منو
بهشت

بهشت

  • 7 قطعه
  • 113 دقیقه مدت کتاب
  • 2401 دریافت شده
نویسنده: فرهاد امینی
کارگردان: میکائیل شهرستانی
قالب: نمایشی
دسته‌بندی: کتاب گویا
تورج و ایرج دو برادرند که هر دو عاشق یک دختر می‌شوند و همین اتفاق، کینه‌ای عمیق بین آنها به وجود آورد؛ کینه‌ای که سال‌های سال ادامه می‌یابد....

از ایرانصدا بشنوید

حدود سال‌های 25-1320 مردم از تجدد دم می‌زدند؛ به همین سبب، رکن‌الدین هم که می‌خواست از قافله عقب نماند، ایرج (پسرش) را فرستاد تهران تا درس بخواند؛ البته بیشتر به خاطر اینکه حال و هوایش عوض شود، زیرا ایرج و تورج (دو برادر) هر دو عاشق دختری به اسم «ماری» بودند که از یک خانواده‌ی مهاجر روس بود. قبل از اینکه کار دو برادر بالا بگیرد، ماری از دنیا می‌رود...
از طرفی مرحوم فخاری، پدر تورج و ایرج، در میان مردم ده از اعتبار بالایی برخوردار بود. تکیه ی فخاری، هر سال در روزهای عزاداری امام حسین (ع) در خدمت عزاداران بود. برعکسِ فخاری، پسرش تورج، رفتار خوبی با کارگران نداشت و در بین اهالی روستا حرف‌های زیادی پشت سرش می زدند. مثلا می‌گفتند او به‌زور، ملک و دارایی آقا میر را از چنگش درآورده بود و وقف امامزاده کرده بود، درواقع تورج با این کار می‌خواست زمینه ی های تبلیغاتی خود را برای وکالت مجلس آماده کند.
ولی از آنجا که این زمین غصبی محسوب می‌شد، متولیان امامزاده این وقف او را قبول نکردند.
تورج، همیشه به ایرج حسادت دارد؛ چرا که حس می‌کند او محبوب پدر و مادرش است. او تصمیم دارد ساختمان نیمه کاره ی مسجد روستا را کامل کند و از ایرج می خواهد که سر راه او نایستد و مانع کارهای او نشود.
بعد از مراسم ختم فخاری، وقتی وصیت‌نامه‌ی او را بازکردند، کینه‌ی تورج دوباره بالا گرفت؛ چرا که فخاری کارخانه شالیکوبی را به ایرج سپرده بود و این تصمیم او برای تورج پذیرفتنی نبود....

امتیاز

کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان

5

محتوا و داستان

4

آسیب ها

فصل ها

مشخصات کتاب گویا

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

  • خیلی ساده و بی روح بود، هیچ هیجانی هم نداشت، البته مشکل از نمایشنامه هست نه از اجرا، با تشکر

تصاویر

کتاب گویا