- 7817
- 1000
- 1000
- 1000
مبشرین صبح
بنینضیر و بنیقریظه، از قبایل مهم یهودیان عرب هستند.
ابناختر، بزرگ قبیله بنینضیر، به دیدار کعب بن اسعد، بزرگ بنی قُریظه، میرود تا ضمن دیداری محرمانه و مهم، خبری مسرتبخش به او بدهد. خبر این است که مسلمانان در جنگ احد شکست خوردهاند...
ابناختر، بزرگ قبیله بنینضیر، به دیدار کعب بن اسعد، بزرگ بنی قُریظه، میرود تا ضمن دیداری محرمانه و مهم، خبری مسرتبخش به او بدهد. خبر این است که مسلمانان در جنگ احد شکست خوردهاند...
از ایرانصدا بشنوید
کعب با شنیدن این خبر، به ابناختر یادآور میشود که این خبرِ خوبی برای ما یهودیان نیست؛ چرا که ما همپیمانان مسلمانان مدینه هستیم؛ و تاکنون هیچ آزاری از مسلمانان به ما نرسیده است. اما ابناختر اظهار میدارد که ما همپیمان مسلمانان شدیم، چون چارهای جز این نداشتیم. او می گوید که از آینده میترسد.
«ابناسعد» به «ابنکعب» تأکید میکند یهود از همپیمانی با محمد (ص) و یارانش ضرر نخواهد دید؛ مگر آنکه بخواهی خشنودی خود را از شکست مسلمانان در میدان مدینه فریاد زنی؛ اما ابن اختر همچنان نگران است، چون معتقد است این شکست مسلمانان نشانهای از زوال آنهاست و در صورت پیروزی «قریش» و «ابوسفیان» و فتح مدینه به دست آنان، وضعیت یهودیان ناگوار خواهد شد.
این دو، درباره جوانب این مسئله با هم بحثهای زیادی میکنند و نظرهایشان متفاوت است.
یکی دیگر از مسائلی که «ابن اختر» را نگران کرده است، پرداخت جزیه به مسلمانان است. او راضی نیست که بخشی از اموال خود را به عنوان جزیه به مسلمانان پرداخت کند.
از طرفی دو تن از اعراب بیابانگرد برای نفوذ در بین مسلمانان و جاسوسی، به مدینه میروند و شروع به پرسوجو میکنند. اما آنها اظهار میدارند که برای آشنایی با دین اسلام قصد دارند با محمد و مسلمانان ملاقات داشته باشند. آنها بیان میکنند تمایل دارند مبلغان دین اسلام به قبیله آنها بروند و آنها را با این دین آشنا کنند....
«ابناسعد» به «ابنکعب» تأکید میکند یهود از همپیمانی با محمد (ص) و یارانش ضرر نخواهد دید؛ مگر آنکه بخواهی خشنودی خود را از شکست مسلمانان در میدان مدینه فریاد زنی؛ اما ابن اختر همچنان نگران است، چون معتقد است این شکست مسلمانان نشانهای از زوال آنهاست و در صورت پیروزی «قریش» و «ابوسفیان» و فتح مدینه به دست آنان، وضعیت یهودیان ناگوار خواهد شد.
این دو، درباره جوانب این مسئله با هم بحثهای زیادی میکنند و نظرهایشان متفاوت است.
یکی دیگر از مسائلی که «ابن اختر» را نگران کرده است، پرداخت جزیه به مسلمانان است. او راضی نیست که بخشی از اموال خود را به عنوان جزیه به مسلمانان پرداخت کند.
از طرفی دو تن از اعراب بیابانگرد برای نفوذ در بین مسلمانان و جاسوسی، به مدینه میروند و شروع به پرسوجو میکنند. اما آنها اظهار میدارند که برای آشنایی با دین اسلام قصد دارند با محمد و مسلمانان ملاقات داشته باشند. آنها بیان میکنند تمایل دارند مبلغان دین اسلام به قبیله آنها بروند و آنها را با این دین آشنا کنند....
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
کاربر مهمان