- 45637
- 1000
- 1000
- 1000
گزیده تاریخ بیهقی
ابوالفضل محمدبن حسین بیهقی، مورخ و نویسنده معروف ایرانی در دربار غزنوی است. شهرت او بیشتر بهخاطر نگارش کتاب معروف به تاریخ بیهقی است که مهمترین منبع تاریخی درباره دوران غزنوی است.
از ایرانصدا بشنوید
از دلایل مهم ماندگاری بیهقی در ادبیات فارسی نوع زبانی است که او برای برقراری ارتباط با خواننده به کار می گیرد؛ زبانی ساده و صمیمی که تاثیری شگرف دارد و همه را با خود همراه می کند؛ به گونه ای که خواننده بیهقی به حسنک وزیر به دیده احترام می نگرد و از سعایت و زعارت بوسهل زوزنی چنان به ستوه می آید گویی به او هم از بوسهل بد آمده است.
زبان بیهقی آدمی را متقاعد می کند که او جز راست نمی گوید؛ همچنان که بعد از توصیف ناساختگی بوسهل با مردم ادامه می دهد: «وی برفت و آن قوم که محضر ساختند رفتند و ما را نیز می بباید رفت که روز عمر به شبانگاه آمده است و من در اعتقاد این مرد سخن جز نیکویی نگویم که قریب سیزده و چهارده سال او را می دیدم در مستی و هشیاری و چیزی نگفت که از آن دلیل توانستی کرد بر بدی اعتقاد وی. من این دانم که نبشتم و بر این گواهی دهم در قیامت.»
در زبان بیهقی دلسوزی خاصی نهفته است و لحن کلام او در هر رویدادی با آن تناسب دارد. عنان کلام را در اختیار دارد و چون آنگونه که هست، سخن می گوید نیازی به تکلف ندارد. نکته ای که با زبان او آمیختگی خاص دارد، پند و اندرزگویی است و در این کار تا جایی پیش می رود که در سیمای یک واعظ جلوه می کند.
دقت بیهقی در بیان جزئیات و توصیف رخدادها تا به حدی است که احساس میکنیم هرکس به جز بیهقی در آن صحنهها حاضر بود؛ نمیتوانست آنها را آنگونه که او دیده و بیان کرده، به تصویر درآورد. نکته مهم اینکه بیهقی در برخی از رویدادها خود شاهد ماجرا نبوده و آنها را از زبان افراد ثقه نقل میکند، اما این وقایع در فضای کلی تاریخ هیچ تفاوتی با آنچه او به چشم خود دیده، ندارد و این بیانگر هنرمندی بی نظیر بیهقی است.
زبان بیهقی آدمی را متقاعد می کند که او جز راست نمی گوید؛ همچنان که بعد از توصیف ناساختگی بوسهل با مردم ادامه می دهد: «وی برفت و آن قوم که محضر ساختند رفتند و ما را نیز می بباید رفت که روز عمر به شبانگاه آمده است و من در اعتقاد این مرد سخن جز نیکویی نگویم که قریب سیزده و چهارده سال او را می دیدم در مستی و هشیاری و چیزی نگفت که از آن دلیل توانستی کرد بر بدی اعتقاد وی. من این دانم که نبشتم و بر این گواهی دهم در قیامت.»
در زبان بیهقی دلسوزی خاصی نهفته است و لحن کلام او در هر رویدادی با آن تناسب دارد. عنان کلام را در اختیار دارد و چون آنگونه که هست، سخن می گوید نیازی به تکلف ندارد. نکته ای که با زبان او آمیختگی خاص دارد، پند و اندرزگویی است و در این کار تا جایی پیش می رود که در سیمای یک واعظ جلوه می کند.
دقت بیهقی در بیان جزئیات و توصیف رخدادها تا به حدی است که احساس میکنیم هرکس به جز بیهقی در آن صحنهها حاضر بود؛ نمیتوانست آنها را آنگونه که او دیده و بیان کرده، به تصویر درآورد. نکته مهم اینکه بیهقی در برخی از رویدادها خود شاهد ماجرا نبوده و آنها را از زبان افراد ثقه نقل میکند، اما این وقایع در فضای کلی تاریخ هیچ تفاوتی با آنچه او به چشم خود دیده، ندارد و این بیانگر هنرمندی بی نظیر بیهقی است.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان