- 4819
- 1000
- 1000
- 1000
ارمغان
در ایام ماه مبارک رمضان «بهرام اسکندری»، جراح و متخصص قلب و عروق، عمل جراحی سختی روی جوانی به نام «فرهاد» انجام میدهد که برخلاف تلاش بسیار به نتیجه نمیرسد و بیمارش به کما میرود. حالا او دچار عذاب وجدان شده است.
از ایرانصدا بشنوید
بهرام که بسیار ناراحت است، به روستای محل تولدش می رود و با «غلامرضا»، رفیق دوران نوجوانی اش رو به رو میشود. او و غلامرضا مدتی را با هم در جبهه گذرانده اند. غلامرضا ترکشی به یادگار، در کنار قلبش دارد و باید به زودی جراحی شود. بهرام با او صحبت میکند و از او میخواهد با هم به تهران بروند تا او را معالجه کند. غلامرضا با وی راهی تهران می شود. در راه تهران، بهرام موضوع فرهاد و حال وخیم وی را برای غلامرضا تعریف میکند. غلامرضا او را تسلی می دهد و درباره توکل به خدا با او صحبت میکند.
غلامرضا در بیمارستان قبل از عمل، کارت اهدای عضو خود را به بهرام میدهد و بهرام متوجه میشود که او از سختی عمل خود باخبر است. در حین عمل، با این که علائم حیاتی خوب پیش میروند، اما بهرام متوجه میشود که غلامرضا در حال از دست رفتن است و به ناگاه تمام آنچه بین او و غلامرضا در سفرش به روستا گذشته بود، برایش روشن میشود. از جمله خواست غلامرضا برای اهدای قلبش به فرهاد ...
غلامرضا در بیمارستان قبل از عمل، کارت اهدای عضو خود را به بهرام میدهد و بهرام متوجه میشود که او از سختی عمل خود باخبر است. در حین عمل، با این که علائم حیاتی خوب پیش میروند، اما بهرام متوجه میشود که غلامرضا در حال از دست رفتن است و به ناگاه تمام آنچه بین او و غلامرضا در سفرش به روستا گذشته بود، برایش روشن میشود. از جمله خواست غلامرضا برای اهدای قلبش به فرهاد ...
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
نظری ثبت نشده است