- 14044
- 1000
- 1000
- 1000
بهشت من
قرار است جشن عروسی دو پسر سید صالح با دو دختر سید یعقوب در یک شب برگزار شود. مراسم عروسی عقب افتاده و این باعث ناراحتی یعقوب شده است.
از ایرانصدا بشنوید
سید یعقوب اصرار دارد هرچه زودتر مراسم عروسی برگزار شود. همه در تلاش برای برگزاری جشن عروسی هستند که ناگهان پسر کوچک سید صالح بدون هیچ خبری ناپدید میشود. هیچ نشان و خبری از او نیست. غیبت او درآستانهی مراسم عروسی باعث تعجب همه میشود... بعد از مدتی، او به روستا برمیگردد؛ درحالیکه از غیبتش و اینکه کجا بود، حرفی نمیزند؛ حتی میگوید بهتر است که مراسم عروسی را عقب بیندازیم. این حرف باعث دلخوری همه میشود و واکنش شدیدی نشان میدهند... درنهایت تصمیم می گیرند طبق برنامهی قبلی عمل کنند....
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان