- 6862
- 1000
- 1000
- 1000
غار گپو
طایفه‌ای به‌دلیل خشک‌سالی قصد کوچ زودهنگام می‌کنند، اما برای زودتر رسیدن به منطقه‌ی خوش آب‌وهوا باید تصمیم سختی بگیرند.
از ایرانصدا بشنوید
طایفه‌ی جان‌علی به‌علت خشک‌سالی تصمیم به کوچ زودهنگام می‌گیرند و برای زودتر رسیدن به منطقه سرحد، از بردن افراد پیر و ناتوان صرف‌نظر می‌کنند. به همین منظور تصمیم می‌گیرند نعمت‌الله میرشکار که دست‌وپای حرکت سریع کوچ را ندارد، به غار گپو ببرند.
در طایفه کسی جرئت ندارد قضیه را به او و زنش (دلبر) که گیس‌سفید طایفه است، بگوید. خیرالله، برادرزن نعمت‌الله که کینه‌ای قدیمی از او دارد، به بهانه‌ی خواستگاری برای پسرش، دلبر را به همراه چند زن دیگربه طایفه‌ای دیگر می‌فرستند.
بهمن، یکی از جوانان طایفه، با فرستادن نعمت‌الله به غار گپو مخالفت می‌کند.
جان‌علی و خیرالله با وجود مخالفت‌ها، شبانه به خانه‌ی نعمت‌الله می‌روند تا طبق رسم و رسوم خاصی او را به غار ببرند؛ اما روز حرکت طایفه از بهمن خبری نمی‌شود... .
در طایفه کسی جرئت ندارد قضیه را به او و زنش (دلبر) که گیس‌سفید طایفه است، بگوید. خیرالله، برادرزن نعمت‌الله که کینه‌ای قدیمی از او دارد، به بهانه‌ی خواستگاری برای پسرش، دلبر را به همراه چند زن دیگربه طایفه‌ای دیگر می‌فرستند.
بهمن، یکی از جوانان طایفه، با فرستادن نعمت‌الله به غار گپو مخالفت می‌کند.
جان‌علی و خیرالله با وجود مخالفت‌ها، شبانه به خانه‌ی نعمت‌الله می‌روند تا طبق رسم و رسوم خاصی او را به غار ببرند؛ اما روز حرکت طایفه از بهمن خبری نمی‌شود... .
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان