- 6889
- 1000
- 1000
- 1000
درخت زندگی
«کیوان» در شهر بم دانشجو است. وی از خانوادهاش میخواهد به بم سفر کنند تا به خواستگاری دختر مورد علاقهاش «یگانه» برود؛ اما صبح همان روز خواستگاری، یعنی «جمعه پنجم دی ماه 1382» زلزلهای بزرگ در بم رخ میدهد.
از ایرانصدا بشنوید
«کیوان بهرامی» دانشجوی جوانی که در سال 1382 در شهرستان بم مشغول تحصیل است، دو بار به خواستگاری «یگانه غضنفری» از اهالی بم رفته که هر دو بار پدر یگانه با ازدواج آنها مخالفت کرده است. این بار کیوان مسأله را جدیتر کرده و از خانوادهاش میخواهد که به بم بیایند. همه از این ماجرا خوشحالند؛ اما صبح همان روز خواستگاری، یعنی «جمعه پنجم دی ماه 1382» زلزلهای بزرگ در بم رخ میدهد.
کیوان و یگانه، جان سالم به در میبرند، اما بسیاری از اطرافیان آنها از بین میروند. هنگامی که یگانه و کیوان مشغول کمک به زنی زلزلهزده هستند، یگانه با دیدن پدرش با عجله به سمت او میرود که موتوری با شدت به او برخورد میکند. یگانه میمیرد. کیوان غمگین است. عمویش او را در شهر میبیند و او را به تهران میآورد.
هفت سال از زلزله میگذرد. کیوان در شرکت پدرش با دختری آشنا میشود که در روزهای زلزله برای امداد به بم آمده بود. کیوان که کم و بیش از این دختر خوشش آمده، میفهمد که او هم در زلزله رودبار تمام خانوادهاش را از دست داده است. آنها برای تحقیق، راهی بم میشوند.
کیوان و یگانه، جان سالم به در میبرند، اما بسیاری از اطرافیان آنها از بین میروند. هنگامی که یگانه و کیوان مشغول کمک به زنی زلزلهزده هستند، یگانه با دیدن پدرش با عجله به سمت او میرود که موتوری با شدت به او برخورد میکند. یگانه میمیرد. کیوان غمگین است. عمویش او را در شهر میبیند و او را به تهران میآورد.
هفت سال از زلزله میگذرد. کیوان در شرکت پدرش با دختری آشنا میشود که در روزهای زلزله برای امداد به بم آمده بود. کیوان که کم و بیش از این دختر خوشش آمده، میفهمد که او هم در زلزله رودبار تمام خانوادهاش را از دست داده است. آنها برای تحقیق، راهی بم میشوند.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان