مهیار شکوهی در حال تدوین پایان نامه خویش با موضوع «ماهیت شکنجه و شکنجه گران» است، اما دست تقدیر مسیر زندگی او را به سمت و سویی هدایت می کند که هویت واقعی خانوادگی اش آشکار می شود.
از ایرانصدا بشنوید
مهیار شکوهی در حال نوشتن پایان نامه خویش است. در این راه استادش، سیاوش غلامی، کمک های زیادی به او می کند. موضوع تحقیق مهیار درباره «ماهیت شکنجه و شکنجه گران» است.
مهیار در کودکی از پدرش جدا شد و با مادرش که پرستار بوده، زندگی می کرد. سال ها بعد مادرش، به علت جراحت جنگی، در خرمشهر شهید شد و مهیار از به تهران آمد تا به تحصیل و کار بپردازد.
مهیار، کاملاً اتفاقی، با خانمی پرستار و بازنشسته برخورد می کند که قبلاً همکار و دوست مادرش بوده است. وی برای مهیار رازی را فاش می کند و به او می گوید پدرش یک شکنجه گر ساواک بوده و مادرش به همین خاطر او را از پدرش دور کرده است.
مهیار، با شنیدن این خبر، آشفته حال، تحقیقات زیادی را انجام می‌دهد تا شاید بتواند ردپایی از گذشته پدرش پیدا کند. او فکر می کند که پدر سال ها پیش مرده است، اما پدرش (رامین) زنده است و به صورت ناشناس زندگی می کند.
حشمت فروزنده، بازیگر سابق که مدتی به دست او شکنجه شده، رامین را شناسایی می کند. مهیار با نقشه قبلی با پدرش دیدار می کند و با او طرح دوستی می ریزد. آنها در سفر شمال همسفر می شوند، اما در آنجا پدر و پسر به ماهیت واقعی هم پی می برند. میان آنها درگیری لفظی درمی گیرد و مهیار که از رفتار رامین ترسیده است، به دور از چشم او، برای استراحت شبانه، به داخل ماشین برمی گردد ...
مهیار در کودکی از پدرش جدا شد و با مادرش که پرستار بوده، زندگی می کرد. سال ها بعد مادرش، به علت جراحت جنگی، در خرمشهر شهید شد و مهیار از به تهران آمد تا به تحصیل و کار بپردازد.
مهیار، کاملاً اتفاقی، با خانمی پرستار و بازنشسته برخورد می کند که قبلاً همکار و دوست مادرش بوده است. وی برای مهیار رازی را فاش می کند و به او می گوید پدرش یک شکنجه گر ساواک بوده و مادرش به همین خاطر او را از پدرش دور کرده است.
مهیار، با شنیدن این خبر، آشفته حال، تحقیقات زیادی را انجام می‌دهد تا شاید بتواند ردپایی از گذشته پدرش پیدا کند. او فکر می کند که پدر سال ها پیش مرده است، اما پدرش (رامین) زنده است و به صورت ناشناس زندگی می کند.
حشمت فروزنده، بازیگر سابق که مدتی به دست او شکنجه شده، رامین را شناسایی می کند. مهیار با نقشه قبلی با پدرش دیدار می کند و با او طرح دوستی می ریزد. آنها در سفر شمال همسفر می شوند، اما در آنجا پدر و پسر به ماهیت واقعی هم پی می برند. میان آنها درگیری لفظی درمی گیرد و مهیار که از رفتار رامین ترسیده است، به دور از چشم او، برای استراحت شبانه، به داخل ماشین برمی گردد ...
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
نظری ثبت نشده است