- 10085
- 1000
- 1000
- 1000
بهانه بهشت
هدیه تولد 18 سالگی من صندوقچه پدرم بود که مادر آن را به من هدیه داد. پدرم در دستنوشتههایی که از او به جا مانده، نوشته است که چقدر مجذوب شخصیت دکتر بهشتی است. مردی که هم توانست در وادی دانش آکادمیک گام بردارد و هم به تحصیلات حوزوی بپردازد.
از ایرانصدا بشنوید
پدرم یک جانباز جامانده از جنگ بود و مادرم همه خانوادهاش را در بمباران «خرمشهر» از دست داده بود.
آنها در «دانشکده تاریخ» تحصیل میکردند و در اولین برخورد وقتی به هم رسیدند که دستهایشان پر از کتاب بود و چشمانشان تقریباً جایی را نمیدید.
صدای برخورد کتابها و مادرم با چرخ ویلچر پدرم صدای مهیبی نبود و باعث نشد که جهان به لرزه درآید، اما اتفاقی که افتاد این بود که هر دو فهمیدند روی یک موضوع، تحقیق میکنند. بخشی از کتابهایی که از دست مادرم روی پای پدرم افتاده بود همان کتابهایی بود که از دست پدرم روی زمین و پیش پای مادرم افتاده بود. طبق دفترچه خاطرات پدر که من قصد مرور آن را دارم، این اولین برخورد این دو فرشته زمینی بود که نام یکی از آنها واقعا «فرشته» و نام دیگری «کریم» بود.
آنها در سالهای پایانی دهه شصت در «دانشگاه اصفهان» و در دانشکده تاریخ درس میخواندند و تصمیم داشتند هرکدام به صورت جداگانه درباره زندگی «شهید بهشتی» تحقیق و آن را در قالب پایان نامه تدوین کنند....
آنها در «دانشکده تاریخ» تحصیل میکردند و در اولین برخورد وقتی به هم رسیدند که دستهایشان پر از کتاب بود و چشمانشان تقریباً جایی را نمیدید.
صدای برخورد کتابها و مادرم با چرخ ویلچر پدرم صدای مهیبی نبود و باعث نشد که جهان به لرزه درآید، اما اتفاقی که افتاد این بود که هر دو فهمیدند روی یک موضوع، تحقیق میکنند. بخشی از کتابهایی که از دست مادرم روی پای پدرم افتاده بود همان کتابهایی بود که از دست پدرم روی زمین و پیش پای مادرم افتاده بود. طبق دفترچه خاطرات پدر که من قصد مرور آن را دارم، این اولین برخورد این دو فرشته زمینی بود که نام یکی از آنها واقعا «فرشته» و نام دیگری «کریم» بود.
آنها در سالهای پایانی دهه شصت در «دانشگاه اصفهان» و در دانشکده تاریخ درس میخواندند و تصمیم داشتند هرکدام به صورت جداگانه درباره زندگی «شهید بهشتی» تحقیق و آن را در قالب پایان نامه تدوین کنند....
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
-
-
کاربر مهمان