- 8324
- 1000
- 1000
- 1000
راه و بیراه
فرشاد مدتی است از پدرش جدا شده و همراه نامزدش (شیوا) به سمت خانه ای که قرار است اجاره کنند، میروند. او که در شرایط مالی سختی به سر می برد، با بهانه های گوناگون سعی دارد آن خانه را اجاره نکند. شیوا که متوجه این موضوع شده است....
از ایرانصدا بشنوید
فرشاد، پسر حاج صادق، با پدرش اختلاف عقیده دارد و مدتی است از او جدا شده است. شیوا (نامزد فرشاد) پس از اینکه متوجه شد فرشاد پولی در بساط ندارد، او را تهدید به جدایی کرد. فرشاد درپی تهدید نامزدش، برای تهیه پول سراغ دوستش (وحید) رفت؛ اما وحید راه نادرستی را به او پیشنهاد داد.
مراد و سعید (شاگردان حاج صادق) که در همان حوالی بودند، پس از شنیدن حرفهای فرشاد و وحید، نگران شدند و تصمیم گرفتند مراقب آنها باشند.
حاج صادق متوجه صحبتهای پنهانی شاگردانش شد و سراغ فرشاد رفت، اما او یکبار دیگر با حرفهایش موجب بدحالی پدر شد.
شیوا هم پس از شنیدن ماجرا، به فرشاد گفت از پدرش بخواهد برای حل مشکلات آنها مغازه اش را بفروشد. فرشاد پیش مادرش رفت و از او خواست حاج صادق را راضی کند که مغازه را بفروشد؛ اما برادرش (فرزاد) این حرفها را شنید و ...
*مخاطب عزیز، به علت حجم بالای این کتاب گویا، پیشنهاد میکنیم به تفکیک فصول (فصل به فصل) این داستان را بشنوید.
مراد و سعید (شاگردان حاج صادق) که در همان حوالی بودند، پس از شنیدن حرفهای فرشاد و وحید، نگران شدند و تصمیم گرفتند مراقب آنها باشند.
حاج صادق متوجه صحبتهای پنهانی شاگردانش شد و سراغ فرشاد رفت، اما او یکبار دیگر با حرفهایش موجب بدحالی پدر شد.
شیوا هم پس از شنیدن ماجرا، به فرشاد گفت از پدرش بخواهد برای حل مشکلات آنها مغازه اش را بفروشد. فرشاد پیش مادرش رفت و از او خواست حاج صادق را راضی کند که مغازه را بفروشد؛ اما برادرش (فرزاد) این حرفها را شنید و ...
*مخاطب عزیز، به علت حجم بالای این کتاب گویا، پیشنهاد میکنیم به تفکیک فصول (فصل به فصل) این داستان را بشنوید.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
آسیب ها
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان