منو
شهید اسفندیار صالح‌پور

شهید اسفندیار صالح‌پور

  • 4 قطعه
  • 33 دقیقه مدت کتاب
  • 1706 دریافت شده
بخشی از وصیت‌نامه شهید «اسفندیار صالح پور»:
بارالها! مرا از سپاهیانت قرار بده که به راستی سپاه تو همیشه غالب است و مرا در حزب خود قرار بده، همانا حزب تو همیشه درستکار است و قرار بده ما را از دوستانت. همانا هیچ ترسی، هیچ غم و اندوهی ندارم.

از ایرانصدا بشنوید

فروردین‌ماه 1345 در شهر «مسجدسلیمان» چشم به جهان هستی گشود. کمی که بزرگ‌تر شد به مدرسه رفت و جزو دانش‌آموزان فعال و باایمان بود. او از 10 سالگی مبارزه‌اش را علیه انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها آغاز کرد. اسفندیار از دوران دبیرستان وارد بسیج شد و فعالیتش را ابتدا در مسجد «کولرشاپ» و سپس در «مسجد چهاربیشه» ادامه داد. چندی بعد به پیشنهاد سپاه پاسداران، فرماندهی «پایگاه المهدی» را پذیرفت و در سال 1361راهی میدان جنگ شد و فرماندهی «گردان سلمان» را پذیرفت. «اسفندیار» اولین‌بار که به جبهه اعزام شد، به «جزیره‌ مجنون» رفت و با این‌که در عملیات بدر مجروح شده بود، تا پایان عملیات هم‌چنان مقاومت کرد. «صالح‌پور» در ماه‌های محرم و صفر، شورای مسجد و شورای پایگاه مقاومت را دور هم جمع می‌کرد و برای این ایام برنامه‌های متنوعی را تدارک می‌دید. وی در جذب نیرو، هدایت و ارشاد آن‌ها بسیار هنرمندانه عمل می‌کرد و در شهر با عنوان فرمانده پایگاه المهدی چهاربیشه و در جبهه با سمت «فرمانده دسته» با پشتکار و جدیت فعالیت کرد. سرانجام در تاریخ چهارم اسفندماه سال 1364 هجری شمسی در شب عملیات «والفجر 8» بر اثر اصابت ترکش خمپاره به سر و کتف، در سن نوزده سالگی شهد شیرین شهادت را نوشید و در بهشت برین ساکن شد. مزار پاک شهید اسفندیار صالح‌پور در گلزار شهدای چهاربیشه قرار دارد.

امتیاز

کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان

5

محتوا و داستان

5

فصل ها

مشخصات کتاب گویا

سایر مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    نظری ثبت نشده است

تصاویر

از همین گوینده

کتاب گویا