- 8550
- 1000
- 1000
- 1000
یونگو
«یونگو» پسری گنگ است. او بر اثر سیلابی که در دهکده اتفاق افتاد، در میان فریاد و وحشت صدایش را از دست داد.
از ایرانصدا بشنوید
یونگو خانوادهاش را هم در سیلاب از دست داده است و حالا در خانه آنجلای مهربان زندگی می کند. آنجلا و دختر کوچکش که به مدرسه می رود، با هم زندگی میکنند؛ آنجلا هم در سیل، همسر و پسرش را از دست داده است.
یونگو از این که نمیتواند حرف بزند خیلی دلخور است. او دوست دارد با آنجلای مهربان حرف بزند؛ به او بگوید که چقدر دوستش دارد؛ به او «مادر» بگوید
و به جینی، دختر کوچولوی آنجلا بگوید که اگر به کتابهایش نگاه می کند برای این است که آنها را دوست دارد.
آنجلا تصمیم گرفته است تا به پسرک، خواندن و نوشتن بیاموزد. یک شب مادرش را در خواب می بیند. مادر به او می گوید که می توانی صدایت را پیدا کنی...
کتاب:
(1961) El saltamontes verde
یونگو از این که نمیتواند حرف بزند خیلی دلخور است. او دوست دارد با آنجلای مهربان حرف بزند؛ به او بگوید که چقدر دوستش دارد؛ به او «مادر» بگوید
و به جینی، دختر کوچولوی آنجلا بگوید که اگر به کتابهایش نگاه می کند برای این است که آنها را دوست دارد.
آنجلا تصمیم گرفته است تا به پسرک، خواندن و نوشتن بیاموزد. یک شب مادرش را در خواب می بیند. مادر به او می گوید که می توانی صدایت را پیدا کنی...
کتاب:
(1961) El saltamontes verde
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان