- 4409
- 1000
- 1000
- 1000
افطاری
رضا به دلیل نبودن همسرش (زینت) نمی تواند در مراسم افطاری دورهای که در منزل یدالله کرمی برگزار میشود، شرکت کند و این غیبت او، هم دانشگاهیهایش را نگران می کند. بیژن در آن جمع اعلام می کند که رضا عمداً به این افطاری نیامده است.
از ایرانصدا بشنوید
رضا به دلیل نبودن همسرش در مراسم افطاری دورهای که در منزل یدالله کرمی برگزار میشود، شرکت نمیکند و این غیبت او، هم دانشگاهیهایش را نگران می کند. بیژن در آن جمع اعلام می کند که رضا عمداً به این افطاری نیامده و باید با نقشهای از پیش تعیین شده یکی از مهمانیهای افطاری را در منزل او برگزار کنیم.
زینت همسر رضا، بعد از مشاجره با همسرش قهر کرده و به منزل پدرش رفته و رضا و دخترش را تنها گذاشته است. ازطرفی بیژن در تکاپوی طرح و نقشهای است که از آن صحبت کرده و بهروز که بیژن را در این کار مُصر میبیند، مخالفتش را با او و نقشهاش اعلام می کند.
رضا به اتفاق زیبا به دنبال زینت میرود تا او را به منزل برگرداند ولی زینت که دچار افسردگی شده با رضا همراه نمیشود و زیبا هم به دنبال پدرش به خانه برمیگردد.
بیژن پس از پرس و جو پی میبرد که رضا سالم است و در تهران به سر میبرد. او تعدادی کارت دعوت آماده می کند و از دوستان و دو تن از استادان دانشگاه هم برای مهمانی افطار دعوت می کند...
پستچی پاکتی حاوی کارت دعوت به خانه رضا میآورد. رضا با دیدن نامه جامیخورد؛ چراکه او و خانوادهاش دعوت شدهاند تا در خانهی خودشان افطاری بدهند. ازطرفی رضا به دانشکده میرود شاید از ماجرا سردربیاورد؛ اما در دانشکده متوجه می شود که دوستانش و استادان هم به این مهمانی دعوتند. رضا ماجرای قهر کردن زینت را با خانم محمودی درمیان میگذارد و خود به خوابگاه می رود تا از بیژن بپرسد که در این شرایط چنین نقشه ای کار کیست؟
نیلوفر همراه همسرش علیرضا و کرمی همراه همسرش مریم به کمک آنها می آیند تا مراسم آنها به بهترین شکل برگزار شود. از طرف دیگر، بیژن به محض اینکه می شنود رضا در منزل مشکل دارد و همسرش هم دچار افسردگی شده است، از کار خود پشیمان می شود و تصمیم می گیرد با همه کسانی که کارت دعوت به آنها رسیده است تماس بگیرد و مراسم را منتفی کند، اما بهروز مانع کار او می شود ....
زینت همسر رضا، بعد از مشاجره با همسرش قهر کرده و به منزل پدرش رفته و رضا و دخترش را تنها گذاشته است. ازطرفی بیژن در تکاپوی طرح و نقشهای است که از آن صحبت کرده و بهروز که بیژن را در این کار مُصر میبیند، مخالفتش را با او و نقشهاش اعلام می کند.
رضا به اتفاق زیبا به دنبال زینت میرود تا او را به منزل برگرداند ولی زینت که دچار افسردگی شده با رضا همراه نمیشود و زیبا هم به دنبال پدرش به خانه برمیگردد.
بیژن پس از پرس و جو پی میبرد که رضا سالم است و در تهران به سر میبرد. او تعدادی کارت دعوت آماده می کند و از دوستان و دو تن از استادان دانشگاه هم برای مهمانی افطار دعوت می کند...
پستچی پاکتی حاوی کارت دعوت به خانه رضا میآورد. رضا با دیدن نامه جامیخورد؛ چراکه او و خانوادهاش دعوت شدهاند تا در خانهی خودشان افطاری بدهند. ازطرفی رضا به دانشکده میرود شاید از ماجرا سردربیاورد؛ اما در دانشکده متوجه می شود که دوستانش و استادان هم به این مهمانی دعوتند. رضا ماجرای قهر کردن زینت را با خانم محمودی درمیان میگذارد و خود به خوابگاه می رود تا از بیژن بپرسد که در این شرایط چنین نقشه ای کار کیست؟
نیلوفر همراه همسرش علیرضا و کرمی همراه همسرش مریم به کمک آنها می آیند تا مراسم آنها به بهترین شکل برگزار شود. از طرف دیگر، بیژن به محض اینکه می شنود رضا در منزل مشکل دارد و همسرش هم دچار افسردگی شده است، از کار خود پشیمان می شود و تصمیم می گیرد با همه کسانی که کارت دعوت به آنها رسیده است تماس بگیرد و مراسم را منتفی کند، اما بهروز مانع کار او می شود ....
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
کاربر مهمان
کاربر مهمان