- 11227
- 1000
- 1000
- 1000
روزینیا قایق من
کتاب"روزینیا، قایق من"، روایت مردی است که زندگی شهری را رها کرده و به جنگل و رودخانه سفر میکند. او در این سفر با زنی بومی آشنا شده و با او ازدواج میکند.
از ایرانصدا بشنوید
او بعد از ازدواجش صاحب فرزندی می شود که فرزندش مجالی برای زندگی نمی یابد و پدر را نا امیدتر از هر زمان دیگر به حال خود وامیگذارد. زه مرد سفر کرده این روایت، از یک سرخپوست قایقی میخرد و سفر خود را در رودخانه آغاز میکند. او حالا دیگر همدمی برای خود داشت. کسی که تنهاییش را به اندازه تمام آنچه هرگز نداشته بود پر میکرد؛ قایقش، روزینیا. میتوانست ساعتها با او در مورد تمام آنچه هرگز با کس سخن نگفته بود، صحبت کند؛ درباره تمام لحظاتی که در زندگی اش سکوت را انتخاب کرده بود چرا که مخاطبی همدل نیافته بود، سوال میپرسید و پاسخ میگرفت. روزینیا نیز تمام اتفاقات جنگل را که در سراسر عمرش شاهد آن بوده، برای زه باز میگفت و از مصاحبت با او لذت میبرد اما دیری نمی پاید که با ورود پزشکی که از شهر آمده، دلخوشی بازیافته زه به خطر می افتد چرا که هیچ عقل سلیمی با قایق صحبت نمیکند.
*«ژوزه مائورو ده واسکونسلوس» در 26 فوریه سال 1920 در «بانگو» از توابع «ریودوژانیرو برزیل» به دنیا آمد. او دورگه پرتغالی- سرخپوست بود. ژوزه به سبب فقر شدید خانواده، خانه را در کودکی ترک کرد تا نزد اقوامش در ناتال زندگی کند. از 10 تا 15 سالگی در دبیرستان درس خواند و پس از دوران مدرسه مشاغل متعددی را تجربه کرد؛ از مربیگری کشتی گرفته تا ماهیگیری.
واسکونسلوس ذاتاً داستانگو بود. حافظه قدرتمند و تخیل گسترده درنهایت او را به سوی نویسندگی سوق داد. نخستین رمان واسکونسلوس، «موز وحشی» (به پرتغالی: Banana Brava) در سال 1942 منتشر شد، اما موفقیت بزرگ او در عرصه ادبیات با انتشار «روزینیا، قایق من» در 1962 آشکار شد.
***** شنونده گرامی، پیشاپیش به علت کیفیت پایین و اشکالات جزئی برخی از بخشهای این کتاب گویا پوزش میخواهیم.
*کتاب:
(1962) Rosinha, Minha Canoa
*«ژوزه مائورو ده واسکونسلوس» در 26 فوریه سال 1920 در «بانگو» از توابع «ریودوژانیرو برزیل» به دنیا آمد. او دورگه پرتغالی- سرخپوست بود. ژوزه به سبب فقر شدید خانواده، خانه را در کودکی ترک کرد تا نزد اقوامش در ناتال زندگی کند. از 10 تا 15 سالگی در دبیرستان درس خواند و پس از دوران مدرسه مشاغل متعددی را تجربه کرد؛ از مربیگری کشتی گرفته تا ماهیگیری.
واسکونسلوس ذاتاً داستانگو بود. حافظه قدرتمند و تخیل گسترده درنهایت او را به سوی نویسندگی سوق داد. نخستین رمان واسکونسلوس، «موز وحشی» (به پرتغالی: Banana Brava) در سال 1942 منتشر شد، اما موفقیت بزرگ او در عرصه ادبیات با انتشار «روزینیا، قایق من» در 1962 آشکار شد.
***** شنونده گرامی، پیشاپیش به علت کیفیت پایین و اشکالات جزئی برخی از بخشهای این کتاب گویا پوزش میخواهیم.
*کتاب:
(1962) Rosinha, Minha Canoa
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان