- 17236
- 1000
- 1000
- 1000
مردان فاخر
مجموعه «مردان فاخر» در مجالی کوتاه و گذرا به زندگی بزرگان علم، ادب و فرهنگ ایران زمین از نگاهی نو مینگرد.
از ایرانصدا بشنوید
قسمت اول (خواجه نظام الملک): سپاه ایران در بدو ورود به سرزمین روم، آماده نبرد با سپاه «قیصر روم» میشد تا روم را به تصرف درآورد. این موضوع، قیصر، پادشاه روم را بسیار هراسان کرد. در این شرایط «ملکشاه سلجوقی» میل شکار به سرش زد و با چند سرباز در لباس بازرگانان در دشتهای سرحد روم به شکار مشغول شد، اما سربازان رومی او را به اسارت در آوردند.
قسمت دوم (میرداماد): «شاه عباس» و همسرش «طلعت بانو» درصدد کسب رضایت «نازبانو»، دختر شاه عباس، برای ازدواج با یکی از خواستگاران معتبر درباری، پسر خان بزرگ عشایر، هستند. ولی نازبانو به این وصلت رضایت ندارد و به همین سبب شبانه از قصر بیرون میزند. نازبانو از ترس سربازان حکومتی که در جستوجوی او هستند، به حجرهای پناه میبرد؛ غافل از این که در این حجره حقیرانه طلبهی جوانی به نام «محمدباقر استرآبادی» زندگی میکند که بعدها به «میرداماد» مشهور میشود.
قسمت سوم (دکتر مجتهدی): «فرنگیس» همسر «تیمسار آزموده» از این که پسرش «آرایامین» مردود شده، بسیار ناراحت است. تیمسار آزموده برای حل و فصل این موضوع به مدرسه البرز میرود؛ ولی مدیر مدرسه دربرابر تهدید و درخواست تیمسار برای اصلاح نمرههای فرزندش مقاومت میکند.
قسمت چهارم (فارابی): «استاد جیران» به «محمد فارابی» میگوید باید برای ادامه تحصیل به بغداد بازگردد؛ چراکه دیگر استادان ریاضیات، نجوم و فلسفه جویای او شدهاند؛ بنابراین محمد به بغداد نزد استاد سابق خویش «ابوالبشر» بازمیگردد و نامه استاد جیران را به او میدهد؛ مبنی بر اینکه به بهترین نحو از وجود محمد استفاده کند.
قسمت دوم (میرداماد): «شاه عباس» و همسرش «طلعت بانو» درصدد کسب رضایت «نازبانو»، دختر شاه عباس، برای ازدواج با یکی از خواستگاران معتبر درباری، پسر خان بزرگ عشایر، هستند. ولی نازبانو به این وصلت رضایت ندارد و به همین سبب شبانه از قصر بیرون میزند. نازبانو از ترس سربازان حکومتی که در جستوجوی او هستند، به حجرهای پناه میبرد؛ غافل از این که در این حجره حقیرانه طلبهی جوانی به نام «محمدباقر استرآبادی» زندگی میکند که بعدها به «میرداماد» مشهور میشود.
قسمت سوم (دکتر مجتهدی): «فرنگیس» همسر «تیمسار آزموده» از این که پسرش «آرایامین» مردود شده، بسیار ناراحت است. تیمسار آزموده برای حل و فصل این موضوع به مدرسه البرز میرود؛ ولی مدیر مدرسه دربرابر تهدید و درخواست تیمسار برای اصلاح نمرههای فرزندش مقاومت میکند.
قسمت چهارم (فارابی): «استاد جیران» به «محمد فارابی» میگوید باید برای ادامه تحصیل به بغداد بازگردد؛ چراکه دیگر استادان ریاضیات، نجوم و فلسفه جویای او شدهاند؛ بنابراین محمد به بغداد نزد استاد سابق خویش «ابوالبشر» بازمیگردد و نامه استاد جیران را به او میدهد؛ مبنی بر اینکه به بهترین نحو از وجود محمد استفاده کند.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
-
-
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان