منو
توپاز

توپاز

  • 9 قطعه
  • 171 دقیقه مدت کتاب
  • 6671 دریافت شده
نویسنده: مارسل پانیول
کارگردان: ژاله علو
قالب: نمایشی
دسته‌بندی: کتاب گویا
«آقای توپاز»، معلم ساده‌ی مدرسه‌ای در فرانسه است که در جریان روابطِ پشت پرده‌ی رانت‌خواری شهرداری قرار می‌گیرد و به یک رانت‌خوار ماهر تبدیل می‌شود.

از ایرانصدا بشنوید

«آلبر توپاز»، آموزگار درس اخلاق آموزشگاه «میوش»، از محل کارش اخراج شده و به‌ناچار به‌ «سوزی کورتو وا» و «کاستل بناک» روی آورده است. کاستل بناک پیشنهاد «سوزی» برای همکاری با توپاز را می‌پذیرد؛ چراکه واسطه‌ی قبلی معاملات خود را برکنار کرده است.
توپاز در سالنِ پذیرایی منزل سوزی با «روژه» روبه‌رو می‌شود و روژه از کارهای غیرقانونی کاستل پرده برمی‌دارد و از توپاز می‌خواهد قبل از اینکه به زندان بیفتد، آنجا را ترک کند.
توپاز برای اتهامات علیه کاستل، مدرک می‌خواهد. روژه او را به دفتر مؤسسه راهنمایی می‌کند. با رسیدن سوزی و کاستل، توپاز با در دست داشتن اسناد تصمیم می‌گیرد به دادستانی مراجعه کند؛ اما سوزی با جعل داستان غم‌انگیزی از زندگی خود، او را آرام می‌کند و توپاز با سِمتِ مدیرعامل مشغول به‌کار می‌شود.
بعد از مدتی، پیرمردی با در دست داشتن شماره‌ی روز بعد روزنامه‌ی «وجدان مردم» که علیه کارهای خلاف مؤسسه و توپاز افشاگری کرده است، وارد دفتر می‌شود و از توپاز می‌خواهد که مانع چاپ روزنامه‌ی فردا شود. پیرمرد از هر دری وارد می‌شود تا به او بفهماند با دادنِ رشوه در این کار موفق می‌شود، اما توپاز از کنایه‌های پیرمرد چیزی دستگیرش نمی‌شود. کاستل سرمی‌رسد و با پرداختِ رشوه به مدیر روزنامه‌ی وجدان مردم، پیرمرد را دست به سر می‌کند.

*درباره‌ی کتاب:
این کتاب، درباره‌ی مردی به نام توپاز است که پاره‌ای از روحیات و خلق‌وخوی «تارتوف» و «ولپن» را به ارث برده‌ است. این نمایش‌نامه‌ی چهارپرده‌ای در 9 مه 1929 به نمایش درآمد و در 1930 به چاپ رسید و با اقبال تماشاگران مواجه شد.

*درباره‌ی نویسنده:
«مارسل پانیول» (28 فوریه 1895– 18 آوریل 1974) نویسنده، نمایش‌نامه‌نویس و فیلم‌ساز فرانسوی است.
او در سال 1946 نخستین فیلم‌سازی بود که به عضویت آکادمی فرانسه درآمد.
مارسل پانیول فرزند یک معلّم مدرسه بود. او خود در آغاز معلّم زبان انگلیسی بود، اما زود از آن کار دست کشید و به پاریس رفت و استعدادش را در نویسندگی آزمود. وی نخست نمایش‌نامه‌ای در جانب‌داری از صلح نوشت؛ به نام «سوداگران افتخار» (1926) و سپس نمایش‌نامه‌هایی نوشت که او را به شهرت و محبوبیت رساند.
فیلم‌های پانیول براساس فیلم‌نامه‌های خودِ اوست. برخی از این فیلم‌های مشهور، امروز جزو آثار کلاسیک سینمایی به‌شمار می‌آیند و به سینماتک‌ها راه یافته‌اند.
ثروتی که پانیول از فروشِ فیلم‌های خود به دست آورد، به او آزادی عملِ بیشتری داد و وی سرانجام شرکت فیلم‌برداریِ خود را تأسیس کرد.
استودیوهای پانیول با تجهیزات کامل و همه‌ی وسایل و امکانات لازم، از سال 1934 در مارسی آغاز به‌ کار کردند؛ و همه‌ی کارها در همین استودیو انجام می‌شد. تنها چیزی که پانیول قادر به تولید آن نبود، نوار فیلم بود. علاوه بر این، پانیول از نخستین کسانی است که صدا را مستقیماً در صحنه ضبط کرد و در هوای آزاد به فیلم‌برداری پرداخت.
کارهای پانیول یک‌دست است و در آن هیچ گسستی نیست.
مجموعه‌ای از آثار او عبارت‌اند از:
«نمایش‌نامه‌‌ها»: زن‌ ن‍ان‍وا (اق‍ت‍ب‍اس‌ از داس‍ت‍ان‍ی‌ ب‍ه ‌ق‍ل‍مِ‌ ژان‌ ژی‍ون‍و)، آقای توپاز، جاز، ماریوس وَ دختر چاه‌کن. «رمان‌ و داستان»: ژان‌ دوف‍ل‍ورت‌ و دخ‍ت‍ر چ‍ش‍م‍ه‌، افتخار پدرم، پ‍ی‍روزی‌ پ‍درم وَ قصر مادرم.

*اقتباس‌ها:
از این نمایش‌نامه در چندین کشور (آمریکا، فرانسه، چین، استرالیا، مصر و اندونزی) برای فیلم اقتباس شده است که مهم‌ترین آنها عبارتند از:
1. توپاز (1933)، فیلم آمریکایی به کارگردانی «هری دِ آبادی دِ اَرَست»، با بازی جان باریمور؛
2. توپاز (1936)، فیلم فرانسوی به کارگردانی «مارسل پانیول»، با بازی آرناودی؛
3. آقای توپاز (1961)، فیلم انگلیسی به کارگردانی «پیتر سلرز»، با بازی سلرز.

امتیاز

کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان

5

محتوا و داستان

5

فصل ها

مشخصات کتاب گویا

سایر مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

  • زیادی کشدار بود. اگرچه که اجراها عالی بودند، ولی خیلی کسل کننده بود.
  • عالی و محشررر.واقعا متشکرم از ایران صدا
  • yek dastan vaghegra az 10............7 md.art
  • کاش یادی از هنرمندان تئاتر و سینما در دهه 20 و دهه 30 هم میکردید که این نمایشنامه رو بارها در تهران و شهرستانها اجرا کردند. مثلا عبدالله محمدی ، رحیم روشنیان و دیگران .... البته شک ندارم که خانم ژاله علو کارگران این نمایش خودش در دهه 30 احتمالن این نمایشنامه رو هم دیده و به احتمال زیاد در این نمایشنامه بازی هم کرده چون این نمایشنامه در آن زمان زیاد اجرا میشد
  • خوب بود اخرش نصفه موند !
  • عالی بود چقدر شبیه روایت زندگی امروز ماست
  • بسیار داستان خوب و جذب کننده البتــه بایــد هنــرمندۍِ صدا پیشگـانِ عزیــز رو هم در تأثیر گذارۍِ این داستان رو هـم در نظر گرفت.
  • مورد اقتباس فیلم هیولا
  • وضعیت جامعه ش چقدر آشنا بود
  • وضعیت جامعه امروز رو گفت ، عالی بود arameshsa
  • انتخاب موسیقی بسیار خوب است.
  • مرسی از برنامه هاتون
  • چه وصف حالی
  • سلام متاسفانه ناقص بود
  • بینظیر بود قانون زندگی همینه

تصاویر

از همین نویسنده

کتاب گویا