- 10025
- 1000
- 1000
- 1000
رقصان در تاریکی
سلما، اهل چکاسلواکی، به همراه فرزندش، جین، در آمریکا زندگی میکند. سلما از ضعف شدید بینایی رنج میبرد و بهخوبی میداند که خطر کورشدن در خانواده او ژنتیکی است...
از ایرانصدا بشنوید
سلما، اهل چکاسلواکی، به همراه فرزندش، جین، در آمریکا زندگی میکند. سلما از ضعف شدید بینایی رنج میبرد و بهخوبی میداند که خطر کورشدن در خانواده او ژنتیکی است؛ بنابراین برای پیشگیری از کورشدن فرزندش (جین) در کارگاه فلزاتِ یک کارخانه سخت میکند تا پول لازم برای عمل جراحی چشمان جین را به دست آورد.
بیل، صاحبخانهی سلما، که دچار مشکلات مالی است، از این مسئله خبردار میشود. او نزد سلما میآید و از مشکلات مالیاش حرف میزند و میگوید که اگر پول کافی برای مخارج زندگیاش را نیابد، ممکن است همسرش (لیندا) را برای همیشه از دست بدهد.
بیل از سلما درخواست پول میکند، ولی زمانی که متوجه میشود بهسادگی نمیتواند پولهای سلما را بهدست بیاورد، اقدام به دزدیدن پولهای سلما میکند.
سلما به محض اطلاع از این امر به سراغ بیل میرود و پس از آنکه مطمئن میشود پولهایش را او برداشته، از او میخواهد که پولهایش را به او پس بدهد، ولی بیل امتناع میکند و نزد همسرش طوری وانمود میکند که گویی سلما آمده تا پولهای بیل را بدزدد.
بین بیل و سلما درگیری پیش میآید و نهایتاً بیل با اسلحهای که در دست دارد، به پاهای خودش شلیک میکند و بلافاصله اسلحله را به سمت سلما پرتاب میکند و به او میگوید اگر پولش را میخواهد باید اول او را بکشد.
سلما به بیل شلیک میکند و خودش را به جف میرساند و از جف میخواهد تا پولها را به بیمارستان شهر برده و برای عمل جراحی چشمان جین به دکتر جانسون بدهد.
بیل کشته میشود. همزمان نیروهای پلیس که توسط لیندا خبردار شدهاند، میرسند و سلما را بازداشت میکنند. ظواهر و شواهد موجود، نشاندهندهی این است که سلما با نقشهی قبلی، او را کشته است.
در دادگاه، عقاید سیاسی سلما، اظهارات چشمپزشک و صحبتهای لیندا به عنوان شاهد ماجرا، همه به ضرر سلماست.
* توضیح اینکه فصل دوم این کتاب گویا، از کیفیت صوتی چندان مطلوبی برخوردار نیست.
بیل، صاحبخانهی سلما، که دچار مشکلات مالی است، از این مسئله خبردار میشود. او نزد سلما میآید و از مشکلات مالیاش حرف میزند و میگوید که اگر پول کافی برای مخارج زندگیاش را نیابد، ممکن است همسرش (لیندا) را برای همیشه از دست بدهد.
بیل از سلما درخواست پول میکند، ولی زمانی که متوجه میشود بهسادگی نمیتواند پولهای سلما را بهدست بیاورد، اقدام به دزدیدن پولهای سلما میکند.
سلما به محض اطلاع از این امر به سراغ بیل میرود و پس از آنکه مطمئن میشود پولهایش را او برداشته، از او میخواهد که پولهایش را به او پس بدهد، ولی بیل امتناع میکند و نزد همسرش طوری وانمود میکند که گویی سلما آمده تا پولهای بیل را بدزدد.
بین بیل و سلما درگیری پیش میآید و نهایتاً بیل با اسلحهای که در دست دارد، به پاهای خودش شلیک میکند و بلافاصله اسلحله را به سمت سلما پرتاب میکند و به او میگوید اگر پولش را میخواهد باید اول او را بکشد.
سلما به بیل شلیک میکند و خودش را به جف میرساند و از جف میخواهد تا پولها را به بیمارستان شهر برده و برای عمل جراحی چشمان جین به دکتر جانسون بدهد.
بیل کشته میشود. همزمان نیروهای پلیس که توسط لیندا خبردار شدهاند، میرسند و سلما را بازداشت میکنند. ظواهر و شواهد موجود، نشاندهندهی این است که سلما با نقشهی قبلی، او را کشته است.
در دادگاه، عقاید سیاسی سلما، اظهارات چشمپزشک و صحبتهای لیندا به عنوان شاهد ماجرا، همه به ضرر سلماست.
* توضیح اینکه فصل دوم این کتاب گویا، از کیفیت صوتی چندان مطلوبی برخوردار نیست.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان