- 4953
- 1000
- 1000
- 1000
خواب سفید
صبح روز 15 خرداد 1342 در بازار شلوغ تهران پسربچهای در هیاهوی بازار گم می شود....
از ایرانصدا بشنوید
دختران عموعلی، پسر صدیقه و محمدحسین را که سخت بیمار است، به بازار تهران میبرند تا برای او یک دست لباس قشنگ بخرند، غافل از اینکه در بازار غلغلهای برپاست. آنها در درگیریهای مردم با مأموران گاردی، «رضا» را گم میکنند و هرچه میگردند، اثری از او پیدا نمیکنند....
پدر و مادر رضا کوچولو که او را برای مداوا به مشهد برده بودند، در آنجا متوجه می شوند که رضا از کمخونی شدیدی رنج میبرد و باید هرچه زودتر در یکی از بیمارستانهای تهران بستری شود.
حاج آقا فاضلی که به تازگی در جریان اخبار ناگوار قم قرار گرفته، بلافاصله تصمیم میگیرد در حمایت از امام خمینی و در اعتراض به کشتار مدرسه فیضیه، به شهر مقدس قم سفر کند؛ اما محمدحسین باید در بیرجند بماند و برای فراهم کردن هزینه ی درمان فرزندش سخت کار کند.
او سرانجام، پس از دو ماه تلاش شبانه روزی، پول بیمارستان را تهیه میکند و همسرش که باردار است، نمیتواند در این سفر او را همراهی کند.
محمدحسین و رضا عازم تهران میشوند و در منزل عموعلی، پسرعموی صدیقه، میمانند؛ اما ساواک محمدحسین را دستگیر و زندانی میکند و ....
از طرفی دیگر گلاب خانم، مادر جاوید رستمی، یکی از سرسختترین مأموران ساواک، به همراه عروسش (فریده)، رضا را بیهوش پیدا میکنند و به بیمارستان میبرند، غافل از اینکه پدر این بچه، زیر دست جاوید در حال شکنجه شدن است....
پدر و مادر رضا کوچولو که او را برای مداوا به مشهد برده بودند، در آنجا متوجه می شوند که رضا از کمخونی شدیدی رنج میبرد و باید هرچه زودتر در یکی از بیمارستانهای تهران بستری شود.
حاج آقا فاضلی که به تازگی در جریان اخبار ناگوار قم قرار گرفته، بلافاصله تصمیم میگیرد در حمایت از امام خمینی و در اعتراض به کشتار مدرسه فیضیه، به شهر مقدس قم سفر کند؛ اما محمدحسین باید در بیرجند بماند و برای فراهم کردن هزینه ی درمان فرزندش سخت کار کند.
او سرانجام، پس از دو ماه تلاش شبانه روزی، پول بیمارستان را تهیه میکند و همسرش که باردار است، نمیتواند در این سفر او را همراهی کند.
محمدحسین و رضا عازم تهران میشوند و در منزل عموعلی، پسرعموی صدیقه، میمانند؛ اما ساواک محمدحسین را دستگیر و زندانی میکند و ....
از طرفی دیگر گلاب خانم، مادر جاوید رستمی، یکی از سرسختترین مأموران ساواک، به همراه عروسش (فریده)، رضا را بیهوش پیدا میکنند و به بیمارستان میبرند، غافل از اینکه پدر این بچه، زیر دست جاوید در حال شکنجه شدن است....
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
کاربر مهمان
کاربر مهمان