- 17964
- 1000
- 1000
- 1000
معرکه در تعطیلات
یک تور مسافرتی با تعدادی مسافر برای گذراندن تعطیلات نوروز عازم آنتالیا هستند. سرپرست تور، جوانی است به نام «فرشید» که به دلیل تأخیر پرواز با اعتراض مسافران روبهرو میشود. پس از چند ساعت تأخیر، سرانجام ساعت دو بامداد آماده پرواز میشوند.
از ایرانصدا بشنوید
«آقا شوکت» و همسرش «ماه خانم» که سالمندند، به ماه عسل میروند. ماه خانم در کار همه دخالت میکند و باعث جنجال و دعوا میشود. او با همه مسافران، حتی شوهرش، درگیر است.
هواپیما پس از تأخیر، ساعت دو بامداد، پرواز میکند. در هواپیما با اعلام خلبان که «کمربندها را ببندید»، مسافران دچار وحشت میشوند. ماه خانم از همه بدتر است و کارهایش باعث خنده دیگران میشود. آقا شوکت هم از ترس دلپیچه میگیرد.
هواپیما پس از ساعتی در فرودگاه «آنکارا» به زمین مینشیند. برخلاف اعتراض مسافران، به خصوص ماه خانم و «منصور» و «شراره»، بقیه با خودرو و ازطریق «استانبول» به «آنتالیا» میروند. حوادثی در بین راه رخ میدهد و مشکلاتی به وجود میآید. دعوای زن و شوهرها و «حوری خانم»، به دلیل دروغها و مشکلاتی است که ماه خانم به وجود آورده است.
یک شب در استانبول اقامت دارند و ماه خانم درخواست اتاق دو تخته میکند که مورد اعتراض دیگران و باعث خنده اطرافیان میشود. در آنتالیا ماه خانم به دنبال سبزی رفته تا شب عید، سبزی پلو با ماهی بپزد. دعوای منصور و خانمش، به دلیل دروغ و شوخیهای ماه خانم، جدی شده و شراره شیئی سنگین را به طرف منصور پرتاب میکند. منصور کمر درد شدیدی میگیرد و از ترس فرار میکند....
*****شنونده گرامی، پیشاپیش از کیفیت پایین و اشکالات جزئی برخی از بخشهای این اثر پوزش میطلبیم.
هواپیما پس از تأخیر، ساعت دو بامداد، پرواز میکند. در هواپیما با اعلام خلبان که «کمربندها را ببندید»، مسافران دچار وحشت میشوند. ماه خانم از همه بدتر است و کارهایش باعث خنده دیگران میشود. آقا شوکت هم از ترس دلپیچه میگیرد.
هواپیما پس از ساعتی در فرودگاه «آنکارا» به زمین مینشیند. برخلاف اعتراض مسافران، به خصوص ماه خانم و «منصور» و «شراره»، بقیه با خودرو و ازطریق «استانبول» به «آنتالیا» میروند. حوادثی در بین راه رخ میدهد و مشکلاتی به وجود میآید. دعوای زن و شوهرها و «حوری خانم»، به دلیل دروغها و مشکلاتی است که ماه خانم به وجود آورده است.
یک شب در استانبول اقامت دارند و ماه خانم درخواست اتاق دو تخته میکند که مورد اعتراض دیگران و باعث خنده اطرافیان میشود. در آنتالیا ماه خانم به دنبال سبزی رفته تا شب عید، سبزی پلو با ماهی بپزد. دعوای منصور و خانمش، به دلیل دروغ و شوخیهای ماه خانم، جدی شده و شراره شیئی سنگین را به طرف منصور پرتاب میکند. منصور کمر درد شدیدی میگیرد و از ترس فرار میکند....
*****شنونده گرامی، پیشاپیش از کیفیت پایین و اشکالات جزئی برخی از بخشهای این اثر پوزش میطلبیم.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان