منو
شاهزاده و گدا

شاهزاده و گدا

  • 4 قطعه
  • 82 دقیقه مدت کتاب
  • 12140 دریافت شده
نویسنده: مارک تواین
کارگردان: ژاله علو
قالب: نمایشی
دسته‌بندی: رمان و داستان
پسری به نام امیر، از اهالی بلخ، درحالِ گردش در اطراف قصر بود که نگهبانان قصر او را دستگیر کردند. پسر حاکم بلخ که در محوطه‌ی قصر درحال قدم زدن بود، سروصدایی شنید و متوجه درگیری نگهبانان با این پسر شد.

از ایرانصدا بشنوید

امیرزاده (احسان) به نگهبانان دستور داد که این پسر را آزاد کنند و پس از گفت‌وگویی که با این پسر داشت متوجه شد که او گدازاده‌ای از اهالی بلخ است و بسیار گرسنه است. امیرزاده پسر را به اتاق خود در قصر برد و به او خوراک داد و هنگام گفت‌وگو با او متوجه شد که او 12 ساله است؛ درست هم سن و سال خودش.
او در ادامه متوجه شد که این دو چقدر به هم شبیه‌اند؛ گویا دوقلو هستند. امیرزاده‌ی کنجکاو، پرسش‌های متعددی درباره‌ی محل زندگی و نحوه‌ی زندگی امیر از او می‌پرسد.
پسر حاکم معتقد است که زندگی امیر از زندگی یک‌نواختِ او بسیار بهتر است. او در دلش می‌خواهد که بتواند کمی از بازی‌ها و سرگرمی‌های امیر را تجربه کند.
پسر حاکم، سکه‌ای زر به امیر هدیه می‌دهد و شرط می‌گذارد که برای دقایقی جایشان را باهم عوض کنند و او زندگی مردم عادی را تجربه کند.
او از امیر می‌خواهد که قبل از هر چیز حمام کند و لباس‌های او را بپوشد. آنها لباس‌هایشان را باهم جابه‌جا می‌کنند و هر دو هیجان‌زده هستند.
دقایقی بعد پیش‌کارِ حاکم به اتاق امیرزاده می‌آید و او را صدا می‌کند. امیر (گدازاده) اظهار می دارد که من امیر نیستم و گدازاده‌ای از اهالی بلخم؛ ولی پیش‌کار از رفتار امیر دچار شگفتی می‌شود و گمان می کند او بیمار است. او می‌گوید که حاکم می‌خواهد امیرزاده را ببیند.
وقتی که به نزد حاکم می‌روند، رفتار امیر آن قدر عجیب است که حاکم نیز دچار شگفتی می‌شود. امیر تلاش می کند که آنها باور کنند که او پسر حاکم نیست، امّا بی‌فایده است.
امیر در حال گفت‌وگو با حاکم بی‌هوش می‌شود. به دنبال حکیم می فرستند که بیماری او را تشخیص دهد.
طبیب بیان می کند که امیرزاده از نظر جسمی سالم است و اظهار می دارد که او دچار جنون موقت شده است و می گوید که این بیماری نزد کودکان رایج است و جای نگرانی نیست.
از سوی دیگر، پسر حاکم در شهر در حال گشت‌زنی است. او از مردمان جز ناسزا چیزی ندیده است و آن‌قدر در شهر گشته که خسته شده است و راه بازگشت به قصر را بلد نیست. او کم‌کم به محله‌ی قصاب‌ها، یعنی محلِ زندگی امیر، می‌رسد. در آنجا، او با اهالی محل درگیر می‌شود و هنگام زدوخورد با اراذل به آنها اظهار می دارد که امیرزاده است؛ اما آنها او را مسخره می کنند و دست می‌اندازند.
پدر امیر از راه می‌رسد و او را دعوا می کند، اما امیرزاده به‌واسطه‌ی رفتار عجیبش، این گمان را در پدر امیر ایجاد کرده که دیوانه شده است.


کتاب:
(1881) The Prince and the Pauper

فیلم:
(1977) The Prince and the Pauper

امتیاز

کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان

4

محتوا و داستان

5

فصل ها

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

  • خسته نباشید . به خاطر ایرانی کردن شخصیت ها من گوش ندادم منصرف شدم☹
  • با سلام خدمت شما نمایش بسیار زیبایی بود،ممنون میشوم از آثار آقای تالکین(خالق ارباب حلقه ها و هابیت)و مارتین(نویسنده ترانه آتش و یخ) نیز کتاب صوتی به حالت نمایش رادیویی تولید کنید. ارادتمند دوستان زحمت کش در ایرانصدا.سید جواد موسوی هستم از کلاردشت
  • خیلی قشنگ بود. واقعا احسنت
  • ایرانیزه کردن این شاه‌کار شناخته‌شده، جداً مضحک و بی‌معنی بود. آیا تصور می‌کنید شنوندگان این‌طور ارتباط بهتری با اثر برقرار می‌کنند؟ این دست‌کم گرفتن مخاطب است.
  • واقعا بی معنی بود که ایرانیش کرده بودن کتاب اصلی بســــــــیارررررررر جالب کرد
  • واقعا بی معنی بود که ایرانیش کرده بودن کتاب اصلی بســــــــیارررررررر جالب کرد
  • تقریبا خوب بود ، ولی اگر کتاب را ایرانی نمی کردند بسیار جالب می شد
  • آلییییییییییییییییییییی
  • 😀😁😀😁😀😁😀😁😀😁😀😁😀😁😀😁😉😁😀😁😀😁😀😁😀😁😀😁😀😁😀😁😀😁😀😀😁😀😁😀😁😀😁😀😁😀😁😀😁😀😁😀😂😀😊😀😁😀😊😁😀😉😊😁😀😉😊😁😀😉😊😁😀😉😊😁😀😉😊😁
  • شخصیت های کتاب رو نباید ایرانی میکردین اشتباه
  • بجای دزدی ادبی باید گفت جنایت ادبی اونم با اثر مارک تواین؟؟مگه داریم؟
  • عالییی
  • سلام من این داستان را خیلی دوست دارم جالب بود
  • اگر کتاب رو ایرانی نمی کردید بهتر بود، ولی خیلی زیاد جالب بود!!😍😍 خیلی خوب بود.خیلی ممنون از شما😊😊💜💜💙💙💗💗💖💖💝💝
  • لطفاً در انتخاب موسیقی ها به آهنگهای آرام و ملایم بیشتر توجه کنید
  • صدای کل کتابها رو کمی بیشتر کنین بهتره چون من در حین انجام کارهام گوش میدم گاهی از گوشی دور میشم گاهی آب باز میکنم و ... صداش نمیاد
  • جالب بود
  • واقعا خوب بود مخصوصا راوی امیر و امیر زاده و خادم تمیر زاده
  • کاش شخصیت ها را ایرانی نمیکردید.از جذابیتش کم شد
  • چرا ایرانی کردبن

تصاویر

از همین نویسنده

کتاب گویا