- 12337
- 1000
- 1000
- 1000
دارکوب
«نِرو ولف»، کارآگاه خصوصی و دستیارش «آرچی گود وین» مأموریت پیدا می‌کنند که قاتل احتمالی دختری به نام «جوآن ولمن» را که در یک سانحه ی رانندگی در پارکی به نام «وَنکورت‌لند» جان سپرده، پیدا کنند.
از ایرانصدا بشنوید
جوآن در یک سازمان انتشاراتی به نام اسکول وهانا کار می‌کرد و مسئول بررسی کتاب‌‌هایی بود که نویسندگان تازه‌کار برای چاپ به آنجا ارائه می‌دادند.
پدر جوآن معتقد است که مرگ دخترش تصادفی نبوده و نامهای را به ولف نشان می‌دهد که جوآن یک روز پیش از مرگ برای او نوشته و در آن به مردی به نام «بِرد آرچر» اشاره کرده که چندماه قبل اثرش را برای چاپ به آنها داده بود.
آرچر در ازای دستمزد قابل‌توجهی، از جوآن خواسته که در چاپ کتابش به او کمک کند.
ازسوی دیگر، شش هفته قبل از مرگ جوآن، پلیس جسد مردی به نام «لئونارد دایکس» را از رودخانه‌ای در نیویورک بیرون می‌کشد و هنگام تفتیش خانه‌اش به فهرستی شامل 12 نام برمی‌خورد که یکی از آنها «برد آرچر» است.
گود وین، دستیار ولف، در تحقیقاتش می فهمد که لئونارد دایکس کارمند یک شرکت حقوقی به نام «کاریگان» بوده که به احتمال زیاد پرده از رشوه‌دادن یکی از شرکای عالی‌رتبه‌ی شرکت برداشته و به همین به قتل رسیده است.
گود وین به لس آنجلس می‌رود تا با خواهر لئونارد دایکس گفت و گو کند. او از خواهر دایکس می خواهد نامه ای به سازمان حقوقی کاریگان و شرکا و بنویسد و با آنها درباره رمانی که برادرش نوشته، مشورت کند. این کار باعث می شود کاریگان سرآسیمه خود را به لس آنجلس برساند تا به محتوای رمان پی ببرد. او سعی می کند خواهر دایکس را مجاب کند تا پیش‌نویس رمان را به او نشان دهد، اما موفق نمیشود و با دست خالی به نیویورک بازمی‌گردد.
چند روز بعد کاریگان به همراه «فیلیپس» و «کاستینی»، از اعضای ارشد سازمان، به دیدن ولف می‌روند و گفت‌وگوی تندی بین آنها درمی‌گیرد.
کاستینی، ولف را متهم می کند که بی‌دلیل پای سازمانشان را به این ماجرا کشانده و می‌خواهد از آب گل‌آلود ماهی بگیرد.
هنوز چند روز از این ماجرا نگذشته که کاریگان با شلیک گلوله ای به مغزش خودکشی می‌کند و در نامه ای 9 صفحه ای اما بدون امضا، اعتراف می کند که از وجود رمان و محتوای آن اطلاع داشته و به همین دلیل دایکس و آن دختر را به قتل رسانده است.
ولف تردید دارد که کاریگان خودکشی کرده باشد، به همین دلیل پرونده را مختومه نمی‌داند....
*رکس Todhunter Stout (/ staʊt /؛ 1 دسامبر، 1886 - 27 اکتبر 1975) یک نویسنده آمریکایی بود که به خاطر داستان کارآگاهی شهرت کسب کرده است. شخصیت های شناخته شده او، کارآگاه نرو وولف و دستیار او آرچی گودوین هستند که در 33 رمان و 39 novellas بین 1934 و 1975 برجسته بودند.
در سال 1959، استات موفق به دریافت جایزه ی نویسندگان رمز و راز ( استاد بزرگ آمریکا. Nero Wolfe Corpus ) همچنین نامزد بهترین سری سریال قرن بیستم در Bouchercon XXXI، بزرگترین کنسرت رمز و راز جهان شد، و رکس استوت نامزد دریافت بهترین رمز و راز قرن بیستم شد.
استوث علاوه بر نوشتن داستان، دهه ها به عنوان یک روشنفکر برجسته ای بود. استون در سالهای اولیه اتحادیه آزادی های مدنی آمریکا و بنیانگذار مطبوعات پیشاهنگ فعال بود. وی در دوران جنگ جهانی دوم به عنوان سرپرست جنگ جنگ های نویسندگان خدمت می کرد و از طریق پخش های متعددش رادیو مشهور شد و بعدها در ارتقاء فدرالیسم جهانی فعالیت می کرد.
متاسفانه نام اصلی این کتاب پیدا نشد.از شما شنونده و مخاطب گرامی خواهشمندیم حتما هر نکته ای در تکمیل شناسایی بهتر این کتاب را با ما در میان بگذارید.
پدر جوآن معتقد است که مرگ دخترش تصادفی نبوده و نامهای را به ولف نشان می‌دهد که جوآن یک روز پیش از مرگ برای او نوشته و در آن به مردی به نام «بِرد آرچر» اشاره کرده که چندماه قبل اثرش را برای چاپ به آنها داده بود.
آرچر در ازای دستمزد قابل‌توجهی، از جوآن خواسته که در چاپ کتابش به او کمک کند.
ازسوی دیگر، شش هفته قبل از مرگ جوآن، پلیس جسد مردی به نام «لئونارد دایکس» را از رودخانه‌ای در نیویورک بیرون می‌کشد و هنگام تفتیش خانه‌اش به فهرستی شامل 12 نام برمی‌خورد که یکی از آنها «برد آرچر» است.
گود وین، دستیار ولف، در تحقیقاتش می فهمد که لئونارد دایکس کارمند یک شرکت حقوقی به نام «کاریگان» بوده که به احتمال زیاد پرده از رشوه‌دادن یکی از شرکای عالی‌رتبه‌ی شرکت برداشته و به همین به قتل رسیده است.
گود وین به لس آنجلس می‌رود تا با خواهر لئونارد دایکس گفت و گو کند. او از خواهر دایکس می خواهد نامه ای به سازمان حقوقی کاریگان و شرکا و بنویسد و با آنها درباره رمانی که برادرش نوشته، مشورت کند. این کار باعث می شود کاریگان سرآسیمه خود را به لس آنجلس برساند تا به محتوای رمان پی ببرد. او سعی می کند خواهر دایکس را مجاب کند تا پیش‌نویس رمان را به او نشان دهد، اما موفق نمیشود و با دست خالی به نیویورک بازمی‌گردد.
چند روز بعد کاریگان به همراه «فیلیپس» و «کاستینی»، از اعضای ارشد سازمان، به دیدن ولف می‌روند و گفت‌وگوی تندی بین آنها درمی‌گیرد.
کاستینی، ولف را متهم می کند که بی‌دلیل پای سازمانشان را به این ماجرا کشانده و می‌خواهد از آب گل‌آلود ماهی بگیرد.
هنوز چند روز از این ماجرا نگذشته که کاریگان با شلیک گلوله ای به مغزش خودکشی می‌کند و در نامه ای 9 صفحه ای اما بدون امضا، اعتراف می کند که از وجود رمان و محتوای آن اطلاع داشته و به همین دلیل دایکس و آن دختر را به قتل رسانده است.
ولف تردید دارد که کاریگان خودکشی کرده باشد، به همین دلیل پرونده را مختومه نمی‌داند....
*رکس Todhunter Stout (/ staʊt /؛ 1 دسامبر، 1886 - 27 اکتبر 1975) یک نویسنده آمریکایی بود که به خاطر داستان کارآگاهی شهرت کسب کرده است. شخصیت های شناخته شده او، کارآگاه نرو وولف و دستیار او آرچی گودوین هستند که در 33 رمان و 39 novellas بین 1934 و 1975 برجسته بودند.
در سال 1959، استات موفق به دریافت جایزه ی نویسندگان رمز و راز ( استاد بزرگ آمریکا. Nero Wolfe Corpus ) همچنین نامزد بهترین سری سریال قرن بیستم در Bouchercon XXXI، بزرگترین کنسرت رمز و راز جهان شد، و رکس استوت نامزد دریافت بهترین رمز و راز قرن بیستم شد.
استوث علاوه بر نوشتن داستان، دهه ها به عنوان یک روشنفکر برجسته ای بود. استون در سالهای اولیه اتحادیه آزادی های مدنی آمریکا و بنیانگذار مطبوعات پیشاهنگ فعال بود. وی در دوران جنگ جهانی دوم به عنوان سرپرست جنگ جنگ های نویسندگان خدمت می کرد و از طریق پخش های متعددش رادیو مشهور شد و بعدها در ارتقاء فدرالیسم جهانی فعالیت می کرد.
متاسفانه نام اصلی این کتاب پیدا نشد.از شما شنونده و مخاطب گرامی خواهشمندیم حتما هر نکته ای در تکمیل شناسایی بهتر این کتاب را با ما در میان بگذارید.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان