- 8660
- 1000
- 1000
- 1000
محمد رسول الله - از غزوه بدر تا احد
پس از مهاجرت پیامبر و مسلمانان به شهر مدینه، رویارویی ایشان با کفار و مشرکان شکل دیگری به خود گرفت. این تقابل در طول سالهای آغازین هجرت ابتدا به «غزوه بدر» و سپس «جنگ احد» ختم شد.
از ایرانصدا بشنوید
پس از هجرت مسلمانان به مدینه، سران قریش اموال باقیمانده مهاجران را مصادره کرده و به پشتوانه آن، کاروانی بزرگ از تاجران و بازرگانان مکه راهی سرزمین شام شدند. در راه بازگشت به مکه عدهای از مدینه و مکه بیرون آمدند تا خود را به کاروان بازرگانی قریش برسانند. گروه اول به دنبال بازپسگیری اموال خود بودند که در گرو قریش بود و گروه دیگر برای حفظ امنیت کاروان در مقابل حمله احتمالی مسلمانان خود را به دوستانشان رساندند.
این دو گروه تا نزدیکی چاههای بدر پیش آمدند و دور از یکدیگر در آن حوالی اردو زدند تا قافله تجاری قریش سر برسد. سرانجام میان این دو گروه، جنگی تمام عیار در گرفت. «غزوه بدر» شکستی غمانگیز را برای سپاه مکه درپی داشت. مسلمانان توانسته بودند بسیاری از مهمترین شخصیتهای قریش از جمله «عمرو بن هشام» یا همان «ابوجهل» را به هلاکت برسانند و باد غرور را از سر مشرکان بیرون کنند.
پس از جنگ بدر چند تن از سران اسیر شده قریش در مدینه زندانی بودند. پیامبر حکم کرد تا هر کس که توانایی دارد به کودکان مهاجر و انصار خواندن و نوشتن بیاموزد و آزاد شود یا این که مبلغی بپردازد و آزادی خود را به دست آورد. در این میان مردی به نام «ابولعاص» (همسر زینب، دختر پیامبر) بود. پیامبر وی را به خاطر کمکهایی که در زمان تبعید مسلمانان در «شعب ابیطالب» کرده بود، عفو و آزاد کرد.
قریش پس از غزوه بدر سرخورده و افسرده و به دنبال بهانهای برای انتقام بود. در این میان مردی به نام «کعب بن اشرف» به تحریک مادر یهودیاش از مدینه راهی مکه شد و با سرودن اشعاری توهینآمیز در وصف زنان مسلمانان، حضرت محمد (ص) و یارانش را هجو میکرد و با سخنان خود به آنان آزار میرساند و حس انتقامخواهی را در میان مشرکان قریش بیدار میکرد. همین امر باعث شد تا قریشیان پس از شکست در غزوه بدر و به خون خواهی کشتگان بدر، آماده نبردی دیگر به فرماندهی «ابوسفیان» با پیامبر(ص) و مسلمانان شوند.
نقشه پیامبر(ص) و بزرگان مهاجر و انصار برای رویارویی با حمله قریش آن بود که از مدینه خارج نشوند و همان جا دفاع کنند، ولی جوانان و «حمزه» عموی پیامبر، خواهان جنگ در بیرون مدینه بودند. سرانجام پیامبر(ص) تصمیم گرفت برای جنگ از شهر خارج شود. نتیجه اولیه این جنگ، شکست مشرکان بود؛ اما گروهی از تیراندازان که پیامبر(ص) آنان را به فرماندهی «عبدالله بن جبیر» بر کوه «عینین» در سمت چپ «کوه احد» قرار داده بود، به گمان پیروزی، کوه را ترک کردند. مشرکان نیز با عبور از همین منطقه، از پشت به مسلمانان حمله کردند و آنان را شکست دادند. در این جنگ، خسارات سنگینی به مسلمانان وارد شد؛ از جمله شهادت حدود هفتاد نفر از مسلمانان، شهادت «حمزة بن عبدالمطلب» و مُثلهشدن وی، جراحت بر صورت پیامبر(ص) و شکستن دندان ایشان.
******
به علت قدیمی بودن و کیفیت نامناسب بعضی از قسمت های کتاب از شما مخاطبین محترم پوزش می خواهیم.
این دو گروه تا نزدیکی چاههای بدر پیش آمدند و دور از یکدیگر در آن حوالی اردو زدند تا قافله تجاری قریش سر برسد. سرانجام میان این دو گروه، جنگی تمام عیار در گرفت. «غزوه بدر» شکستی غمانگیز را برای سپاه مکه درپی داشت. مسلمانان توانسته بودند بسیاری از مهمترین شخصیتهای قریش از جمله «عمرو بن هشام» یا همان «ابوجهل» را به هلاکت برسانند و باد غرور را از سر مشرکان بیرون کنند.
پس از جنگ بدر چند تن از سران اسیر شده قریش در مدینه زندانی بودند. پیامبر حکم کرد تا هر کس که توانایی دارد به کودکان مهاجر و انصار خواندن و نوشتن بیاموزد و آزاد شود یا این که مبلغی بپردازد و آزادی خود را به دست آورد. در این میان مردی به نام «ابولعاص» (همسر زینب، دختر پیامبر) بود. پیامبر وی را به خاطر کمکهایی که در زمان تبعید مسلمانان در «شعب ابیطالب» کرده بود، عفو و آزاد کرد.
قریش پس از غزوه بدر سرخورده و افسرده و به دنبال بهانهای برای انتقام بود. در این میان مردی به نام «کعب بن اشرف» به تحریک مادر یهودیاش از مدینه راهی مکه شد و با سرودن اشعاری توهینآمیز در وصف زنان مسلمانان، حضرت محمد (ص) و یارانش را هجو میکرد و با سخنان خود به آنان آزار میرساند و حس انتقامخواهی را در میان مشرکان قریش بیدار میکرد. همین امر باعث شد تا قریشیان پس از شکست در غزوه بدر و به خون خواهی کشتگان بدر، آماده نبردی دیگر به فرماندهی «ابوسفیان» با پیامبر(ص) و مسلمانان شوند.
نقشه پیامبر(ص) و بزرگان مهاجر و انصار برای رویارویی با حمله قریش آن بود که از مدینه خارج نشوند و همان جا دفاع کنند، ولی جوانان و «حمزه» عموی پیامبر، خواهان جنگ در بیرون مدینه بودند. سرانجام پیامبر(ص) تصمیم گرفت برای جنگ از شهر خارج شود. نتیجه اولیه این جنگ، شکست مشرکان بود؛ اما گروهی از تیراندازان که پیامبر(ص) آنان را به فرماندهی «عبدالله بن جبیر» بر کوه «عینین» در سمت چپ «کوه احد» قرار داده بود، به گمان پیروزی، کوه را ترک کردند. مشرکان نیز با عبور از همین منطقه، از پشت به مسلمانان حمله کردند و آنان را شکست دادند. در این جنگ، خسارات سنگینی به مسلمانان وارد شد؛ از جمله شهادت حدود هفتاد نفر از مسلمانان، شهادت «حمزة بن عبدالمطلب» و مُثلهشدن وی، جراحت بر صورت پیامبر(ص) و شکستن دندان ایشان.
******
به علت قدیمی بودن و کیفیت نامناسب بعضی از قسمت های کتاب از شما مخاطبین محترم پوزش می خواهیم.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان