- 35041
- 1000
- 1000
- 1000
غریبه
پهلوانی غریبه وارد شهری به نام «زهرآباد» میشود که میان «شازده» و «سالارخان» تقسیم شده است. شازده و سالارخان هرکدام زورخانههای خود را دارند. آنها پهلوانها و لوطیهای اطراف را دعوت میکنند تا به جدال با یکدیگر بپردازند.
از ایرانصدا بشنوید
«غریبه» تصمیم میگیرد با اختلاف انداختن میان شازده و سالارخان، «فرنگیس» نامزد برادرش «فرهاد» را از چنگ شازده که میخواهد به زور با فرنگیس ازدواج کند، فراری دهد.
بعد از فراری دادن فرهاد و فرنگیس، شازده در زورخانهاش غریبه را شکنجه میدهد تا جای آنها را لو دهد؛ اما گورکن شهر، پنهانی غریبه را از زورخانه شازده با خود به داخل قناتی میبرد و به دست «پهلوان سلیم» میسپارد تا از او مراقبت کند.
سلیم در گذشته پهلوان «دهرآباد» بوده و در کشتی با شازده کمرش شکسته و همه فکر میکنند که وی مرده است، اما گورکن او را به این قنات برده و جانش را نجات داده است.
پهلوان سلیم پس از بهبود یافتن غریبه، فنهای کشتی را به وی میآموزد تا او به مبارزه با شازده برود.
***
شنوندگان گرامی، نسخه نمایشی اصل داستان «خرمن سرخ» در پایگاه کتاب گویای ایرانصدا در دسترس است.
بعد از فراری دادن فرهاد و فرنگیس، شازده در زورخانهاش غریبه را شکنجه میدهد تا جای آنها را لو دهد؛ اما گورکن شهر، پنهانی غریبه را از زورخانه شازده با خود به داخل قناتی میبرد و به دست «پهلوان سلیم» میسپارد تا از او مراقبت کند.
سلیم در گذشته پهلوان «دهرآباد» بوده و در کشتی با شازده کمرش شکسته و همه فکر میکنند که وی مرده است، اما گورکن او را به این قنات برده و جانش را نجات داده است.
پهلوان سلیم پس از بهبود یافتن غریبه، فنهای کشتی را به وی میآموزد تا او به مبارزه با شازده برود.
***
شنوندگان گرامی، نسخه نمایشی اصل داستان «خرمن سرخ» در پایگاه کتاب گویای ایرانصدا در دسترس است.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان