  • 2355 دریافت شده
این رمان بر اساس زندگی‌نامه و خاطرات شهید «سید محمّدرضا دستواره»، قائم‌مقام لشکر 27 محمّد رسول‌الله (ص)، است. داستان را خواهر این شهید بزرگوار روایت می‌‌کند.

از ایرانصدا بشنوید

شهید «سید محمّدرضا دستواره» (زادهٔ 1338 در تهران - درگذشته 13 تیر 1365)، از فرماندهان دوران دفاع مقدّس بود.
او در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمد. وی به واسطه‌ی حضور فعّال و مستمر در تظاهرات و فعالیّت‌های مردمی علیه رژیم پهلوی، در روز 14 آبان 1357 در دانشگاه تهران دستگیر شد.
هم‌زمان با ورود امام خمینی (ره) به ایران، در روز 12 بهمن 1357، مسئول امنیّت قسمتی از میدان آزادی بود.
با پیروزی انقلاب اسلامی به کمیته انقلاب اسلامی پیوست. سپس به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست و با آغاز ناآرمی‌ها در غرب کشور، داوطلبانه عازم کردستان شد.
دستواره در کردستان همراه فرماندهانی مانند «رضا چراغی» و «احمد متوسلیان» همه‌ی تلاش خود را برای برقراری امنیّت به کار گرفت. با آزادسازی شهر مریوان، وی به دستور احمد متوسلیان، به عنوان مسئول تدارکات مأموریت یافت تا کالاهای ضروری مردم را تهیه کند و در اختیار شهروندان کُرد قرار دهد. دستواره مدّتی نیز فرماندهی «پاسگاه شهدا» در محور مریوان را به عهده داشت.
زمانی که متوسلیان مأموریت یافت تیپ محمدرسول الله را تشکیل دهد، دستواره راهیِ جنوب کشور شد و در آنجا به سبب مهارت در جذب نیرو، «مأمور تشکیل واحد پرسنلی تیپ» شد.
احمد متوسلیان در اواخر خرداد سال 1361 در مأموریتی به همراه هیأتی رسمی از مسئولان سیاسی-نظامی ایران راهی سوریه شد تا راه‌های مساعدت به مردم لبنان علیه حمله و اشغالگری صهیونیست‌ها را بررسی کند. در این سفر دستواره نیز او را همراهی می‌کرد.
پس از عملیات «رمضان» و «مسلم‌بن‌عقیل» وی به «فرماندهی تیپ سوم ابوذر» منصوب شد و تا زمان عملیات «خیبر» در همین مسئولیت به خدمت مشغول بود.
در جریان عملیات خیبر و با شهادت «محمدابراهیم همت» و واگذاری فرماندهی به «عباس کریمی» وی به درجه‌ی «قائم مقام لشکر 27 محمد رسول الله(ص)» منصوب شد.
پس از شهادت عباس کریمی در عملیات بدر، «سرپرست لشکر» شد و درنهایت با انتصاب فرماندهی جدید لشکر، دستواره همچنان در سِمت قائم مقام لشکر انجام وظیفه می‌کرد.
سید محمّدرضا دستواره در پنجم اردیبهشت 1361 زندگی مشترک خود را با همسرش آغاز کرد و پسرش در 21 فروردین 1362 به دنیا آمد.
وی در 13 تیر 1365 و در جریان عملیات کربلای1، «روز آزادسازی شهر مهران» به شهادت رسید. مزار گلگون او و برادرانش در قطعه 26 بهشت زهرای تهران قرار دارد.
برادرش «سید حسین دستواره» 29 خرداد 1365 در جریان آزادسازی مهران شهید شد. برادر دیگر وی، «سید محمد دستواره» در 20 دی 1365 در عملیات کربلای5 در شلمچه شهید شد.

امتیاز

کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان

5

محتوا و داستان

4

فصل ها

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

  • سلام خسته نباشید،یعنی کاملا مشخصه ... زدین روی کتابهای جبهه و جنگ و شهید و دوران ۲۲ بهمن،خب به اندازه کافی از اینجور داستانها شنیدیم از بچگی تو رو خدا یکم فاصله بگیرید از این داستانها چی میشه رمانهایی رو بزارید که اصلا این مدلی نباشه رمان عاشقانه و پلیسی و...باشه؟؟؟
  • سلام ممنون داستانهای دفاع مقدس واقعی و جذاب اند دست شما درد نکند

تصاویر

از همین گوینده

کتاب گویا