- 8054
- 1000
- 1000
- 1000
مهمان شام
«مهمان شام» زندگینامه و خاطرات شهید مدافع حرم، «مهندس سید میلاد مصطفوی» است که در هر بخش، از شخصیت و ویژگیهای اخلاقی شهید پردهبرداری میشود.
از ایرانصدا بشنوید
«سیّد میلاد (محمّد) مصطفوی» 15 اردیبهشتماه سال 1365 در شهرستان بهار همدان دیده به جهان گشود. او دومین فرزند یک خانواده پنج نفره بود که در دامان خانواده متعهد و دیندار بزرگ شد. پدرش «سیّد هاشم» نام داشت و با کسب روزی حلال سعی میکرد فرزندان خود را با سرشتی پاک و خداجوی پرورش دهد.
میلاد دانشآموز نمونه و دانشجوی فعّال دانشگاه صنعتی بود. مدرک مهندسی عمران گرفت، امّا بیشتر شبها دنبال کارهای بسیج بود. او از بسیجیان فعّال گُردان امام حسین(ع) شهرستان بهار بود. از این طریق بسیاری از نسل جدید را با شهدا آشنا کرد.
عشق به پروردگار و اهل بیت از کودکی در وجود سیّد میلاد جوانه زد. نماز اول وقت و دائمالوضو بودن از ویژگیهای بارز این شهید بزرگوار بود، عشق به ائمه (علیهم السلام) و شهدا باعث شده بود که از نوجوانی راهی دیار عشق، کربلای ایران و مناطق جنگی جنوب کشور شود و در تعطیلات عید نوروز با پای پیاده از جان و دل به زائران خدمت کند.
رویِ گشاده و شوخطبعی از دیگر ویژگیهای این شهید بزرگوار بود. از ویژگیهای بارز شخصیّتی ایشان میتوان به روحیهی جهادی و مبارزه در راه خدا و شجاعت بسیار اشاره کرد.
رابطهی بسیار خوبی با شهدا داشت و همیشه از «شهید همّت» و «شهید زینالدّین» یاد میکرد. بیش از 12 سال در کسوت خادمیِ شهدا در مناطق عملیاتی حاضر شد و به خدمترسانی به زوار در این مناطق میپرداخت.
بیشترِ خوبیهای که یک انسان میتوانست داشته باشد، این جوان متواضع و بااخلاق داشت. برای فریضه نماز اوّل وقت اهمیّت قائل بود و همیشه نوجوانان و جوانان را به مسیر معنویت و عبادت سوق میداد.
سرانجام همزمان با تاسوعا و عاشورای حسینی، در سال 1394 به عنوان مدافع حرم، در محور «حلب» برای دفاع از حرم «حضرت زینب(س)» در سوریه حضور یافت و در سن 29 سالگی در مقابل با تکفیریها به مقام رفیع شهادت نائل آمد.
پیکرش مدّتها در همان منطقه باقی ماند و به دست تکفیریها قطعه قطعه شد. گفته میشود داعش بعد از شهادت شهید مصطفوی، پیکر او را با خود برد؛ امّا بعد از مدّتی خودِ شهید نشانیِ دقیق پیکر را در خواب به یکی از دوستانش می دهد.
سرانجام با رشادت همرزمان و آزادسازی مناطق تحت اشغال داعشیهای تکفیری، پیکرش به آغوش خانواده و یارانش بازگشت و در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد تا مزارش زیارتگاه عاشقان و دلدادگان باشد.
این شهید والامقام در سال 1398 به عنوان شهید شاخص شهرستان «بهار» معرفی شد.
* دربارهی کتاب:
این کتاب دربردارندهی داستانهای کوتاهی است که دربارهی زندگی و خاطرات شهید «سید میلاد مصطفوی» نگاشته شدهاند. «شب قدر»، «سفر به مشهد»، «هدایتگری»، «توسلات»، «کاروان آشتی»، «سرباز بینماز»، «بیقرار رفتن»، «توسّل» و «بازگشت» برخی از داستانهای این کتاباند.
این داستانها از زبان نزدیکان و آشنایان شهید روایت شدهاند و در آنها سعی شده است سیمای واقعی شهید «سید میلاد مصطفوی» بهخوبی برای مخاطبان، بهویژه نسل جوان، نمایان گردد.
میلاد دانشآموز نمونه و دانشجوی فعّال دانشگاه صنعتی بود. مدرک مهندسی عمران گرفت، امّا بیشتر شبها دنبال کارهای بسیج بود. او از بسیجیان فعّال گُردان امام حسین(ع) شهرستان بهار بود. از این طریق بسیاری از نسل جدید را با شهدا آشنا کرد.
عشق به پروردگار و اهل بیت از کودکی در وجود سیّد میلاد جوانه زد. نماز اول وقت و دائمالوضو بودن از ویژگیهای بارز این شهید بزرگوار بود، عشق به ائمه (علیهم السلام) و شهدا باعث شده بود که از نوجوانی راهی دیار عشق، کربلای ایران و مناطق جنگی جنوب کشور شود و در تعطیلات عید نوروز با پای پیاده از جان و دل به زائران خدمت کند.
رویِ گشاده و شوخطبعی از دیگر ویژگیهای این شهید بزرگوار بود. از ویژگیهای بارز شخصیّتی ایشان میتوان به روحیهی جهادی و مبارزه در راه خدا و شجاعت بسیار اشاره کرد.
رابطهی بسیار خوبی با شهدا داشت و همیشه از «شهید همّت» و «شهید زینالدّین» یاد میکرد. بیش از 12 سال در کسوت خادمیِ شهدا در مناطق عملیاتی حاضر شد و به خدمترسانی به زوار در این مناطق میپرداخت.
بیشترِ خوبیهای که یک انسان میتوانست داشته باشد، این جوان متواضع و بااخلاق داشت. برای فریضه نماز اوّل وقت اهمیّت قائل بود و همیشه نوجوانان و جوانان را به مسیر معنویت و عبادت سوق میداد.
سرانجام همزمان با تاسوعا و عاشورای حسینی، در سال 1394 به عنوان مدافع حرم، در محور «حلب» برای دفاع از حرم «حضرت زینب(س)» در سوریه حضور یافت و در سن 29 سالگی در مقابل با تکفیریها به مقام رفیع شهادت نائل آمد.
پیکرش مدّتها در همان منطقه باقی ماند و به دست تکفیریها قطعه قطعه شد. گفته میشود داعش بعد از شهادت شهید مصطفوی، پیکر او را با خود برد؛ امّا بعد از مدّتی خودِ شهید نشانیِ دقیق پیکر را در خواب به یکی از دوستانش می دهد.
سرانجام با رشادت همرزمان و آزادسازی مناطق تحت اشغال داعشیهای تکفیری، پیکرش به آغوش خانواده و یارانش بازگشت و در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد تا مزارش زیارتگاه عاشقان و دلدادگان باشد.
این شهید والامقام در سال 1398 به عنوان شهید شاخص شهرستان «بهار» معرفی شد.
* دربارهی کتاب:
این کتاب دربردارندهی داستانهای کوتاهی است که دربارهی زندگی و خاطرات شهید «سید میلاد مصطفوی» نگاشته شدهاند. «شب قدر»، «سفر به مشهد»، «هدایتگری»، «توسلات»، «کاروان آشتی»، «سرباز بینماز»، «بیقرار رفتن»، «توسّل» و «بازگشت» برخی از داستانهای این کتاباند.
این داستانها از زبان نزدیکان و آشنایان شهید روایت شدهاند و در آنها سعی شده است سیمای واقعی شهید «سید میلاد مصطفوی» بهخوبی برای مخاطبان، بهویژه نسل جوان، نمایان گردد.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان